ریحانه صادقی | شهرآرا نیوز؛ ماسکزدن و فاصلهگذاری اجتماعی ۲ عاملی هستند که تاکنون معلوم شده است در مقابله با شیوع ویروس کووید ۱۹ تأثیر بسزایی دارند. پژوهشها حاکی از آن است که استفاده از ماسک، چنانچه بهدرستی صورت گیرد، میتواند حدود ۵۰ تا ۸۵ درصد موجب کاهش میزان انتقال این ویروس شود. با این حال، بسیاری از مردم نیازی به رعایت این ۲ موضوع احساس نمیکنند. ماسک (فرقی نمیکند پارچهای باشد یا ماسک مخصوص جراحی) یک ابزار ارزانقیمت و خیلی ساده برای مقابله با کروناست. شما میتوانید آن را حتی در خانه خود هم بسازید، هیچ عوارض جانبی خاصی ندارد و هرروز که میگذرد، تحقیقات علمی بیشتری تأثیرگذاری آن را نشان میدهند. اگر این ابزار یک واکسن یا دارو میبود، حالا داشتیم کشفش را جشن میگرفتیم. چون فکر میکردیم ابزار مهم و ویژهای برای پیشگیری از شیوع این همهگیری یافتهایم، اما حالا بر سر استفاده کردن یا نکردن از این ابزار مناقشات فراوانی به راه افتاده است. علت چیست؟
سوگیری تأییدی و گلچینکردن اطلاعات
بسیاری از افراد فکر میکنند کسانی که به کووید ۱۹ بیتفاوتی نشان میدهند، حتما افراد کمهوش یا کمخردی هستند، اما نظر مارک ویتمور، روانشناس صنعتی و سازمانی و دانشیار کالج مدیریت کسبوکار دانشگاه ایالتی کنت، و همسرش ایو ویتمور، روانشناس بالینی، متفاوت است. این زوج میگویند همه انسانها دستکم گاهی به سوگیری تأییدی یا گلچینکردن اطلاعات روی میآورند تا باوری ازپیشموجود را اثبات کنند. سوگیری تأییدی یعنی تمایل به جستوجو و تعبیر اطلاعات به نحوی که مؤید باورها یا فرضیههای شخص باشد و گلچینکردن اطلاعات یا نقلقول ناقض، یعنی نقل گفتار دیگران با سانسور یا بهشیوهای که محتوای آن با نظر اصلی گوینده مغایرت داشته باشد، عملی که با اهداف شخصی یا برای حمایت از یک عقیده یا گرایش خاص انجام میشود. بهعبارت دیگر، همه ما انسانها از پذیرفتن هرگونه گواه و سندی که ناقض باورمان باشد یا آن را به چالش بکشد خودداری میکنیم.
این زوج میگویند حتی برخی افراد تحصیلکرده هم برای اینکه کمتر وحشتزده شوند، ممکن است به خودشان بقبولانند که درباره همهگیری این ویروس بیتفاوت باشند. ایو ویتمور میگوید: «مردم سعی میکنند موضوعهای پیچیده و هولناک را درک کنند و در آنها منطقی پیدا کنند تا خطر ناشی از آنها را در ذهن خود کاهش دهند.» حتی یکی از دوستان پزشک ایو و مارک به آنها گفته که بی صبرانه منتظر ابتلا به کووید ۱۹ است! چون این بیماری «به اون بدیها که میگن هم نیست.» آندو از حرف دوستشان درباره ویروس غافلگیر شده بودند، اما واقعیت این است که بشر مدتهاست که برای درک موضوعات خطرناک به این سازوکارهای دفاعی روی میآورد و از پذیرش توصیههای بهداشتی سر بازمیزند تا ثابت کند مشکلی وجود ندارد؛ از خیلی خیلی پیشتر از این همهگیری.
دولورِس البراسین، استاد روانشناسی، بازرگانی و پزشکی دانشگاه ایلینوی در ارباناـشمپین میگوید: «میدانیم مردم بیشتر اوقات کاری که باید را انجام نمیدهند. این موضوع تازه یا نادری نیست... واکنشها همیشه همینطور بوده است، درباره کمربند ایمنی، سیگار نکشیدن، رژیمهای غذایی، ورزشکردن، سرعت غیرمجاز. همه چیزهایی که متأسفانه هرروز در روزنامهها و اخبار دربارهشان میخوانیم، درباره آدمهایی است که به توصیههایی که به آنها میشود توجهی نمیکنند، توصیههایی که در شرایط عادی خیلی هم منطقی به نظر میرسند.»
آن دسته از سیستمهای اعتقادی و تربیتی که افراد را به سمت کوچکشمردن این همهگیری سوق میدهند، احتمالا از سنین ابتدایی زندگی آنها همراهشان بودهاند و در آنها نهادینه شدهاند. این ویروس فقط سبب شده است آن باورها به سطح بیایند و دیده شوند. باور به موضوعات تخیلی و فراطبیعی، مثل باور به بابانوئل، میتواند این ایده را در ذهن متبادر کند که واقعیت با آنچه به نظر میرسد متفاوت است و اینکه گاهی نادیدهپنداشتن واقعیتها و امور مسلم حتی خوب هم هست. ایو ویتمور میگوید: «والدین به این تخیلها دامن میزنند. بچههایی که به بابانوئل باور دارند، از طرف او هدیه دریافت میکنند و درواقع بابت این باور پاداش میگیرند.»، اما وقتی این کودکان به سن بزرگسالی میرسند، زدودن باورهایی که در سنین ابتدایی زندگی در ذهن آنها ساخته شده است، از سیستم فکری آنها کار دشواری خواهد بود. مارک ویتمور میافزاید: «شما درواقع دارید به فرزندانتان میآموزید تصمیم هایشان را بر پایه چیزهای غیرواقعی بگیرند. آنها در سنین بزرگسالی با هجمهای از واقعیات و بدیهیات مواجه میشوند، این در حالی است که تمام عمرشان را به پسزدن آن واقعیتها گذرانده بودند.»
شایعات، اخبار و اطلاعات نادرست
یافتن اطلاعات برای اثبات این سوگیریهای تأییدی کار دشواری نیست. اینترنت و شبکههای اجتماعی پر است از چیزهایی (از ادعاهای کذب گرفته تا دروغ و تئوری توطئه) که میتوانند مردم را مجاب کنند این همهگیری خطری جدی نیست. برخی مطالب اینترنتی حتی این فکر را به مردم القا کردهاند که استفاده از ماسک درواقع خطرناک و مضر است. این در حالی است که کارکنان بخش سلامت دائم از ماسک استفاده میکنند و در برخی نقاط جهان، مثلا در آسیا، زدن ماسک کاری بسیار معمول است.
دولورس البراسین میگوید: «باور بسیار بسیار مشکلسازی که این روزها در آمریکا وجود دارد، این است که بعضیها فکر میکنند اگر ماسک بزنند، معنایش این است که همهگیری واقعی است و حتی کاخ سفید هم قادر به کنترل آن نیست.» او معتقد است اینکه برخی افراد با نگاه به این دادههای نادرست، از اساس حاضر نیستند بپذیرند این همهگیری وجود دارد، مسئلهای جدید است که با مسائلی همچون تخلف از قوانین بستن کمربند و ورزشنکردن خیلی فرق دارد. او میگوید: «معمولا واکنشهای مخالفان در این حد بود که بگویند بله، مشکل وجود دارد و درباره روش مواجهه با آن توافق وجود نداشت، اما حالا حتی بر سر اصل ماجرا هم توافقی وجود ندارد. این مسئلهای بسیار جدید و منحصربهفرد است.»
ایو و مارک ویتمور در مقالهای درباره اخبار و اطلاعات نادرست آوردهاند که تغییر نظر افرادی که قربانی این اطلاعات شدهاند، اصلا کار سادهای نیست. مارک ویتمور میگوید: «این دادهها در ذهن آن افراد ریشه میکنند و آنقدر جایگاه مستحکمی پیدا میکنند که هیچ چیز، حتی مواجهه مستقیم با عقاید آنها، نمیتواند موجب تغییر نظرشان شود.» یکی از مسائلی هم که به این وضعیت دامن زد، این بود که در روزهای نخست این همهگیری مسئولان حوزه سلامت اعلام کردند استفاده از ماسک آنچنان ضرورتی ندارد. آنها پس از اینکه متوجه احتمال شیوع ویروس بدون علائم بالینی شدند، این گفته خود را تصحیح کردند، اما خسارتی که نباید، دیگر وارد شده بود.
الوین ترن، استادیار حوزه سلامت عموم در دانشگاه نیو هیون و متخصص در حوزه تئوریهای تغییر رفتار انسانی، معتقد است این همهگیری درس عبرتی خواهد شد برای نوع بشر و آنچه امروز از آن آموختیم، در کتابهای تاریخ نوشته خواهد شد؛ اینکه چرا دولت ایالات متحده و سازمان سلامت جهانی (WHO) از ابتدای امر توصیه به استفاد از ماسک برای کنترل بیماری و پیشگیری از آن را در دستورکار خود قرار نداد. در این اطلاعات اولیه همچنین آمده بود که جوانان نوع خفیف این بیماری را پشتسر میگذارند و حالا که این اطلاعات تغییر کردهاند، دیگر پاککردن این گفته از ذهن عموم کار بسیار دشواری شده است. ترن میافزاید: «یکجور حس امنیت کاذب، بهخصوص در میان جوانان ما به وجود آمده است. همه هنوز فکر میکنند سالخوردهها به نوع مهلکتری از کووید ۱۹ مبتلا میشوند. نتیجه پراکندن اطلاعات غلط این شده است که حالا جوانها میگویند اصلا چه لزومی دارد ماسک بزنند؟»
علاوه بر این، سیاستمداران و افراد بانفوذ بسیاری هم از زدن ماسک سر بازمیزنند و این امر سبب شده است کسانی که اعتقاد داشتند ماسک تأثیری ندارد یا با زدن آن مخالف بودند، در اعتقاد خود راسختر شوند. دولورس البراسین میگوید: «برای کسانی که به زدن ماسک یا واقعیبودن ویروس اعتقادی ندارند، تنها راه این است که بهطور مستقیم با آن مواجه شوند. متأسفانه آنها موارد ابتلا به ویروس را هرروز نزدیک و نزدیکتر به خود خواهند دید و سرانجام روزی آن را خواهند پذیرفت. فقط باید زمانش فرا برسد.»