هدی جاودانی | شهرآرانیوز؛ آبه شینزو، در هفتهای که رکورد طولانیترین تصدی را در پست نخستوزیری ژاپن برای خود به ثبت رساند، همزمان از سمت خود استعفا کرد. علت این استعفا، بیماری کولیت زخمی مزمنی بود که پیش از این، در سال ۲۰۰۷ نیز به اولین دوره از نخستوزیری او خاتمه داده بود. فارغ از کاهش محبوبیت آبه در نظرسنجیها، اقتصاد راکد ژاپن و رسوایی سال ۲۰۱۶ آن درمورد فروش زمینی متعلق به یک مدرسه در اُساکا، پس از بازگشت شینزو به جایگاه نخستوزیری در سال ۲۰۱۲، او در نظام سیاسی ژاپن همواره از جایگاه بالایی برخوردار و از همان زمان نیز تاکنون، متحد وفاداری برای ایالات متحده آمریکا بوده است.
از دست رفتن روابط میان ژاپن و آمریکا، آن هم در میانه رقابتهای ژئوپلیتیکی میان آمریکا و چین، برای واشنگتن نگرانکننده خواهد بود. اینکه چه کسی جانشین آبه میشود، اینکه آیا نظام سیاسی ژاپن به دوران رخوت و بیثباتی گذشته بازمیگردد و اینکه آیا رهبر آینده، در رویکرد خود درباره سیاست خارجی و امنیتی ژاپن، به پویایی همتای پیشین خود عمل میکند، پرسشهایی است که نهتنها پیشروی ژاپن، بلکه دربرابر متحدان و رقیبان او نیز قرار گرفته است. آبه شینزو موقعیت خود را پس از سال ۲۰۱۲، از طریق سیاست منسجم رشد اقتصادی و سیاست فعال خارجی و امنیتیاش استحکام بخشید. او برخلاف تصویر آرام سیاستمداران ژاپنی، از شیوه آمریکایی شعار دادن برای تحقق برنامههای اقتصادیاش استفاده کرد و زمانی که به جایگاه نخستوزیری بازگشت، سیاستهای اقتصادی نوینی را مطرح کرد که به «آبهنومیکس» یا اقتصاد آبه شهرت پیدا کرد؛ سیاستهایی که از سه محور اصلی تشکیل شده بود: ۱-توسعه مالی ۲-محرکهای اقتصادی ۳-اصلاحات ساختاری.
با وجود آنکه آبه موفق نشد بسیاری از اهداف آبهنومیکس را تحقق ببخشد، با پیوستن به پیمان تجاری اقیانوس آرام و سپس رهبری آن، دستاوردهای متفاوتی را به ثمر رساند؛ کاهش مالیاتهای مستقیم بر سازمانهای انتفاعی، حذف محدودیتها و قوانین دستوپاگیر از بخشهای مهمی، چون انرژی و الکتریسیته، افزایش تعداد کارگران خارجی در ژاپن و همچنین ارتقای مشارکت هرچه بیشتر زنان در نیروی کار، ازجمله اقدامات آبه پس از پیوستن به این پیمان بود.
رویکرد آبه در سیاست خارجی و امنیتی خود، جسورانهتر از رهبران پیشین او بود. آبه تلاش بسیاری کرد تا در قانون اساسی ژاپن اصلاحاتی ساختاری ایجاد کند و اصل بحثبرانگیز نهم قانون اساسی ژاپن را که بر مبنای صلح، استفاده از جنگ و همچنین برخورداری از نیروهای مسلح را به عنوان حق حاکمیت ملی، از این کشور سلب میکرد، کنار بگذارد.
در سطح آسیا، آبه نهتنها از نفوذ پیدرپی چین به مناطق مورد مناقشه در دریای چین شرقی جلوگیری کرد، بلکه به روابط خارجی خود بهویژه با هند، استرالیا و کشورهای آسیایشرقی عمق بخشید. البته، پسزمینه تمامی فعالیتهای آبه ترقی چین بود. کشور چین علاوه بر اینکه بزرگترین شریک اقتصادی ژاپن است، آشکارترین تهدید برای اهداف ملی این کشور نیز به شمار میآید. به عبارت دیگر، ژاپن به طرق مختلف، به دیگر کشورهای آسیایی این پیام را منتقل میکرد که با چین تفاوت دارد؛ ژاپن کشوری است که میتوانید با آن تجارت کنید، با آن وارد مذاکره شوید و قوانین و مقررات منطقهای را تقویت کنید و البته کشوری است که زورگویی نمیکند.
در هسته سیاستهای خارجی آبه، همپیمانی با ایالات متحده آمریکا قرار گرفته بود که زمان ریاستجمهوری اوباما عمق بیشتری پیدا کرد. اما بیش از آن، آبه بهدلیل استقبالش از رئیسجمهور کنونی آمریکا، دونالد ترامپ و رابطه نزدیکش با او در یادها مانده است. آبه متوجه شده بود که همکاری با واشنگتن برای شکوفایی و ثبات ژاپن، حیاتی است. بخشی از رویکرد آبه در قبال آمریکا، برمبنای مخالفت با چین، بخشی با هدف تضمین امنیت ژاپن توسط آمریکا دربرابر کرهشمالی و بخشی دیگر، برمبنای مذاکره بهمنظور توافقی جایگزین برای پیمان تجاری اقیانوس آرام، پس از خروج ترامپ از این توافق، شکل گرفته بود.
اکنون پرسش بزرگی که بر سر راه ژاپن قرار گرفته، این است که چه کسی قرار است جانشین آبه شینزو شود و چه رویکردی نسبت به سیاستهای گذشته او پیش خواهد گرفت؟ حزب لیبرال دموکرات ژاپن اکثریت مجلس عوام پارلمان ژاپن را تشکیل دادهاند و بهنظر رهبر آینده ژاپن از میان کسانی، چون شیگرو ایشیبا، وزیر دفاع سابق، فومیو کیشیدا، وزیرخارجه سابق، تارو کونو و وزیر دفاع کنونی، یوشیهیدا سوگا، دبیرکل کنونی دولت، انتخاب شود.
آبه شینزو در یک کنفرانس خبری، زمانی که خبر استعفای خود را اعلام میکرد، به برخی شکستهای خود در طول دوران نخستوزیریاش، از جمله اصلاح قانون اساسی این کشور نیز اشاره کرد. اما رویهمرفته، در کنار تمامی ناکامیهای آبه، بدونشک او برای حدود هشت سال، یکی از رهبران مؤثر و موفق آسیا بود.