سید مهرداد امیرکلالی | شهرآرانیوز؛ سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان در بسیاری از انتخاباتهای سرنوشتساز ایران، نقشآفرین اصلی بوده است؛ سرمایهای که اگرچه در ادوار مختلف کم یا زیاد شدهاند، اما همیشه قانعکننده بوده و مردم را پای صندوق انتخابات میآورد و اصلاحات را انتخابات میکنند. اما این سرمایه اجتماعی برخلاف جامعه هدف اصولگرایان برای آنچه درخواست کردهاند، مطالبهگرند و اگر هدف و شعارهای تعیینشده در انتخابات محقق نشود، پیش از جناح رقیب، خودشان اصلاحطلبان را نقد میکنند؛ حالتی که اکنون و در مواجهه با دولت حسن روحانی پدید آمده است.
روحانی که با رای سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان روی کار آمد، از دیدگاه بسیاری از کارشناسان و فعالان سیاسی، از مقطعی حساب خود را از جریان اصلاحات جدا کرد؛ مخصوصا بعد از سال ۹۶ و آغاز دور دوم که دیگر نیازی به رای عمومی نمیدید، با این حال تمام انتقادهای جامعه به دولت، بهسمت اصلاحطلبان هم روانه شد، زیرا چنین باوری وجود داشت -و دارد- که روحانی، دولت و عملکردش، محصول تصمیم اصلاحطلبان است.
در چنین شرایطی، وقتی دولت با مشکلات اقتصادی روبهرو شد و مردم هر روز در تنگنای بیشتری قرار گرفتند، اساسا قدری از عالم سیاست کناره گرفتند و پرواضح است که هرزمان بدنه اصلی جامعه از کنش سیاسی بازبماند، سهم اصلاحطلبان از قدرت سیاسی هم کم میشود و به تعبیری با حضور حداقلی مردم در انتخابات، اصولگرایان فاتح میدان میشوند، زیرا آنها همیشه با سبد رایی ثابت حرکت میکنند.
در همین باره محسن رهامی، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، در گفتگو با ایسنا، با بیان اینکه افکار عمومی، تفکیکی میان اصلاحطلبان و دولت قائل نیست، گفت: «سرنوشت اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری به عملکرد دولت گره خورده است و باید کمک کنیم دولت در سال پایانی خود، موفقیت کسب کند. هرچه هم اصلاحطلبان از دولت انتقاد کنند، در افکار عمومی جاافتاده است که دولت با رای اصلاحطلبان روی کار آمده است و اصلاحات، حامی دولت است».
وی با اشاره به استقبال مردم از کاندیدای اصلاحطلبان در انتخابات سال آینده، تاکید کرد: «معتقدم اگر کاندیدای اصلاحطلب و با برنامه مشخص داشته باشیم، مردم استقبال میکنند. ازسویی معتقدم باید تفکیکی میان اقدامات دولت روحانی و دولت اصلاحات قائل شویم و دولت خاتمی را بهعنوان نمونه عملکرد اصلاحطلبان به مردم معرفی کنیم. درست است که ما از روحانی حمایت کردیم، ولی اصلاحطلبان هیچ نقشی در تصمیمات دولت ندارند. در سال ۹۲ نگران آینده کشور بودیم که از روحانی حمایت کردیم و شعارهای روحانی هم به اصلاحطلبان نزدیک بود؛ هرچند که او سیاستهای اصلاحطلبان را اجرا نکرد.»
تشدید بحرانها؛ بدشانسی روحانی
با این حال ناگفته نماند که بحرانها هم در زمان دولت روحانی به بیشترین حد خود رسید و او از هرسو با مشکلات مواجه شد. کاظم اکرمی، عضو کابینه دولت دوران دفاع مقدس، در گفتگو با اعتمادآنلاین، در اینباره اظهار کرد: «روندی را کشور مخصوصا از اوایل سال۹۷ شروع کرد و هزینههای گزافی به پیکره کشور وارد کرد تا مردم بیش از هر مقطع دیگری، معضل بزرگی، چون گرانی و بیکاری را توامان تجربه کنند. روحانی و دولت در این سالها با بدشانسیهایی، چون برنده شدن ترامپ در انتخابات آمریکا، سیل، زلزله، فعالیتهای تحدیدکننده نظام بینالملل با هدایت آمریکا و البته کرونا روبهرو شدند تا اداره امور در دولت دوم برای رئیسجمهور و سایر اعضای هیئت دولت، دشوار شود.»
سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان، چگونه احیا میشود؟
محمدرضا تاجیک یکی از شخصیتهایی است که همواره به نقد اصرار برخی اصلاحطلبان برای حضور در قدرت پرداخته است. به اعتقاد او اصرار بر حضور در قدرت سیاسی به هر قیمت، باعث شد تا سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان مخدوش شود و نیروهای اصلاحطلب مانند سابق، معتمد قاطبه جامعه نباشند؛ به همین دلیل در شرایطی که امکان حضور در قدرت وجود ندارد، نباید به هر قیمتی و با هر شرایطی خود را تطبیق دهیم و لازم است به جامعه بازگردیم تا دوباره بتوانیم اعتماد عمومی را بهدست بیاوریم.
اما بازگشت به جامعه چه راهحلی دارد؟ به باور تقی آزادارمکی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، حضور اصلاحطلبان در جامعه مشروط به چند عامل است: «نخست آنکه اصلاحطلبان باید از ورطه قدرت به تقویت جامعه مدنی وارد شوند. دوم آنکه جریان تکثر قدرت در جامعه، ظهور و بروز کند و در آخر مسئله منازعات و رقابتهای سیاسی به کنشهای اجتماعی و فرهنگی تبدیل شود.» بهنظر میرسد علیرضا علویتبار که از فعالان سیاسی است، زیاد بیراه نگفته است که ناامیدی میتواند نشانه شروعی تازه باشد.