این مطلب که با تیتر "آشکار سازی روابط با رژیم اسرائیل؛ خیانت حکام اعراب در سیاهترین معامله قرن" نگارش شده در ۱۲ بخش محوری، تنظیم شده است. نگارنده ابتدا ماجرای عادی سازی یا آشکار سازی رابطه رژیم صهیونیستی و امارات را مورد بررسی قرار داده است؛ بعد از آن به مواضع موافقان این توافق اشاره داشته و به دلیل مبسوط بودن تحلیل مخالفان، این قسمت تبیین نشده است. سپس با بیان پیشینه خیانت اعراب در تعاملات با اسرائیل، راهبرد رژیم صهیونیستی در پیشبرد روابط منطقه تبیین شده است و پس از آن تحلیلی بر روند اقدامات بعد از آشکارسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی ارائه شده؛ در ادامه در یک دسته بندی مجزا، دلایل اهمیت رابطه امارات با رژیم صهیونیستی برای آمریکا، امارات و رژیم اسرائیل بطور جداگانه تحلیل گردیده و در بخش بعدی، پیامدهای آشکارسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی برای ایران در منطقه پیش بینی شده است.
سخنان سرلشکر تامیر هایمن، رئیس اطلاعات دفاعی ارتش اسرائیل در تبیین مثلث دشمنان رژیم صهیونیستی در منطقه و تاکید بر نقش جمهوری اسلامی ایران، بعنوان اصلی ترین دشمن - این منابع می توانند مصادیق مهمی در صحه گذاشتن بر روند سناریوی معامله قرن و توافقات این روزهای حکام عرب در دستیابی به هدف اصلی که همان ایران است باشند/ سعید فیضی
در پایان بعد از تحلیل سرفصلهای احصاء شده در این توافق، سه بخش پایانی این مطلب از قسمت نتیجه گیری آغاز شده که با ترسیم دو رویکرد کلی برای جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با تحرکات جدید در منطقه؛ راهکارهای پیشنهادی در برابر آشکارسازی روابط رژیم اسرائیل و پازل معامله قرن، در سه گروه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تبیین و تحلیل شده است و مطلب بعد از قسمت حرف آخر، با یک جمع بندی به پایان میرسد.
پیشینه ماجرا
آمریکا، رژیم صهیونیستی و امارات متحده عربی پنجشنبه ۲۳ مردادماه با انتشار بیانیه مشترک اعلام کردند: «ابوظبی و تلآویو رسماً روابط خود را عادی میکنند». سران سعودی و امارات در سالهای اخیر برای ارتباط با صهیونیستها تلاشهای زیادی کردهاند که با روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در سال ۲۰۱۵ میلادی این روند، سرعت بیشتری به خود گرفت؛ با این توافق، امارات ۴۲ سال پس از پیمان کمپ دیوید میان مصر و رژیم صهیونیستی و ۲۶ سال پس از پیمان وادی عربه میان اردن و رژیم صهیونیستی، سومین کشور عربی است که با این رژیم توافق صلح امضا میکند.
ترامپ از حدود چهار سال پیش، "جرد کوشنر" داماد خود را به عنوان مشاورش تعیین کرد و پرونده عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی به ویژه کشورهای عربستان، امارات و بحرین را به وی سپرد تا این کار انجام شود. علاوه بر ترامپ، اصلی ترین واسطههای ایالات متحده برای توافق، مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، جارد کوشنر، مشاور ارشد ترامپ، آوی برکوویتز، فرستاده ویژه آمریکا در خاورمیانه و دیوید فریدمن، سفیر ایالات متحده در اسرائیل بودند.
در آستانه سالگرد روز جهانی قدس بود که مرکز اطلاع رسانی فلسطین در این زمینه به نقل از رادیو سراسری رژیم صهیونیستی اعلام کرد که تل آویو و ابوظبی بر سر افتتاح سفارت این رژیم در دبی به توافق رسیدهاند؛ در همین راستا دونالد ترامپ در ماه آگوست (مرداد) اعلام کرد که امارات برای پایان دادن به تصمیم نتانیاهو برای الحاق بخشی از کرانه باختری، رژیم صهیونیستی را به رسمیت میشناسد؛ همچنین ترامپ در ۱۳ اوت اعلام کرد که اسرائیل و امارات متحده عربی در خصوص عادیسازی کامل روابط دوجانبه، موافقت کردهاند.
مروری بر روند توافق امارات با رژیم صهیونیستی
به نقل از سایت شبکه خبری روسیا الیوم، جو بایدن، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ضمن تاریخی خواندن توافق میان امارات و اسرائیل، تصریح کرد که تصمیم امارات در به رسمیت شناختن اسرائیل اقدامی شجاعانه از سوی یک دولت است.
به نقل از اسپوتنیک، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در جریان گفتوگوی تلفنی با فردی به نام "خلیفه" که هیأت رژیم صهیونیستی را در ابوظبی همراهی میکرد، گفت:«من میخواهم از شما به عنوان نماینده کشور امارات تشکر کنم. شما نماینده محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی هستید و من از تلاشهای شما برای برقراری صلح میان دو طرف تشکر میکنم. این صلح، صلحی "افسانهای و اسطورهای" است». نخست وزیر رژیم صهیونیستی همچنین تصریح کرد: «صلح تنها میان رهبران نیست، بلکه میان ملتها است و شما آن را به معنای واقعی کلمه اجرا کردهاید». این مقدمهای مختصر برای توافق و عادی سازی روابط امارات و رژیم صهیونیست بود، که در ادامه بهتر است تبیین شود که این اتفاق عادی سازی روابط بوده یا آشکار سازی.
عادی سازی روابط یا آشکارسازی
کشورهای عربی از جمله عربستان، امارات، بحرین و اردن از سالهای قبل، روابط و مراودات قابل تاملی را در زمینههای سیاسی، اقتصادی، تجاری، بازرگانی، انتقال تکنولوژی، نظامی و امنیتی داشته اند و شاید تنها نکته این روابط که به صورت عادی در حال جریان بوده است، عدم آشکار سازی علنی آن می باشد.
بعنوان مثال، کشور امارات که مورد توجه این مقال میباشد از سال ۲۰۱۲ که دیدار علنی نتانیاهو با عبدالله بن زاید وزیر خارجه امارات در نیویورک شکل گرفت، ارتباطات گستردهای را با رژیم صهیونیستی در زمینههای مختلف سیاسی، دیپلماتیک، نظامی، اقتصادی و اجتماعی داشته است که منجر به توافقات تجاری، امنیتی و برگزاری مانورهای مشترک نظامی و در عرصه اجتماعی حضور در فستیوالهای ورزشی مشترک بوده است پس بدون شک آنچه امروز رخ داده، یک آشکارسازی ارتباطات است؛ زیرا روابط بصورت عادی از قبل برقرار بوده است.
اظهارات بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم غاصب صهیونیستی، در خصوص پیشینه روابط با امارات و دیگر کشورهای عربی در سالیان گذشته - در این کلیپ نتانیاهو ضمن تبیین روند پروژه آشکارسازی از ادامه این روند با دیگر کشورهای عربی منطقه خبر می دهد - نتانیاهو تهدید وجودی ایران را از اصلی ترین دلایل شکل گیری اتحاد با کشورهای عربی میداند و پرواضح است این اظهارات و مواضع دلایل محکمی بر پیگیری و اهتمام رژیم صهیونیستی و آمریکا، در تشدید پروژه ایران هراسی می باشد/ سعید فیضی
رژیم صهیونیستی به مدت ۲۰ سال در کشورهای حوزه خلیج فارس فعال بوده و از سال ۲۰۱۴ نمایندگی رسمی در امارات داشته و به ۵۰۰ شرکت کمک کرده تا در آنجا کار کنند؛ در سال ۲۰۱۵ مدیرکل امور خارجه رژیم صهیونیستی به ابوظبی سفر کرد که اولین سفر رسمی یک مقام صهیونیستی به کشورهای حوزه خلیج فارس بود؛ در نوامبر ۲۰۱۵ امارات به اسرائیل اجازه تاسیس دفتر دیپلماتیک در ابوظبی را برای تسهیل در مشارکت اسرائیل در آژانس بین المللی انرژی تجدید پذیر داد. در آوریل ۲۰۱۷ امارات در یک اقدام بیسابقه (با وجودی که روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل نداشت) در مانور نظامی هوایی، همراه آمریکا، اسرائیل و یونان با نام «اقدام با آگاهی» شرکت کرد. در ژوئن سال ۲۰۱۹ یسرائیل کاتز، وزیر امور خارجه رژیم اسرائیل، برای شرکت در نشست سازمان ملل در مورد تغییر آب و هوا از ابوظبی دیدار کرد.
امارات به بازرگانان اسرائیلی اجازه میدهد تا با گذرنامههای خارجی وارد کشور شوند و از مقامات اسرائیلی و چهرههای ورزشی استقبال کنند؛ پس عادی سازی روابط ابوظبی با رژیم صهیونیستی که «خیانتی بزرگ به آرمان فلسطین و خنجری بر پشت نه تنها مردم فلسطین، بلکه کل مسلمانان جهان است»، حرکتی در آشکارسازی روند پنهان طولانی مدت است.
روزنامه هاآرتص با بیان اینکه توافق امارات با تلآویو یک شبه حاصل نشده بلکه ۲۵ سال اقدامات پشتپرده زمینهساز توافق کنونی است، به نقل از "الیاو بنجامین، مسئول دفتر هماهنگی و ارتباطات در وزارت خارجه رژیم صهیونیستی" نوشت: «برخلاف مصر و اردن که مقامات وزارت دفاع روابط با آنها را مدیریت میکنند، روابط غیرنظامی با امارات را وزارت خارجه اسرائیل به آهستگی و مخفیانه پیش برد». بنجامین که در پست خود مسئول برقراری روابط با کشورهای عربی و اسلامی است که بهصورت رسمی روابط دیپلماتیک با اسرائیل ندارند، درباره روابط مخفیانه با امارات توضیح داد: «همه چیز بعد از قرارداد اسلو شروع شد، زمانی که شیمون پرز (وزیر خارجه وقت اسرائیل) پیش ما آمد و گفت درها را به سوی جهان عرب بگشایید».
مواضع موافقان طرح عادی سازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی
اعلام و انتشار خبر عادیسازی مناسبات میان کشورهای امارات و رژیم صهیونیستی در چند روز گذشته بازتابی گسترده را در سطح منطقهای و فرامنطقهای به همراه داشته است. در همین زمینه، برخی کشورها و ناظران سیاسی بر این باور هستند که این امر آغاز یک تحول بزرگتر در مناسبات میان اعراب و اسرائیل خواهد بود و احتمالاً در آینده نزدیک، شاهد عادیسازی مناسبات میان تلآویو و دیگر کشورهای عربی خواهیم بود؛ این باور سبب موضع گیری بسیاری از کشورها و شخصیتهای سیاسی در جهان شده است که جهت تبیین و تحلیل سناریوی عادی سازی، به این مواضع اشاره میکنیم.
لازم به ذکر است در این مطلب تنها به مواضع موافقان و همراهان با پروژه آشکارسازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی خواهیم پرداخت و این نافی نادیده گرفتن مواضع مخالفان نمیباشد و در مطلب جداگانهای که در همین سایت منتشر خواهد شد، تحلیلی از جبهه مخالفین و مواضع آنها ارائه میگردد.
اما پیرو سناریو آشکارسازی و در سایه سیاست هم گرایانه رژیم صهیونیستی و امارات، "یوسف العتیبه سفیر امارات در واشنگتن" که یک اماراتی صهیونیست تبار میباشد، به مرد شماره یک رژیم صهیونیستی در آمریکا تبدیل شده است و تلاشهای او برای عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی و امارات از گذشته در جریان بوده است و حضور عناصری اینچنینی در کنار تیم کوشنر، جهت ارزیابی بسیار مهم میباشد.
همچنین قبلتر "رووین ریولین رئیس رژیم صهیونیستی" در نامهای به "محمد بن زاید، ولی عهد ابوظبی" در خصوص توافق اسرائیل و امارات گفت:«امیدواریم که این توافق به ایجاد و تقویت اعتماد بین اسرائیل و مردم منطقه کمک کرده، رفاه اقتصادی و ثبات برای خاورمیانهایها به ارمغان بیاورد». وی در ادامه این نامه نوشت:«شک ندارم که نسلهای آینده از مسیری که شما و دیگر سران شجاع و خردمند به سمت صلح، اعتماد، همکاری، آینده امیدوارکننده و گفتگو بین مردمان و ادیان در پیش گرفتهاید، قدردانی میکنند».
این در حالی است که لیور حیاة، سخنگوی وزارت خارجه رژیم اسرائیل در گفتگو با "خبرگزاری وام" امارات از تصمیم شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان، درباره لغو قانون فدرال در زمینه تحریم اسرائیل و مجازات در پی آن تقدیر کرد و آن را تصمیمی تاریخی خواند؛ حیاة گفت:«این تصمیم گامی مهم در راستای برقراری روابط اقتصادی است». قبلتر "پایگاه خبری قطری العربی الجدید" به نقل از "سعد المطلبی از رهبران ائتلاف دولت قانون" (به ریاست نوری المالکی) نوشت: «فشارهایی از ناحیه دولت آمریکا به عراق وارد میشود تا موضعی در مخالفت و یا محکومیت عادی سازی روابط بین امارات و رژیم صهیونیستی اتخاذ نکند».
عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر در بیانیهای که در فیس بوک منتشر کرد، گفت:«بیانیه سه جانبه مشترک میان آمریکا، کشور برادر امارات عربی متحده و اسرائیل درباره توافق بر سر توقف الحاق اراضی فلسطین و برداشتن گامهایی به سمت ایجاد صلح در خاورمیانه را با علاقه و اهتمام فراوان دنبال کردم و تلاش مسئولان این توافق برای دستیابی به شکوفایی و ثبات در منطقه را ارج مینهم». مصر در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ با میانجیگری آمریکا پیمان «کمپ دیوید» را در دوران نخست وزیری انور سادات با رژیم اشغالگر صهیونیستی به امضا رساند، تا نخستین کشوری باشد که با این رژیم سازش کرده باشد.
اما دایره حمایت از توافق آشکارسازی روابط شیخ نشین کوچک امارات و رژیم غاصب صهیونیستی به خارج از منطقه و خاورمیانه کشیده شد و به نقل از پایگاه خبری «العین» امارات، اتحادیه اروپا با صدور بیانیهای از توافق اخیر میان این کشور و رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا، برای عادی سازی روابط دو جانبه استقبال کرد.
بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس
به نقل از اسپوتنیک، "بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس" پس از انتشار خبر توافق تاریخی امارات و رژیم صهیونیستی در راستای عادی سازی روابط دیپلماتیک، این خبر را بسیار خوب عنوان کرد. وی در صفحه توئیتر خود نوشت:«تصمیم اسرائیل و امارات برای عادی سازی روابط خبر بسیار خوبی است و به شدت امیدوارم که طرح الحاق به اندازه قدمی پیش نرود و توافق امروز برای تعلیق این طرحها گامی برای خوش آمد گویی در مسیر رسیدن به خاورمیانهای با صلحی بیشتر است».
به نقل از البیان، وزارت امور خارجه ژاپن نیز، توافق میان امارات و اسرائیل را که موجب توقف طرح الحاق شده است، گامی مهم برای کاهش تنشهای منطقهای و تقویت ثبات در منطقه دانست.
پیشینه خیانت حکام عرب و رابطه با اسرئیل
زمانی که در سال ۱۹۴۸ رژیم صهیونیستی اعلام موجودیت کرد، عربستان با اعزام سه هزار نیروی نظامی به کشورهای عرب برای جنگ با اسرائیل وارد عمل شد. این شراکت عملی در جنگ ۱۹۶۷ تکرار شد. در جنگ تموز ۱۹۷۳ نیز ارتش سعودی با اعزام نیرو به سوریه و اردن برای یاریرسانی به دمشق و امان، در کنار کشورهای عرب ایستاد و بعد از جنگ ۱۹۷۳، عربستان در صدر کشورهایی بود که تحریم نفتی علیه رژیم اسرائیل را اعلام کرد.
ورود انور سادات حاکم وقت مصر به اسرائیل
در سال ۱۹۷۸ که انور سادات رهبر وقت مصر با مناخم بگین نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در اسرائیل پیمان سازش کمپ دیوید را امضا کرد، عربستان، مصر را خائن خطاب کرد و به عنوان پیشرو دولتهای عربی، روابط با قاهره را قطع کرد؛ قطعی مناسبات عربستان با مصر بهخاطر صلح کمپ دیوید، تا ۹ سال بعد ادامه یافت و تنها در ۱۹۸۷، سال پایان جنگ ایران و عراق بود که ریاض با قاهره آشتی کرد؛ اما هم اکنون نزدیکی روابط سعودیها با صهیونیسم به جایی رسیده است که زوی بر- اِل تحلیلگر صهیونیست، در روزنامه هاآرتص، روزنامهای که دیدگاه انتقادی سخت به دولت راستگرای نتانیاهو نیز دارد، نوشته بود:«محمد بن سلمان دقیقاً همان کارهایی را میکند که اسرائیل میخواهد انجام دهد. عنوان مقاله هاآرتص این بود: «عربستان، دوستت داریم».
حوادثی همچون رفتن انور سادات، رئیس جمهور اسبق مصر به شهر قدس به عنوان گشایش نخست، بین اعراب و اسرائیلیها و همچنین دست دادن یاسر عرفات، رئیس سابق تشکیلات خودگردان فلسطین و سازمان آزادیبخش فلسطین با اسحاق رابین، نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در محوطه چمن کاخ سفید به عنوان اولین لحظه آشتی علنی میان اسرائیلی و فلسطینیها در راستای همین اتفاق بوده و هر کدام برگی از تاریخ خیانت و خودفروختگی حکام اعراب به امپریالیسم آمریکایی-صهیونیستی میباشد.
به تحلیل محمود سریع القلم شاهزادههای جوان و میان سال از پان عربیسم جمال عبدالناصر، وحدت عربی و دیگر ایسمها فاصله گرفته اند و بیشتر به فکر کشور خودشان و آیندۀ اقتصادی آن هستند. رهیافتهای جدید سیاست خارجی و امنیت ملی این کشورها تحتِ تاثیرِ تلقیات سیاست مداران آنها ازشرایط میان مدتِ منطقه، غرب، آمریکا، چالشهای سیاسی – اقتصادیِ نظامِ بین الملل، تعریفِ جدیدِ قدرتِ ملی و شبکه سازیهای جهانی است.
در ماجرای توافق اخیر بین امارات و رژیم صهیونیستی سه کشور عربی مصر و بحرین و عمان از این توافق حمایت و استقبال کردند، ولی برخی از این کشورها از جمله عربستان سکوت کردند و ترجیح دادند موضعی در این زمینه اتخاذ نکنند؛ لذا میتوان عدم موضع گیری اتحادیه عرب را درک کرد؛ چون تصمیماتی که در آن اتخاذ میشود، از خارج اتحادیه و نیز از سوی کشورهای ذی نفوذ بر آن تحمیل میشود به همین دلیل عملاً کارآیی به عنوان نهادی مستقل ندارد. هم اکنون نیز اتحادیه عرب به طورکلی در بحران منطقه خلیج فارس هیچ نقشی ایفا نمیکند، حتی عضویت سوریه به عنوان عضوی فعال و یکی از اعضای بنیانگذار آن به تعلیق درآمد.
البته این وضعیت علاوه بر موارد ذکر شده بیارتباط با شخص "احمد ابوالغیط دبیرکل این اتحادیه عرب" نیز نمیتواند باشد، زیرا او زمانی که وزیر خارجه مصر بود، یکی از حامیان عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به شمار میآمد. در جهان عرب ابو الغیط به «مرد اسرائیل» معروف است.
راهبرد صهیونیستها در مواجه با کشورها و تهدیدات منطقهای
بطور کلی راهبرد صهیونیستها در دوارن چند ده ساله تجاوز به کشور فلسطین، این بوده که تهدیدات را از خود دور کنند. مصر بعنوان اصلیترین تهدید با قرارداد کمپ دیوید، تهدید سازمان ساف بعنوان نماینده رسمی فلسطینیها در قرارداد مادرید و سپس اردن با توافق «وادی عربه» مهار شدند. از این پس سوریه، لبنان و بیش از همه ایران باقی ماندند.
در خصوص سوریه، دولت آمریکا بارها «حافظ اسد» و سپس بشار اسد را تشویق کرد که در ازای بازپس گیری جولان اشغالی و دریافت کمکهای وسیع مالی، رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد و از ایران و مقاومت دوری کند؛ اما سوریه زیر بار نرفت تا اینکه بحران در سال ۲۰۱۱ که یکی از اهداف اصلی آن روی کار آمدن دولتی همسو با رژیم صهیونیستی بود، کلید خورد تا غرب بتواند دولت سوریه را به خود مشغول ساخته و تهدید بر روی اسرائیل را کاهش دهد.
درباره لبنان نیز علیرغم یورش رژیم اسرائیل به این کشور در سال ۱۹۸۳ و اشغال بیروت، مقاومت توانست صهیونیستها را در سال ۲۰۰۰ از لبنان بیرون براند. پس از این شکست، راهبرد صهیونیستها در خصوص لبنان نیز همانند سوریه، مهار مقاومت از طریق اجیر کردن شبه نظامیان و گروههایی همچون فالانژها در دهه هشتاد قرن بیستم و سپس گروههای سیاسی همچون ۱۴ مارس بوده است؛ بنابراین تا بدین جا متوجه شدیم که صهیونیستها وقتی نتوانستند سوریه و لبنان را مجبور به سازش با اشغال سرزمینهایشان کنند، به سمت ایجاد بحرانهای داخلی و اجیر کردن گروههای تروریستی و جریانهای سیاسی همسو رفتند.
اکنون اردوگاه کشورهای عربی برای عادی سازی با اسرائیل به چهار مورد رسید: مصر (۱۹۷۷)، اردن (۱۹۹۴) و لبنان (۱۹۸۳- رهبران لبنان در زمان حمله اسرائیل معاهده صلح پنهانی امضا کردند) و اکنون آخرین عضو عادی سازی با اسرائیل؛ امارات متحده عربی است.
به گفته ناتان ساچس؛ مدیر و کارشناس ارشد مرکز سیاست خاورمیانه، برنامه الحاق کرانه باختری توسط اسرائیل در امتداد محور طرح معامله قرن دولت ترامپ، ترسیم شده است. توافق امارات متحده عربی، اسرائیل و ایالات متحده، اجازه میدهد بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از اشتباه وحشتناک طرح الحاق جلوگیری کند و همچنین ادعا کند که به جای آن به پیروزی بزرگی دست یافته است؛ امارات متحده عربی میتواند ادعا کند جلوی الحاق کرانه باختری را گرفته است و ترامپ هم بر عادی سازی دو متحد مورد علاقه اش تاکید کند و این پیروزی بزرگ را به تصویر بکشد و از پیامدهای ناشی از الحاق جلوگیری کند.
حال نگارنده با توجه به توضیحات اشاره شده در این بخش با طرح این سوال که رژیم صهیونیستی در فشار کدام اتفاق و روند، اقدام به سناریوی جدید آشکارسازی روابط کرده است؟ آیا رژیم صهیونیستی به دلیل فشار و فرار از بحران منطقهای به این اقدام دست زده یا به دلیل افزایش قدرت منطقهای خود؟ آیا ناامنیهای منطقه شامل جنگ سوریه، لبنان، نوار غزه، عراق، یمن، مصر و لیبی منطقه را برای رژیم صهیونیستی نا امن کرده و تحرک و برنامه ریزی این رژیم را به تاخیر انداخته یا رژیم اسرائیل در سایه ناامنیهای ایجاد شده در منطقه در مسیر اهدافش در حرکت بوده و توانسته بصورت راهبردی سیاستهای خود را پیش ببرد؟ در حقیقت آیا ناامنیهای بوجود آمده در منطقه، امنیت رژیم اسرائیل را تامین کرده است؟ برای این سوال میتوان به دلایل متعددی اشاره کرد، که مهترین دلایل و عوامل بسترساز جهت شکل گیری سناریوی آشکار سازی روابط رژیم صهیونیستی با دیگر کشورهای منطقه شامل:
اول: منزوی شدن و حالت تدافعی رژیم صهیونیستی علیرغم تهاجمات وحشیانه خود برعلیه ملت مظلوم فلسطین و قتل و عام کودکان، زنان و مردم بی دفاع در مقابل وارد شدن ضربات و حملات حزب الله و گروههای مقاومت؛ مانند جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ و جنگ ۲۲ روزه در سال ۲۰۰۸. تقریباً از سال ۲۰۰۶ تا سال ۲۰۱۱ رژیم اسرائیل بشدت در انزوا قرار داشت و بفکر برون رفت از بحران انزوای سیاسی و همچنین خروج از بحران فرسایشی شدن حل مسئله فلسطین بود.
دوم: ناامن شدن منطقه که آغاز آن با حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و عراق در سال ۲۰۰۳ آغاز شد و با بیداری اسلامی از سال ۲۰۱۰ و بحران داخلی سوریه یعنی سال ۲۰۱۱ وارد مرحله جدید شد و سطح گستردهای از منطقه را در برگرفت و این ناامنی که سبب شده بود تحرک نیروهای محور مقاومت بیشتر شود، اما زمینه ساز برنامه ریزی و امن شدن مسیر خباثت صهیونیست و تحرکاتش گردید و باعث شد جنایات و دیگر تحرکات این رژیم در سایه سر و صدای منطقه بعضاً مغفول واقع شود و آغاز تشدید پروژه ایران هراسی و حرکت کشورهای عربی به دامان صهیون میتواند باشد.
سوم: بسترسازی تثبیت صهیون در منطقه با طرحهای خاورمیانه بزرگ که امتداد طرح خاورمیانه جدید شیمون پرز بود و با اعلام آن از سوی کالین پاول، وزیر امورخارجه وقت آمریکا علنی و سپس کاندولیزارایس در دوران بوش پسر از سال ۲۰۰۳ آن را پیشبرد و تحولات و ناامنی منطقه را زایمان خاورمیانه جدید عنوان کرد؛ برخی از اهداف این طرح تضمین امنیت رژیم صهیونیستی، فرآیند صلح فلسطین با اسرائیل به ظاهر و در حقیقت تعیین تکلیف بحران مشروعیت اسرائیل و دموکراتیزه کردن کشورهای منطقه در قالب دموکراسی آمریکایی بود و در نهایت با قالب و ظاهری جدید تحت عنوان معامله قرن رونمایی شد که این پروسه بزرگ، امروز با پروژه آشکارسازی درصدد اجرا میباشد.
معامله قرن اهداف و پیامدها
چهارم: ناامن شدن منطقه، بحرانها و جنگهای عراق در سال ۲۰۰۳ و جنگهای ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ و ۲۲ روزه در سال ۲۰۰۸ و بیداری اسلامی و بحرانهای داخلی بحرین، مصر، تونس، لیبی، یمن در سال ۲۰۱۰ و بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ و آشوبهای کشور عراق و تداوم آنها تا به امروز همگی بسترهایی بودند تا پروژه ایران هراسی در آنها جانمایی شود و دستگاه خبرپراکنی امپریالیسم غربی با شدت تمام این فعل را مخابره میکرد و در کنار آن روابط دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا و فشار به کشورهای منطقه و جوسازی علیه ایران همگی سبب شدن تا بستر چرخش سیاست کشورهای عربی و دور شدن آنها از ایران رقم بخورد و تهدید اسرائیل جای خود را به ایران بدهد و ایران گزینه تهدید جدی برای برخی کشورهای عربی قلمداد شود و این سناریو از سوی رژیم صهیونیستی بشدت پیگیری شد.
پنجم: دامن زدن به برخی اختلافات ایران با کشورهای منطقه نظیر امارات در محور جزایر سه گانه و عربستان سعودی در موضوع سوریه، یمن، بحرین و مسائل ایدئولوژیک با موضوع دخالت ایران و دیگر موضوعات عاملی برای نفوذ صهیون به این کشورها برای مقابله سازی علیه ایران بود.
ششم: پروژه ایران هراسی و رقابت تسلیحاتی عامل دیگری برای بستر سازی جهت تمایل اعراب به سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی بود.
تمامی این دلایل و موارد دیگر عوامل بستر ساز جهت شکل گیری سناریو آشکارسازی روابط رژیم صهیونیستی با امارات و تلاش در جهت ادامه و انتقال این روند به دیگر کشورهای منطقه میباشد؛ حال با توضیحات ارائه شده به طور کلی به دلایل و اهداف آشکارسازی روابط برای آمریکا، رژیم صهیونیستی و امارات اشاره میکنیم.
تحلیلی بر روند اقدامات بعد از آشکارسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی
امضای رسمی و نمادین توافق با دعوت از کشورهای مختلف
اسرائیل سهشنبه رسماً زمان امضای توافق صلح با امارات را اعلام کرد. وزارت خارجه اسرائیل در صفحه "اسرائیل به عربی" نوشت: «زمان امضای توافق اعلام شد و این مراسم ۱۵ سپتامبر در کاخ سفید خواهد بود». پیشتر روزنامه فلسطینی القدس تاریخ ۱۳ سپتامبر سالروز امضای توافقنامه اسلو را برای این مساله مطرح کرده است، زیرا تاریخ مذکور همزمان با سالروز امضای توافقنامه اسلو بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین در کاخ سفید در سال ۱۹۹۳ میباشد.
دولت امارات گزارش داد عبدالله بن زاید، وزیر امور خارجه امارات ۱۵ سپتامبر به دعوت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا برای شرکت در مراسم امضای پیمان صلح بین امارات و اسرائیل با حضور بنیامین نتانیاهو در راس هیئت رسمی متشکل از مقامات ارشد به واشنگتن میرود. در همین حال روزنامه عبری زبان یدیعوت آحارونوت با اشاره به ناکامی مقامات کاخ سفید در راضی کردن ولیعهد عربستان برای حضور در مراسم امضای توافق عادیسازی میان امارات و رژیم صهیونیستی، بر عدم حضور بن سلمان در این مراسم تاکید کردند.
بازگشایی سفارت در امارات و رژیم صهیونیستی
اما در جهت تحلیل روند اقدامات بعد از آشکارسازی، خبرگزاری اسپوتنیک گزارش داد که یک مقام مسئول در وزارت امور خارجه امارات اعلام کرده است، یکی از مسائل اصلی که در مذاکرات جاری میان امارات و اسرائیل بررسی خواهد شد، موضوع گشایش سفارتخانهها و کنسولگریهای مشترک است. در همین خصوص و به نقل از رای الیوم، این مقام ارشد وزارت خارجه امارات اظهار داشته: «ظرف ماههای آتی سفارت و دو کنسولگری در اسرائیل افتتاح خواهیم کرد و به احتمال زیاد این اماکن در شهرهای عربی داخل منطقه ۴۸ باشد». این مقام اماراتی تأیید کرد:«سفارت امارات در تل آویو و بقیه کنسولگریها در ماههای آینده افتتاح میشود و اسرائیلیها میتوانند از سفارت و کنسولگریهای خود ویزای امارات را بگیرند».
گزارش خبرنگار شبکه صدای آمریکا از روند اقدامات بعدی بین امارات و رژیم صهیونیستی
روزنامه «اسرائیل هایوم» نزدیک به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت:«سفارتخانههای مزبور فعالیتهایی در زمینههای فرهنگ امارات، تاریخ منطقه و زبان ارایه میدهند و به احتمال زیاد در شهرهای عربی داخل اسرائیل مانند الناصره بخاطر بُعد فرهنگی و شهر ساحلی حیفا بخاطر موقعیت استراتژیکی ایجاد خواهد شد».
توسعه روابط تجاری و بازرگانی با امارات
همزمان با این تحولات امارات اعلام کرده است که وزیر امنیت آب و غذای این کشور طی یک تماس تلفنی با وزیر کشاورزی اسرائیل به تبادل نظر پرداخته است. در بیانیه منتشره آمده است که مریم المهیری، وزیر امنیت آب و غذای امارات و آلون شوستر وزیر کشاورزی اسرائیل تعهد کردهاند که در پروژههای امنیت آب و غذایی همکاری کنند.
در همین حال، یسرائیل کاتس، وزیر دارایی اسرائیل فاش کرد که شرکت بنادر دبی، که دهها بندر در سراسر جهان را مدیریت میکند، در حال ارائه پیشنهاد برای بهره برداری از بندر قدیمی حیفا است. دوف کوتلر، مدیر عامل بانک هبوعلیم اسرائیل در سخنانی گفت که این بانک به محض امضای رسمی توافق میان تلآویو و ابوظبی در واشنگتن همکاری با بانکهای امارات را آغاز خواهد کرد.
پوشش حداکثری توافق امارات با رژیم صهیونیستی از سوی شبکه صدای آمریکا - در این ویدئو، مجری شبکه صدای آمریکا ضمن تاریخی نامیدن این توافق، خبر راه اندازی ارتباط تلفنی مستقیم بین امارات و رژیم صهیونیستی را اعلام کرد. اولین تماس بین گابی اشکنازی، وزیر امور خارجه رژیم اسرائیل و شیخ عبدالله بن زاید، وزیر خارجه امارات برقرار شده است
دفتر رسانهای ابوظبی نیز از امضای یک تفاهمنامه جدید میان موسسه خدمات بهداشتی جی ۴۲ در ابوظبی با شرکت نانوسنت رژیم صهیونیستی در راستای همکاری در زمینه شناسایی افراد مشکوک به کرونا با استفاده از راهحلهای پیشرفته خبر داد. در همین راستا شرکت سرمایه گذاری «اپکس» در امارات با شرکت صهیونیستی «ترا» یک توافقنامه شراکت و همکاری راهبردی در زمینه توسعه تحقیقات و پژوهشهای مربوط به ویروس جدید کرونا را امضا کردند.
مسئولین شرکت سرمایه گذاری «اپکس» در امارات با شرکت صهیونیستی «ترا»
آشکار سازی روابط با دیگر کشورهای عربی
همچنین پس از اینکه شبکه پخش اسرائیل "کان" از یک مسئول اسرائیلی عالی رتبه نقل کرد که پیشبینی میشود بحرین در آیندهای بسیار نزدیک از عادی سازی رسمی روابط خود با اسرائیل خبر دهد؛ حمد بن عیسی آل خلیفه، پادشاه بحرین سهشنبه هفته گذشته در دیدار با جارد کوشنر داماد و مشاور رئیسجمهور آمریکا که پس از سفر به امارات با پرواز اسرائیلی به بحرین سفر کرده بود، سیاست امارات و مواضع تاریخی این کشور در دفاع از مسائل و منافع امت عربی و اسلامی را ستود.
دیروز هم رئیسجمهور آمریکا در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت:«امروز یک گشایش تاریخی دیگر اتفاق افتاد! دو دوست بزرگ ما، اسرائیل و پادشاهی بحرین به توافقی برای صلح دست پیدا کردند- بحرین دومین کشور عربی است که ظرف ۳۰ روز با اسرائیل صلح میکند».
گابی اشکنازی وزیرخارجه رژیم صهیونیستی در توئیتی به سه زبان عبری، انگلیسی و عربی نوشت: «ارتباط تلفنی با یوسف بن علوی بن عبدالله وزیرخارجه عمان داشتم. در صحبتهای ما آخرین تحولات منطقه، توافق عادیسازی با کشور امارات و لزوم تحکیم روابط دو کشور مورد بررسی قرار گرفت».
به نقل از شبکه خبری «آر تی عربی» روسیه، سخنگوی رسمی وزارت امور خارجه عمان ظهر امروز (جمعه) حمایت کشورش از تصمیم امارات برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در چارچوب توافق صلح مشترک با آمریکا را اعلام کرد. روزنامه القدس العربی به نقل از منابع آگاه خود نیز نوشت که علاوه بر بحرین، عمان و سودان نیز به جرگه امارات ملحق خواهند شد.
صفحه فیسبوک وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی برای کاربران عراقی با کاربرد سفارت مجازی عراق
از حدود دو سال پیش هم وزارت خارجه رژیم صهیونیستی صفحه ویژهای را به زبان عربی و در فیسبوک برای مخاطبان عراقی راه اندازی کرده است. وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در این صفحه ویژه سعی کرده از طریق مشترکات تاریخی با یهودیان عراق وارد کارزار دیپلماتیک شود؛ یوال روترن مدیر کل وقت وزارت خارجه اسرائیل در مصاحبهای که آن روزها با تایمز اسرائیل داشت گفت:«سفارت مجازی برای معرفی اسرائیل به جهان عرب است. شبکههای اجتماعی به ما این امکان را میدهند تا به مخاطبان از جمله کشورهای اطراف در تماس باشیم، اقدامی که در گذشته ممکن نبود».
نفوذ به دریای سرخ و تشکیل ائتلاف جدید در این منطقه با محوریت کشورهای عربی
خبرگزاری آناتولی اعلام کرد، یک سند رسمی اسرائیلی حکایت از آن دارد که توافق امارات و رژیم صهیونیستی برای عادی سازی روابط زمینه تقویت همکاری نظامی میان آنها در دریای سرخ را فراهم میکند. طبق این سند، توافق میان امارات و اسرائیل علاوه بر گسترش همکاری درباره امنیت دریای سرخ، امکان تقویت ائتلاف نظامی میان اعراب حوزه خلیج فارس (امارات، عربستان، بحرین، عمان، کویت و قطر) را فراهم میکند.
افزایش جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه فلسطین و نقض تمامی تعدات و پیمانهای قبلی
صلح رژیم صهیونیستی با مصر در سال ۱۹۷۸ که در آن قضیه فلسطین نادیده گرفته شد، به توانمند شدن تلآویو برای گسترش شهرکسازی و یهودیسازی منجر شد. اکنون نیز هرگونه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به معنای تداوم اشغالگری، ریشهکن کردن قضیه فلسطین، آوارگی فلسطینیان و رها کردن حقوق تاریخی و عدالت است؛ هم نتانیاهو و هم دیوید فریدمن سفیر آمریکا در اسرائیل رسماً اعلام کردند طرح الحاق ۳۰ درصد کرانه باختری کنار گذاشته نشده است. در همین حال، جنگندههای رژیم صهیونیستی روز ۱۴ اوت یعنی کمتر از یک روز پس از اعلام رسمی توافق با امارات، به حملات خود علیه باریکه غزه ادامه دادند.
توافق امارات و و رژیم اسرائیل تلاش جهت دستیابی به پروژه شوم معامله قرن
حرکت آمریکا و رژیم صهیونیستی و دیگر همپیمانان در جهت مرحله بعد معامله قرن
در واقع، توافق امارات با رژیم صهیونیستی در چارچوب یک موضوع کلانتر به نام «معامله قرن» انجام شده است. بر خلاف ادعاهایی که برخی منابع عربی طی ساعات اولیه انتشار خبر این توافق مطرح کردند، معامله قرن نهتنها در پی این توافق کنار گذاشته نمیشود، بلکه خودِ این توافق در چارچوب این طرح نژادپرستانه آمریکا انجام شد؛ عادیسازی روابط اسرائیل با جهان عرب بهعنوان روح حاکم بر معامله قرن بوده و اکنون امارات نخستین گام را در اجرای این طرح برداشته است.
دلایل اهمیت عادی سازی رابطه امارات با رژیم صهیونیستی برای آمریکا
استفاده تبلیغاتی ترامپ در انتخابات پیش رو: در ابتداییترین سطح تحلیل، اسرائیل و آمریکا و به ویژه شخص ترامپ و نتانیاهو برندگان اصلی این توافق هستند. ترامپ کمتر از صد روز با انتخابات ریاست جمهوری فاصله دارد. این توافق میتواند به موقعیت ترامپ و شانس او در انتخابات کمک کند. ترامپ اینک میتواند نشان دهد معامله قرن پر سروصدای او، کاملاً بی نتیجه و بی فایده نبوده است.
جلوگیری از تفرقه در جامعه یهودیان آمریکا: در همین راستا فریدمن تحلیلگر روزنامه نیویورک تایمز در مطلبی با تیتر “یک زلزله ژئوپلتیک در خاورمیانه رخ داد” سه گروه را برنده بزرگ این توافق میداند که دو گروه آن به این بخش یادداشت مرتبط است، که عبارتند از: ۱- جامعه یهودیان آمریکا؛ اگر اسرائیل بخشی از کرانه باختری را الحاق میکرد؛ شکافی در هر کنیسه و در میان جامعه یهودیان آمریکا میان حامیان تندروی الحاق و مخالفان لیبرال الحاق به وجود میآمد. این هم یک بلای در شرف وقوع بود، که فعلا منتفی شده است. ۲- جو بایدن؛ بایدن در صورتی که در ریاست جمهوری جانشین ترامپ شود، دیگر لازم نیست نگران مساله دشوار الحاق باشد و در عین حال یک ائتلاف حامی آمریکای قدرتمندتر در منطقه خواهد داشت که میتواند با آن همکاری کند.
پیشبرد اهداف آمریکایی-صهیونیستی در مسئله فلسطین و معامله قرن: ترامپ پس از صلح اردن، نخستین رئیس جمهوری محسوب میشود که توانست مساله فلسطین را آنگونه که تمایل دارد پیش ببرد. وی همچنین معامله قرن را بدون توجه به خواست طرف فلسطینی تحمیل کرد. انتقال سفارت به بیت المقدس، پذیرش اشغال بلندیهای جولان و به تازگی نیز عادی سازی روابط با اسرائیل که خواست چندین دولت آمریکا بوده، بخشی از اقدامات ترامپ در رابطه با جایگزینی تهدید تلآویو است؛ که میتوان به این موارد به شهادت رساندن سردار سلیمانی را به عنوان یکی از اصلیترین گزینهها اضافه کرد که بدون شک مورد توجه و اهمیت خاص رژیم صهیونیستی میباشد.
کنترل و برقراری موازنه در برابر برنامههای اقتصادی و سیاسی چین در خاورمیانه: اما در کنار تمام این موارد، توافق امارات و رژیم صهیونیستی برای عادی سازی روابط در واقع بخشی از اهداف پنهان آمریکا برای بستن شریان حیات اقتصادی چین در خاورمیانه میتواند باشد. امارات و چین دو شریک بزرگ تجاری هستند و ۶۰ درصد از ترانزیت کالاهای چین در منطقه دریایی آسیای غربی از طریق امارات انجام میشود، امارات نیز ۲۸ درصد از تجارت غیرنفتی خاورمیانه با چین را به خود اختصاص میدهد؛ همچنین نزدیک به ۴ هزار شرکت چینی که با اعراب و آفریقا کار میکنند در این کشور مستقر هستند.
برقراری موازنه قدرت در برابر نفوذ و پیشروی روسیه در منطقه خاورمیانه: به نظر نگارنده از دیگر مولفههای هدف گذاری شده در نفوذ آمریکا به امارات، آن هم از طریق آشکارسازی روابط رژیم صهیونیستی با شیخ نشین امارات، میتواند برقراری موازنه قدرت در برابر نفوذ و پیشروی روسیه در منطقه خاورمیانه باشد؛ روسیه از سال ۲۰۱۱ و پس از آن بطور فزآیندهای در منطقه خاورمیانه تحرکات علنی و عمیق تری را آغاز کرده است و با بحران سوریه در یک ائتلاف نانوشته در کنار ایران قرار گرفته است که بعضاً سبب رویارویی و تقابل حتی مستقیم هم با نیروهای نظامی آمریکایی و اسرائیلی شده است.
حال ترامپ با بستر سازی جهت نفوذ رژیم صهیونیستی در بین کشورهای عربی با سناریوی آغازین آشکارسازی روابط با امارات، ائتلاف منسجم تری در بین کشورهای عربی ایجاد کرده است که میتواند کنترل بیشتری در ابعاد مختلف سیاسی، دیپلماتیک، تجاری و بازرگانی داشته باشد و سبب محدود شدن نفوذ روسیه در منطقه شود.
ضربه زدن به فعالیتهای تجاری ایران و تشدید ایران هراسی و گسترده کردن جبهه ضد ایرانی: ایران نامی مهم به عنوان یک دشمن ایدئولوژیک و راهبردی برای آمریکا، میتواند از اصلیترین اهداف ترامپ برای این توافق باشد تا بیش از قبل در برابر جبهه مقاومت در منطقه که به شدت تحت تاثیر ایران میباشد صف آرایی کند و در حدود چهار سال گذشته ترامپ سعی کرده ثابت کند که بیش از روسای جمهور آمریکایی در استفاده از گرینههای روی میز و همچنین اقدامات هیجانی و التهاب آفرین توانایی بهره جویی را دارد. توافق مابین اسرائیل و امارات احتمالاً یک جبهه متحد علیه ایران را تسهیل میکند. دونالد ترامپ به رهبری مقابله با مشکلات احتمالی ایران در منطقه انتخاب شد و از توافق هسته ای ایران خارج شد و دوباره تحریمهای جمهوری اسلامی را در سال ۲۰۱۸ تمدید کرد، که به دنبال آن، تهدید جنگ ایالات متحده با ایران افزایش یافته است.
بدون شک ایران در امارات شبکهای از فعالیتهای تجاری، بازرگانی را دارد و مبادلات بازرگانی از طریق امارات، چه بصورت قانونی و چه چمدانی، بازار کار تعداد قابل توجهی از ایرانیان را در شبکه اقتصادی به این کشور وابسته کرده است و شاید نکته مهمتر این باشد که حجم قابل توجهی از شرکتهایی که میتواند به نحوی پوششی برای فعالیتهای خاص کشور در حوزه اقتصادی باشد در دبی شبکه سازی شده باشد؛
حال نفوذ آشکارتر سبب گستردگی مناسبات فی مابین رژیم صهیونیستی و امارات میشود و این رژیم میتواند از این طریق برای بازرگانان ایرانی و شاید بیشتر فعالیتهای کشورمان مشکلات زیادی را ایجاد نماید و حتی از سناریوهایی جهت مسدود کردن بسترهای همکاری امارات و ایران استفاده نماید؛ همانند سال ۱۳۹۴ که «ضاحی خلفان» معاون رئیس پلیس دبی گفته بود طی سه سال باید از تمام ایرانیهای که در دبی کار میکنند و کاری تجاری دارند، بخواهیم که امارات را ترک کنند و مجوز تجاری آنها لغو شود؛ وی تاکید کرد تا زمانی که ایران و حزبالله به ادعای وی در امور کشورهای حاشیه خلیج فارس مداخله میکنند، این کشورها دستبسته نخواهند نشست؛
این اخبار را ناظران سیاسی و شاید بساری از هموطنانمان که در آن روز در حدود ۴۰۰ هزار ایرانی سرشماری شده بودند بخوبی بیاد دارند. تحرکات آنموقع، قسمتی از سناریویی بود که امروز به بخش آشکارسازی روابط رژیم صهیونیستی با امارات رسیده است و در این برحه زمانی، آمریکا میتواند از طریق توافق بدست آمده، اهداف ضد ایرانی خود را بیش از قبل در منطقه دنبال نماید. لازم به ذکر است که به گزارش فایننشنال تایمز حجم مبادلات تجاری بین امارات و ایران در سال 2019 بالغ بر 19 میلیارد دلار بوده است.
البته در کنار تمام سناریوها و برنامههایی که آمریکا درصدد ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند، ذکر این نکته بسیار مهم است که ایران هم در چند سال گذشته نشان داده که در برابر زورگویی و هیاهوی امپریالیسم آمریکایی منفعل نبوده و ابزارهای کارآمدی را در جهت تقابل داشته است، کما اینکه در دکترین دفاعی ایران گفتمانی تحت عنوان "دوران بزن در رو تمام شده است"، در دستور کار قرار گرفته و یقیناً شاید نگرانی نگارنده بیش از آنکه در تقابل نظامی باشد، بیشتر فشارها و سناریوهای اقتصادی میباشد که با تکنیکهایی همچون تحریم و یا تشویق به قطع همکاری دنبال میشود که میتواند فشار قابل توجهی را به کشور وارد نماید.
دلایل اهمیت عادی سازی رابطه با امارات برای رژیم صهیونیستی
استفاده تبلیغاتی و حزبی در داخل اسرائیل: نتانیاهو در داخل اسرائیل از ناحیه عدم اجرای وعده انتخاباتی اش برای الحاق کرانه باختری تحت فشار بود. توافق صلح امارات فرصتی جدی برای نتانیاهو فراهم نمود تا خود را نخست وزیر موفقی معرفی نموده که در ازای عدم اجرا و تعلیق طرح الحاق، دستاورد بزرگی برای اسرائیل بدست آورده است.
تقویت مولفههای سیاست مهار ایران و نفوذ اطلاعاتی بیشتر در منطقه: اهمیت سازش علنی ریزکشورهایی همچون امارات، آنجایی برای رژیم اسرائیل نمود پیدا میکند که به ایران مرتبط باشد، یعنی سیاست مهار ایران، در اینجا نیز منظور مهار نظامی یا یارگیری برای هر رویارویی احتمالی نظامی نیست، چون اساساً امارات در حد و اندازه ورود به چنین معادلاتی نیست، پس بیش از هر چیزی، سیاست مهار از طریق حضور عناصر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در امارات و دیگری ایجاد جو روانی علیه سیاست مقاومت ایران در میان ملتهای عرب منطقه است.
گفتگوی شبکه صدای آمریکا با جیسون برادسکی، رئیس سیاستگذاری اتحاد علیه ایران هسته ای - برادسکی ضمن داشتن نظرات خصمانه علیه ایران، معتقد است توافق امارات با رژیم صهیونیستی یک تیر هشدار برای ایران است؛ وی با سرپوش گذاشتن بر جنایات رژیم غاصب صهیونیستی، به وضوح این اتحاد را در تشکیل جبهه علیه ایران تبیین می نماید
نزدیک شدن به مرزهای ایران و افزایش سطح تحرکات در منطقه: همچنین این رژیم با توجه به قدرت محور مقاومت و حضور ایران در نزدیکی مرزهای سرزمین اشغالی احساس ناامنی میکند و تلاش میکند با گسترش روابط خود با کشورهای اسلامی و عربی و نزدیک به مرزهای ایران موازنهای را با ایران شکل دهد. البته تمام اهدافی را که برای آمریکا در برابر ایران متصور شده ایم، میتواند از اهداف رژیم صهیونیستی هم بحساب آید، زیرا در مواجه با ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی منافع مشترکی بسیاری را دارند.
عادی سازی تجاوز و جنایات علیه ملت مظلوم فلسطین: با گذشت بیش از ۷۰ سال از مسئله اشغال فلسطین و عدم حل این بحران، روند فرسایشی و عادی سازی جنایات رژیم صهیونیستی به طور طبیعی همچون دیگر جنایات انجام شده در جهان برای بسیاری از دول وابسته منطقه که هیچ گونه باور و اعتقادی به مبانی و ارزشهای انسانی ندارند و همسو با جنایات آمریکا و همپیمانانش در منطقه حرکت میکنند، شکل گرفته و چشم پوشی بر روی جنایات شکل گرفته در منطقه و اتخاذ سیاست سکوت و فرافکنی، بارها در منطقه خاورمیانه رخ داده است؛ همانند مواجه با جنایات آمریکا و متحدانش در جنگ هشت ساله علیه ایران که با سرسپردگی رژیم بعث انجام شد؛ سکوت در برابر تجاوز آمریکا به خاک عراق و جنایات آمریکا و رژیم صهیونیستی در سوریه با حربه داعش که بازهم به اعتراف آمریکاییها این پدیده شوم زاییده فکر و سناریو خودشان است، سکوت در برابر جنایات آل سعود در یمن، سکوت در برابر جنایات حکام بحرین و موارد دیگر که خود گواهی بر روند عادی سازی مواجه با جنایات در منطقه میباشد و اینبار با روش دیگری، سناریوی عادی سازی برای جنایات شکل گرفته بر علیه مردم فلسطین در حال شکل گیری است تا در سایه ائتلاف و ارتباط بیشتر با کشورهای عربی، جنایات و تجاوز بیشتری برعلیه مردم فلسطین شکل گیرد.
تشکیل جبهه متحد بر علیه حزب الله لبنان از طریق عادی سازی ارتباطات: با توجه به سناریوها و برنامههای خصمانه آمریکا و همپیمانانش در منطقه مانند تجاوز نظامی به عراق، حمایت از داعش، تجاوز به سوریه، حمایت ائتلاف عربی در یمن و قبلتر خرابکاری در روند انقلابهای مردمی در گستره بیداری اسلامی یا همان بهار عربی، متعاقباً فراخور این تحولات محور مقاومت در منطقه قوی و گستردهتر شد و حزب الله لبنان هم فراخور این تحرکات، شعاع عمل بیشتری را اتخاذ کرد، لیکن تقویت جبهه مخالف برابر حزب الله لبنان که از اصلیترین دشمنان رژیم صهیونیستی میباشد برای اسرائیل حائز اهمیت است و از طریق آشکارسازی ارتباط با امارات و نفوذ بیشتر در منطقه، میتواند این سیاست را دنبال نماید.
کارشکنی و ضربه زدن به مبادلات تجاری و مالی ایران: نکته دیگر حضور علنیتر رژیم اسرائیل در بازار امارات، یعنی جایی که ایران نیز حضور قابل توجهی دارد، است. صهیونیستها از این طریق تلاش خواهند کرد در مسیر مبادلات تجاری و مالی ایرانیها در امارات کارشکنی کنند.
سخنان مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در خصوص اهداف توافق امارات با رژیم صهیونیستی و تاکید بر ایجاد جبهه مشترک بر علیه ایران - در این کلیپ به وضوح نقشه و بسترسازی آمریکا به همراه متحدانش در جهت فشار بر علیه ایران نشان داده می شود/ سعید فیضی
دسترسی به خلیج فارس: بحث دیگر دسترسی رژیم تلآویو به آبهای خلیج فارس است، امری که برای اولین بار نصیب این رژیم میشود. خوشه خلیج فارس یکی از مهمترین خوشههای امنیتی در بازدارندگی منطقهای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. رسمی شدن روابط امارات و رژیم صهیونیستی به افزایش نفوذ امنیتی آشکار این رژیم در مرزهای جنوبی کشور و خوشه خلیج فارس منجر خواهد شد. در سال ۲۰۱۹ تلآویو آمادگی خود را برای عضویت در ائتلاف نظامی آمریکا برای آنچه تامین امنیت کشتیرانی در خلیجفارس خوانده میشود، اعلام کرده بود.
دسترسی به انرژی و میادین نفتی و پیدا کردن منابع جدید جایگزین در تامین نفت: از دیگر مولفهها و موضوعات مهم برای رژیم صهیونیستی موضوع اساسی انرژی است. اسرائیل عمده نفت خود را از کردستان عراق و از راه ترکیه تامین میکند؛ اسرائیل میخواهد که امارات جایگزینی برای تامین نفت آن شود و در صورتی که مشکلی برای وارد کردن نفت کردستان عراق به وجود آمد، روی نفت امارات حساب کند. امارات اکنون هفتمین ذخایر اثبات شده نفت و گاز دنیا را در اختیار دارد و در سال ۲۰۱۸، صادرات نفت این کشور بالغ بر ۵۸ میلیارد دلار معادل ۵ درصد صادرات کل نفت جهان بوده است.
کنترل تحرکات ترکیه و ایجاد موازنه در منطقه بر علیه سیاستهای آنکارا: با وجود روابط اقتصادی و تجاری گسترده میان ترکیه و اسرائیل؛ تل آویو نگران فعالیتهای منطقهای آنکارا به ویژه حضور آن در شرق مدیترانه است و از این جهت با امارات توافق نظر دارد؛ اکنون اسرائیل با مصر، یونان و ژنرال حفتر و همینطور امارات، یک جبهه متحد علیه ترکیه ایجاد کرده است.
نفوذ در منطقه و ورود به شما آفریقا: توافق به اصطلاح صلح با امارات در عین حال زمینه حضور اسرائیل در منطقه را افزایش میدهد. اسرائیل به دنبال ایجاد جای پا در شمال آفریقا و خاورمیانه بوده است و از این منظر توافق با امارات برایش اهمیت دارد.
اهداف و امتیازهای امارات در عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی
اما امارات چه بدست آورده است؟ محمد بن زاید ولیعهد امارات به دلیل دستاوردهای اقتصادی و تکنولوژیکی توانسته بود خود را در ردیف زمامداران موفق معرفی نماید، اما اینک به باند ترامپ-نتانیاهو پیوسته و با یک تابو شکنی روابط فی مابین را بصورت علنی و آشکارا اعلام کرده است، چه دلایل و اهدافی داشته است. ناگفته نماند که همکاری و ارتباطات در حوزههای بسیاری همچون اطلاعاتی، سایبری، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی بین امارات و رژیم صهیونیستی برقرار بود و صرفاً آن را اعلام نمیکردند که در همین مطلب و در بخش عادی سازی یا آشکارسازی روابط به طور مستند به آن اشاره شد. به هر حال از نظر نگارنده اهداف و دلایل عادی سازی رابطه امارات و رژیم صهیونیستی میتواند شامل:
همکاری و رابطه بیشتر از سوی آمریکا و رقابت با عربستان: امارات کشور کوچکی است که تمایل دارد نقشی بیش از وزن واقعی خود ایفا کند و بنظر میرسد در این بازی خطرناک، محمد بن زاید، شاهزاده اماراتی نقشی اساسی ایفا میکند. امارات با این کار خود، بیش از پیش خود را به ترامپ نزدیک کرده است. اگر ترامپ برنده ریاست جمهوری شود، امارات جایگاه نزدیکی در دولت بعدی خواهد داشت.
همکاری و رابطه با اسرائیل و تقویت حمایتهای نظامی و امنیتی: همکاری اطلاعاتی و نظامی با رژیم صهیونیستی و آمریکا جهت افزایش هم افزایی برون منطقهای به منظور افزایش عمق راهبردی و بسط نقش منطقهای صورت گرفته است. به عنوان مثال در لایه همکاریهای نظامی، در کنار سامانه پاتریوت۳، امارات متحده عربی در سال ۲۰۱۱ قراردادی به ارزش هفت میلیارد دلار برای دریافت سامانه تاد ساخت شرکت «لاکهید مارتین» برای مقابله با موشکهای بالستیک برد کوتاه و متوسط به امضاء رساند و قرار بود این محموله تا پایان سال۲۰۱۵به اماراتیها تحویل داده شود؛ در مارس ۲۰۱۷ نیروی هوایی امارات در مانور مشترک با نیروی هوایی رژیم صهیونیستی با همراهی آمریکا و یونان وارد عملیات شد. هدف از این مانور نظامی حفظ آمادگیهای مشترک و قدرت عملیاتی متقابل ارزیابی شد. بودجه نظامی امارات در سال ۲۰۱۹ به میزان ۶ درصد افزایش پیدا کرد و در سال ۲۰۲۰ به بیش از ۲۰ میلیارد دلار رسیده است.
اظهارات کارشناس اماراتی و تاکید بر تشکیل جبهه علیه ایران. کارشناس اماراتی ضمن سرسپردگی به رژیم صهیونیستی، بطور آشکار با فرافکنی، ایران را دشمن اول اعراب نامیده و مسئول کشته شدن چهار میلیون نفر در منطقه می داند. در این کلیپ می توان روند جریان رسانه ای حامی آمریکا و رژیم اسرائیل را در تلاش برای ایران هراسی و ترسیم ایران به عنوان دشمن اعراب مشاهده کرد / سعید فیضی
دریافت حمایت راهبردی از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی در برابر ایران: از جمله عوامل گرایش ابوظبی به سوی رژیم صهیونیستی، فریب در مقابل تبلیغات ایران هراسی رژیمهای تروریستی آمریکا و اسرائیل است؛ همچنین امارات خصومتهای دیرینهای با ایران بر سر جزایر سه گانه دارد و از این طریق خواهان تغییر موازنه قدرت در منطقه و یارگیری میباشد. امارات یک شریک امنیتی قابل توجه ایالات متحده است که میزبان حدود ۳۵۰۰ پرسنل آمریکایی در تأسیسات نظامی آن کشور است و تجهیزات پیشرفته ارتش آمریکا از جمله پدافند موشکی و هواپیماهای جنگی را خریداری و از سیاست ایالات متحده در قبال ایران حمایت میکند. رهبران امارات متحده عربی از دولت ترامپ در ماه مه ۲۰۱۸ برای خروج از توافق هسته ای ژوئیه ۲۰۱۵ با ایران (برجام) و استفاده از سیاست "فشار حداکثری" بر ایران حمایت کردند.
برقراری موازنه قدرت در برابر ترکیه: پایگاه خبری «میدل ایست آی» به نقل از منابع آگاه مدعی شده عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر طرحی با همراهی اسرائیل در پیش گرفته اند که سوریه را به اتحادیه عرب بازگردانند تا نفوذ ایران و ترکیه را در این کشور به حاشیه برانند. رقابت ترکیه و امارات متحده با یکدیگر تاثیر زیادی در خاورمیانه و شمال آفریقا دارد؛ در لیبی نیروهای دولت وفاق ملی توسط ترکیه حمایت میشوند و مقرشان طرابلس است در مقابل حامیان خلیفه حفتر که توسط امارات حمایت میشود قرار دارند. شایان ذکر است که روابط سیاسی آنکارا و ابوظبی پس از جریانات موسوم به «بهار عربی» از سال ۲۰۱۱ به این سو، تیره شده و هر کدام در یک جبهه قرار گرفتهاند. حال امارات با اتحاد با رژیم صهیونیستی به دنبال تغییر موازنه قدرت به نفع خود میباشد.
پیامدهای آشکارسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی برای ایران
اول: نخستین پیامد، شکلگیری تهدیدات امنیتی است؛ برقراری روابط دیپلماتیک و رسمی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با رژیم صهیونیستی به معنای نزدیکی تلآویو به مرزهای جنوبی ایران است. به تعبیر دیگر گشایش سفارت و کنسولگریهای اسرائیل در امارات موجب میشود که نفوذ تلآویو در کشورهای همسایه ایران بیشتر شود و این امر باعث میشود که این رژیم علاوه بر کسب اطلاعات در مورد ایران، روابط کشورمان را با کشورهای همسایه کمرنگتر نماید و سعی در منزوی سازی ایران در منطقه کند.
دوم: تهدید دیگر این توافق صلح به ایدئولوژی ضد صهیونیستی ایران مربوط میشود. مطرحشدن اسرائیل در افکار عمومی منطقه به عنوان شریک سیاسی و راهبردی امارات میتواند باعث مشروعیتبخشی به سیاستهای تلآویو شده و ایدئولوژی ضد صهیونیستی را تضعیف کند؛ خبرگزاری آسوشیتدپرس در سال ۲۰۱۹ نیز از وجود یک کنیسه محرمانه صهیونیستی در شهر دبی خبر داد که فعالیتهای آن زیر نظر یهودیان مستقر در این کشور دنبال میشود. بر اساس این گزارش "راس کریل، رئیس اقلیتهای یهودی در امارات" میگوید: «دیدگاه آینده ما این است که امارات به منطقهای تبدیل شود که زندگی یهودیان در آن به شکوفایی برسد».
سوم: ایجاد تغییر در موازنه قدرت منطقهای به ضرر جمهوری اسلامی ایران؛ امارات به همراه عربستان سعودی همواره به دنبال متحد منطقهای قدرتمند جهت مقابله با قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت بوده است. در صورت شکلگیری ائتلاف رسمی بین اسرائیل و کشورهای عربی، توازن قوا در سطح منطقهای دچار دگرگونی و دگردیسی خواهد شد.
چهارم: اتحاد کشورهای عربی و اسرائیل موجب ایجاد انشقاق در جهان اسلام و تغییر الگوهای دوستی و دشمنی در منطقه میگردد؛ این امر میتواند به ضرر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد.
پنجم: شاهد تأثیر منفی حضور آشکار رژیم صهیونیستی در امارات متحده عربی بر روابط بازرگانی ایران با امارات و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس خواهیم بود. امارات متحده عربی یکی از شرکای اقتصادی ایران در خلیج فارس محسوب میشود.
نتیجه گیری
اسرائیل مجموعهای از اقدامات غیرانسانی، غیرقانونی و غیراخلاقی را علیه مردم فلسطین در پیش گرفته و به هیچ کدام از تصمیمات و قطعنامههای بینالمللی برای رعایت حقوق فلسطینیها متعهد نبوده است و بیش از هفتاد سال سیاست تجاوزگرایانه خود را بر علیه ملت مظلوم فلسطین و سرزمینهای اشغالی ادامه داده و در گامهایی فراتر در پی ضربه زدن به مقدسات مسلمانان علی الخصوص شیعیان میباشد که نوک پیکان سیاستهای خصمانه اسرائیل که همراه با امپریالیسم آمریکایی میباشد، جمهوری اسلامی ایران است که بعد پیروزی انقلاب اسلامی این دشمنی و خصومت وارد فاز جدیدی شده و بدون شک تمامی تحرکات و طرحهای برنامه ریزی شده از سوی اسرائیل و آمریکا در منطقه، به نحوی ایران را در خود جانمایی کرده است.
گواه مطالب سطور قبل در این برحه زمانی، سفر فوری «یوسی کوهین» رئیس سازمان جاسوسی موساد به ابوظبی و گزارش کانال یازده تلویزیون رژیم صهیونیستی «کان نیوز» در خصوص ایجاد ائتلاف میان این رژیم با کشورهای حاشیه خلیج فارس علیه جمهوری اسلامی ایران میباشد که واقعیت را برملا میکند؛ برایان هوک، نماینده ویژه مستعفی آمریکا در امور ایران، در مراسم اعلام توافق امارات و اسرائیل که در کاخ سفید برگزار شد، گفت:«صلح بین عربها و اسرائیلی ها، بدترین کابوس ایران است». وی افزود:«آنچه امروز میبینیم، [شکل گیری]خاورمیانه جدید است».
شبکه پی. بی. اس در مستندی با عنوان «ولیعهد»، فاش کرد در جریان سفر ماه میسال ۲۰۱۷ دونالد ترامپ، به ریاض، بن سلمان به ترامپ قول داده بود که اگر واشنگتن به عربستان کمک کند تا «ایران را شکست داده و بر خاورمیانه کنترل پیدا کند» رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته و روابط را با آن رژیم عادی میکند.
البته باید این واقعیت را پذیرفت که با تشدید پروژههایی نظیر ایران هراسی و دشمن سازی، دید ناامنی و نیازهای امنیتی برخی کشورهای عربی آنها را محتاج کالاهای امنیتی اسرائیل خواهد کرد؛ این واقعیت که پویایی بین سازمان آزادی بخش فلسطین (PLO) و کشورهای عربی مدت هاست در حال تغییر و تحول است و از زمان پایان جنگ سرد و بحران خلیج فارس، دولتهای عرب بر نقش اسرائیل در ثبات منطقه، نگرانی کمتری دارند و بیشتر بر ایران و مشکلات داخلی تمرکز کرده اند؛ انکار نشدنی است.
اظهارات بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم غاصب صهیونیستی در خصوص مواضع وزارای خارجه بحرین و امارات بر علیه جریان مقاومت و حزب الله در منطقه و محکوم کردن حزب الله - در این ویدئو نتانیاهو ضمن اعلام حمایت دو کشور عربی از اسرائیل از گفتمان ایران هراسی استفاده کرده و جمهوری اسلامی ایران را تهدید منطقه و کشورهای عربی قلمداد می کند/ سعید فیضی
این تحول خطیر بار مسئولیتی را متوجه جمهوری اسلامی ایران و برخی سیاستهای داخلی و خارجی دربردارد که شاید تبیین و تحلیل آن بیش از این مقال نیازمند محتوا باشد، تا خدایی نکرده سبب سوگیری و یا برداشت اشتباه نشود؛ اما یقیناً در اینکه امروز دشمن به مرزهای ما نزدیک میشود و یا اینکه هنوز هم دشمن فکر میکند سیاست محاصره و تحریم، میتواند برما اثر کند، ما هم مقصریم؛ شاید اگر از فرصتها و ظرفیتهای داخلی بیش از این استفاده میکردیم و ظرفیت و توان اقتصادی خود را ارتقاء میدادیم، امروز ماجرا متفاوت بود و شاید اگر در اتخاذ روابط دیپلماتیک و سیاست خارجه تدابیر بهتری را اتخاذ میکردیم، امروز ماجرا به گونهای دیگر بود و این را هم میشود گفت، که شاید امروز خوب عمل کرده ایم و میتوانست اوضاع از این هم بدتر میشد و اینها همگی، اما و شاید است و واقعیت همان است که شکل گرفته و واقعیتی را هم که باید پذیرفت این است که باید سیاست مناسبی در مواجه با اتفاقات اخیر اتخاذ کرد، زیرا بر همگان آشکار است که دشمن بیش از قبل در منطقه یارگیری کرده و گستاختر شده است.
دو راهکار کلی در مواجه با واقعیت این روزهای منطقه میتوان اتخاذ کرد:
اول: آنکه ما به آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمنی بنیادین و ایدئولوژیک نگاه نداشته باشیم، همچنین گفتمان مقاومت و موضوعاتی همچون فلسطین، حزب الله لبنان و دیگر گروههای مقاومت را بعنوان خط قرمز در نظر نگیریم و بتوانیم آنها را در سبد مذاکره بگذاریم و رژیم صهیونیستی را غاصب و دشمن جهان اسلام و شیعیان مفروض ندانیم و تفکر و ایدئولوژی ضد صهیون را کنار بگذاریم و آمریکا را شیطان بزرگ نپنداریم و صرفاً با مذاکره وارد عمل شویم، که یقیناً این موضوعات بهیچ عنوان در گفتمان جمهوری اسلامی ایران، سیاستهای راهبردی و ایدئولوژیک و مبانی و گفتمان ولایت فقیه و آرمانهای انقلابی جایی ندارد و از طرفی مذاکره بر سر موضوعاتی همچون محور مقاومت، حزب الله لبنان، استقلال فلسطین و حقوق ملت مظلوم این کشور و ماهیت صهیون و پاسخ به زیاده خواهیهای رژیم صهیونیستی، جایی در دکترین تعامل و دیپلماتیک رژیم صهیونیستی و آمریکا ندارد و گواه این ادعا وضعیت فعلی فلسطین بعد از ۷۰ سال است و همچنین مواضع مخالفین قبلی اسرائیل که امروز با فراموشی مطالبات به حق ملت فلسطین، در صف موافقان و همراهان این رژیم غاصب قرار گرفته اند و فرش قرمز برای آمریکا و اسرائیل در منطقه پهن کرده اند و بر طبل توافق و مذاکره میکوبند و شرط زمین در برابر صلح را به صلح در برابر صلح تغییر داده اند؛ پس شاید این سیاست بطور کل بیراهه باشد و مهر ابطال آن خون شهدای هشت سال جنگ تحمیلی و شهدای محور مقاومت است.
دوم: اینگه گفتمان مقاومت و انقلابی گری در کنار واقع بینی و منطق در راهبردهای سیاست خارجه و دیپلماسی ایرانی جمع شود، تا بتوانیم آنچه را که با مذاکره میتوانیم بگیریم و آنچه را با مولفه قدرت میتوانیم حفظ و حمایت کنیم، امن نگه داریم؛ آنچه مهم است درک بازه زمانی دستاورد آشکارسازی روابط رژیم صهیونیستی با امارات و دیگر کشورهای منطقه میباشد که به وضوح اهداف و برنامه ریزیهای بلند مدت آنها مشاهده میشود که این اهداف عالیه را از طریق بکارگیری اهداف، برنامه ریزی و اقدامات کوتاه مدت و میان مدت به دست آورده اند که در نهایت در دراز مدت به وضعیت فعلی رسیده اند.
راهکارهای پیشنهادی در برابر آشکارسازی روابط رژیم اسرئیل در منطقه و پازل معامله قرن
بنظر نگارنده راهکارها و تدابیر مشخص در مواجه با پازل آشکار سازی روابط رژیم صهیونیستی با امارات و دیگر کشورهای منطقه جهت جلوگیری از تکمیل پازل توطئه آمیز معامله قرن در سه گروه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت اشاره میگردد.
راهکارها و اقدامات کوتاه مدت
اول: وحدت و یکپارچگی داخلی و حمایت همه جانبه از سیاست خارجه بصورت واحد. باید گفتمان سیاست خارجه با ظرفیت تمام از سوی جریانهای سیاسی و احزاب مختلف که بدون شک سبب ارتقاء و توسعه سیاسی و اجتماعی کشور میشوند، مورد حمایت قرار گرفته و موشک ها، مرکب قدرت دیپلماتها در جهت اهداف و منافع ملی قرار گیرند.
دوم: استفاده از توان داخلی و بهره مندی از ظرفیتها و استعدادهای کشور برای توسعه و رشد اقتصادی و ارتقاء ثروت که میتواند عامل بازدارندهای در جهت سیاستهای خصمانه قرار گیرد و ثبات و امنیت داخلی را به همراه آورد که بدون شک در مولفه قدرت سیاسی تاثیرگذار است.
سوم: تشکیل تیمهای مذاکره بصورت فوری با دیگر متحدین راهبردی نظیر روسیه و چین جهت شکل گیری ائتلافی قدرتمند در منطقه و تبیین آثار تهدید آمیز این توافق و نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه بر علیه منافع این دو کشور و تثبیت اهمیت جمهوری اسلامی ایران بعنوان شریک راهبردی در ثبات منافع چین و روسیه.
اظهارات مجری شبکه الحث امارات مبنی بر نگرانی روابط ایران و چین - این اظهارات و دیگر مواضع مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکا در نگرانی نفوذ چین به منطقه و روابط راهبردی آن با ایران می تواند اهمیت تعمیق روابط راهبردی چین و ایران نشان دهد - البته در این روابط باید بازی برد-برد دو کشور تامین و منافع نظام و ملت تامین شود/ سعید فیضی
چهارم: ارتباط فوری با کشورهای مخالف این توافق و رایزنیهای دیپلماتیک به منظور جلب حمایت مخالفین توافق، به منظور حمایت از حقوق ملت مظلوم فلسطین.
پنجم: ارتباط و مذاکرات دیپلماتیک جداگانه با پاکستان و ترکیه به منظور تشکیل جبهه مخالف با رژیم صهیونیستی در راستای سناریوی عادی سازی و نفوذ به منطقه؛ بدون شک در جریان عادی سازی روابط و نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه تعارضات منافع بسیاری در مدیترانه و دریای سرخ با ترکیه بوجود میآید و باید از ظرفیت ترکیه برای فشار بر این رابطه استفاده کرد. پاکستان از گذشته با رژیم صهیونیستی تعارضاتی داشته که میتوان از این ظرفیت هم استفاده کرد؛ بیانیه وزارت امور خارجه پاکستان در حمایت از ملت فلسطین و مخالفت با سناریوی عادی سازی روابط میتواند دستمایهای برای رایزنی دیپلماتیک و فشار بر امارات از طریق این کشور باشد.
ششم: ارتباط دیپلماتیک با سایر کشورهای عربی عضو اتحادیه عرب و ایجاد حساسیت در آنها بمنظور مخالفت با طرح عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی و آمریکا و همچنین تشکیل جبهه واحد بر علیه اقدامات غیرقانونی و جنایات این رژیم و پیگیری فوری در مجامع و دادگاههای بین المللی.
هفتم: ارتباط و فراخوانی تمامی گروههای جهادی منطقه و تشکیل اتاق فکر جهت درنظر گرفتن راهبرد و سیاست مناسب بمنظور مقابله با تحرکات احتمالی در آینده.
هشتم: برقراری ارتباط با گروه، تشکل و جریانهای همسو در داخل امارات و استفاده از ظرفیت و بدنه اجتماعی آنها در چانه زنی داخلی با مقامات اماراتی در راستای حمایت از حقوق ملت فلسطین و مخالفت با حضور و رابطه با رژیم صهیونیستی.
نهم: تشکیل ائتلاف نظامی و امنیتی با کشورهای عربی همسو در منطقه و دیگر کشورهای همسایه و پررنگتر شدن نقش ایران به عنوان پشتوانهای اصلی در تامین امنیت منطقه؛ مانند طرح صلح هرمز، این راهکار میتواند حرکت مناسبی به منظور تحت الشعاع قرار دادن بیشتر امارات باشد، همچنین دیگر کشورها را دچار اتحاد سازد.
راهکارها و اقدامات میان مدت
اول: افزایش روابط دیپلماتیک و مذاکرات با مجامع و گروهها و ائتلافهای بین المللی در جهت نفوذ سیاسی و بالا بردن قدرت دیپلماسی در راستای افزایش قدرت منطقه ای.
دوم: افزایش تحرک دیپلماتیک در جهت برون رفت از تحریمهای ظالمانه آمریکا و شکست دیپلماتیک آمریکا در عرصه بین المللی بمنظور کاهش فشارها؛ بعنوان مثال لغو تحریم تسلیحاتی ایران میتواند سبب افزایش قدرت ایران هم در عرصه اقتصادی شود و بستری برای فروش تسلیحات تولید داخل کشور گردد و هم در عرصه دفاعی و نظامی که خود میتواند عامل مهمی در بازدارندگی و هم قدرت تهاجم کشور باشد.
سوم: بکارگیری حداکثری توان دیپلماتیک و رایزنی با کشورهای منطقه در جهت زدودن هر گونه کدورت و خصومت بوجود آمده با همسایگان و یا کشورهای منطقه؛ بعنوان مثال باید خیلی قبلتر مشکلات بوجود آمده با عربستان و امارات بنحوی برطرف میگردید. لازم به ذکر است منظور از حل مشکلات بکارگیری روابط دیپلماتیک در سایه راهبرد و دیپلماسی عزتمندانه میباشد و منظور سرسپردگی و خفت نیست، بلکه بکارگیری روشهای مذاکره برد – برد در کنار حفظ منافع نظام و ملت ایران است.
چهارم: برقراری روابط دیپلماتیک حداکثری با اتحادیه اروپا در جهت برون رفت از تحریمهای یکسویه آمریکا و از بین بردن اجماع اروپا و آمریکا بر علیه کشورمان و در نهایت جذب سرمایه گذاری اروپا در کشور و ورود به مراودات تجاری و بازرگانی که میتواند توان راهبردی کشور را در منطقه ارتقاء دهد و مانع از سیاست به انزوا کشیدن جمهوری اسلامی ایران گردد.
پنجم: استفاده از مناسبتها و موضوعات فرهنگی مشترک با دیگر کشورها در منطقه و بالا بردن سطح تعاملات فرهنگی از این طریق در جهت ایجاد نقاط مشترک متعدد در بین همسایگان و دیگر کشورهای منطقه، مانند جشن نوروز، تعلقات مشترک مذهبی و فستیوال و جشنواره ها.
ششم: تشکیل مناطق آزاد تجاری و ارتقاء ظرفیت بندرها و اسکلههای تجاری در جهت جذب سرمایه گذار خارجی که از این طریق بتوانیم مناسبتها و ارتباطات خود را با کشورهای دیگر ارتقاء دهیم و جایگزینی را برای از دست دادن بازارهایی همچون امارات پیدا کنیم.
راهکارها و اقدامات بلند مدت
اول: تشکیل ائتلافهای راهبردی با کشورهای عربی منطقه که با سیاستهای ما همسو بوده و ارتقاء سطح تعاملات در حوزههای تجاری، بازرگانی، گردشگری، نظامی و امنیتی که در راستای این تعاملات بتوانیم در منطقه و بین کشورهای عربی دارای نفوذ باشیم.
دوم: سرمایه گذاری فوری بر صنعت گردشگری جهت احیاء و بازآفرینی و ایجاد فرصتهای گردشگری نسبت به سطح منطقه آن هم با وجود کشورهایی همچون، قطر، ترکیه و امارات در جهت افزایش جذب توریست و گردشگر که هم میتواند سبب ارتقاء ثروت داخلی شود و هم میتواند به عنوان ابزاری در راستای دیپلماسی قرار گرفته و ظرفیتهای دیپلماتیک را ایجاد نماید.
سوم: حل فوری مسئله سوریه و پاکسازی آن و تقویت حاکمیت سوریه و تشکیل پایگاههای تجاری و نظامی با حضور بازرگانان و مستشاران نظامی جهت افزایش ثروت کشور و همچنین تحرکات اطلاعاتی، امنیتی و نظامی در نزدیکی با رژیم صهیونیستی.
چهارم: ورود به روابط راهبردی و عمیق با کشورهای عربی همسو در جهت تشکیل جبهه و ائتلاف بلند مدت، بمنظور جلوگیری از دشمن سازی کل اعراب از سوی رژیم صهیونیستی و آمریکا.
پنجم: حرکت به سمت سرمایه گذاریهای راهبردی و استراتژیک در داخل کشور با توجه به شرایط جغرافیایی ایران، بمنظور استراتژیک کردن گذرگاه ایران برای متحدینی نظیر روسیه و چین؛ در این خصوص میتوان ارتقاء بنادر، تاسیس مناطق آزاد تجاری مشترک، پیگیری آب راه شمال به جنوب کشور مثل آورد.
ششم: کمرنگ کردن هر گونه اقدام و تحرکی که میتواند به پروژه ایران هراسی بیفزاید و رفع نقاط تقابلی با همسایگان در منطقه؛ البته در این خصوص باید اولویت منافع نظام و کشور در نظر گرفته شود.
حرف آخر
توجه به این واقعیت که آرایش سیاسی کشورهای منطقه یقیناً با ۴۰ سال گذشته متفاوت شده است و عربستان فعلی بسیار متفاوت با قبل میباشد و امارات، اردن، بحرین و عمان هم نسبت به جمهوری اسلامی ایران سیاست متفاوتی را اتخاذ کرده اند و دیگر سلطان قابوسها بر مسند قدرت نیستند؛ امروز ترکمنستان و آذربایجان و ارمنستان متفاوت از قبل شده اند و سطح نفوذ رژیم صهیونیستی و آمریکا در این کشورها تفاوت معناداری پیدا کرده است، طالبان باز هم در افغانستان قدرت پیدا کرده و وعده خروج نمادین آمریکا از افغانستان شاید تنها سر خرمن باشد و واقعیت، تثبیت طالبان به امارت اسلامی افغانستان است؛ باید به ترکیه با نگاه عمیقتر نگریست، کشوری که روزی در دامان آمریکا و روزی به فکر تعامل با روسیه و در زمان دیگر بر سر مذاکره با اروپا نشسته است و نشان داده تنها منفعت را دنبال میکند. امروز پاکستان و سیاستهای خصمانه اش با شیعیان بسیار آشکار است و دیوبندی و حدود سه میلیون طلبه تکفیری میتواند رابطه ایدئولوژیک و معنادار پاکستان و وهابیت و آل سعود را مشخص نماید. لبنان امروز با گذشته فرق میکند و تحرکات و وقایع آن گمانه زنیهای خوبی را تحلیل نمیکند و سوریه و یمن بر هزینههای محور مقاومت افزوده است. مصر بعد از بیداری اسلامی در مسیر خواب غفلت رفته و لایههای نفوذ جریان امپریالیسم در آن به وضوح مشاهده میشود و موضع عبدالفتاح السیسی در این توافق همان صدای انورسادات است.
بدون شک باید به این بیاندیشیم آیا منطقه برای آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی نا امن شده است یا رژیم صهیونیستی و آمریکا در سایه نا امنی در منطقه سیاستهای خود را پیش میبرند؟ ایران باید به فکر تعاملات و روابط عمیق و راهبردی در منطقه باشد و برحسب منافع نظام و ملت سیاستهای خود را اتخاذ نماید و با وحدت داخلی و استفاده از ظرفیت ها، فرصتها و منابع غنی داخل در فکر احیاء اقتصاد بیمار کشور باشد، تا از این طریق در مسیر توسعه و قدرت پیشرفت نماید و تهدیدات را از خود دور کند.
منابع:
همکاری نظامی در دریای سرخ گام بعدی اسرائیل و امارات پس از عادی سازی روابط – خبرگزاری ایسنا
امارات، اسرائیل و آمریکا روی زمان امضای توافق عادی سازی توافق کردند – خبرگزاری ایسنا
امارات ظرف چند ماه سفارت و کنسولگری هایش را در اراضی اشغالی افتتاح میکند – خبرگزاری ایسنا
مسئول عالیرتبه اسرائیلی: بعد از امارات، عادیسازی روابط با بحرین علنی میشود – خبرگزاری ایسنا
آحارونوت: بنسلمان در مراسم امضای توافقنامه اسرائیل-امارات شرکت نمیکند – خبرگزاری ایسنا
گمانهزنیها درباره زمان امضای توافق صلح اسرائیل و امارات ادامه دارند – خبرگزاری ایسنا
گفتگوی نتانیاهو با نماینده ولیعهد ابوظبی به زبان عبری – خبرگزاری ایسنا
امارات، اسرائیل و آمریکا روی زمان امضای توافق عادی سازی توافق کردند – خبرگزاری ایسنا
جنگ ترکیه و امارات بالا گرفت – خبرگزاری ایسنا
بازی «حزبی» ترامپ با یک توافق – خبرگزاری ایرنا
تحلیلگر آمریکایی: اختلاف امارات و ترکیه عامل توافق با صهیونیستها است – خبرگزاری ایرنا
پشتپای امارات به آرمان فلسطین با توجیه موازنه قدرت – خبرگزاری ایرنا
مقام اماراتی از گشایش سفارت کشورش در تل آویو گفت – خبرگزاری ایرنا
بن سلمان: آمادهام اسرائیل را به رسمیت بشناسم – خبرگزاری ایرنا
روابط سعودی – صهیونیسم؛ ورود به فاز رسانهای – خبرگزاری ایرنا
سازش امارات با اسرائیل خیانت به آرمان مسلمانان – خبرگزاری ایرنا
نتیجه ۱۸ سال حضور آمریکا در افغانستان؛ افزایش ناامنی و فقر – خبرگزاری ایرنا
واکنش پاکستان به حرکت ضدفلسطینی ابوظبی – خبرگزاری ایرنا
مقام صهیونیست| ۲۵ سال رابطه مخفیانه با امارات، زمینهساز توافق عادیسازی – خبرگزاری فارس
کدام تجهیزات نظامی ایران بعد از لغو تحریمهای تسلیحاتی قابلیت تجاریسازی و صادرات دارند؟ - خبرگزاری آنا
امضای دومین قرارداد رسمی امارات با اسرائیل – خبرگزاری برنا
گفتگو|پیامدهای عادیسازی روابط ابوظبی و تل آویو/ احتمال شروع مخالفتهای داخلی مردمی در امارات – خبرگزاری تسنیم
راهبرد صهیونیستیِ اماراتــ۱| ابوظبی و چاه عادیسازی روابط با اشغالگران قدس – خبرگزاری تسنیم
گسترش وهابیت در پاکستان با بودجه عربستان – خبرگزاری صدای افغان
قمار از پیش باخته ابوظبی با مسئله فلسطین – روزنامه کیهان
پیامدهای خطرناک منطقهای توافق امارات و رژیم صهیونیستی – شبکه العالم
رژیم صهیونیستی برای عراقیها سفارتخانه مجازی راه اندازی کرد – شبکه الکوثر
عادی سازی روابط امارات و اسرائیل؛ چه اتفاقی در منطقه در پیش است؟ - سید هادی برهانی – پایگاه خبری تحلیلی انتخاب
هدف از اتحاد محور عربی ـ اسرائیلی، ترکیه است و نه ایران! / ترکیه باید روابط خود با ایران را تقویت کند. – پایگاه خبری تحلیلی تابناک
اخراج ایرانیها از امارات طی ۳ سال – پایگاه خبری تحلیلی تابناک
واکنش گسترده بین المللی به توافق سازش اسرائیل و امارات – پایگاه خبری تحلیلی تابناک
هدف از اتحاد محور عربی ـ اسرائیلی، ترکیه است و نه ایران! / ترکیه باید روابط خود با ایران را تقویت کند – پایگاه خبری تحلیلی تابناک
خیز ایران برای صادرات نظامی پس از لغو تحریمهای تسلیحاتی – قدس آنلاین
تحلیل نیویورکتایمز از توافق امارات و اسرائیل – پایگاه خبری تحلیلی انصاف
ماجرای امارات عادی سازی روابط با اسرائیل بود یا اعلام عادی سازی؟ - مشرق نیوز
چرا عراق به توافق امارات و اسرائیل واکنش نشان نداد؟ - مشرق نیوز
دعوت رئیس رژیم صهیونیستی از، ولی عهد ابوظبی – مشرق نیوز
اتحادیه عرب؛ یک ماجرا و دو برخورد – مشرق نیوز
مرد شماره یک اسرائیل در امارات کیست؟ - مشرق نیوز
ناگفتههای شنیدنی از پاراچنار؛ شعبه جمهوری اسلامی ایران در پاکستان – مشرق نیوز
تلآویو برای عراقیها سفارتخانه مجازی راه اندازی کرد – مشرق نیوز
پشت پرده حماقت بزرگ مقامات ابوظبی/ چرا امارات برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی پیشقدم شد؟ - مشرق نیوز
آن روی سکه عادی سازی روابط امارات و اسرائیل – سایت خبری تحلیلی فرارو
عادیسازی رابطه با اسرائیل؛ توافق یا یک اشتباه تاریخی ۰ پایگاه خبری تحلیلی ادیان نیوز
تحلیل کارشناسان از عادی سازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی – سایت خبری تحلیلی راهبرد معاصر
توافق صلح امارات با رژیم صهیونیستی؛ از دلایل تا پیامدها – پایگاه خبری تحلیلی راهبرد معاصر
ریشههای تصمیم سازی امارات برای رابطه با اسرائیل – دیپلماسی ایرانی
بازی سختی که امارات متحده عربی آغاز کرده است – دیپلماسی ایرانی
جزئیات اولین پرواز اسرائیل به امارات – پایگاه خبری تحلیلی بصیرت
سیر تا پیاز توافق امارات و اسرائیل و واکنشها به آن – پایگاه خبری تحلیلی شفقنا
ایران و صلح آمریکا با طالبان – دنیای اقتصاد
پشت پرده اخراج ایرانیها از امارات – دنیای اقتصاد
اولین پرواز تجاری اسرائیل به امارات با «صلح و سلام» به ابوظبی میرود – خبرآنلاین
فعالیت بیش از ۲ میلیون طلبه وابسته به وهابیون در پاکستان – پایگاه خبری تحلیلی شیعه نیوز
عادی سازی روابط امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی؛ پیامدهای سیاسی، امنیتی و نظامی – پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام
بررسی توافقنامه اسرائیل- امارات متحده عربی و پیامدهای آن برای ایران - مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری
بررسی اهداف و چالشهای امارات از عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی - مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری
توافق صلح امارات و رژیم صهیونیستی: اهمیت، اهداف و پیامدها – اندیشکده راهبردی تبیین
اهداف و پیامدهای توافق ننگین امارات و رژیم صهیونیستی – پایگاه خبری پیام آفتاب
رقابت ترکیه و امارات، از لیبی تا سوریه؛ چه کسی پیروز میدان است؟ - میدل ایست نیوز