به گزارش شهرآرانیوز؛ هفته دفاعمقدس از راه رسیده و در میان تمام تصاویری که از ۸ سال جنگ تحمیلی در پس ذهن هرکداممان بهجا مانده است، بدونشک تصویر رشادتها، فداکاریها، اشکها و گاه خونها بیشتر به یاد مانده است. اما شهدای جبهههای حقعلیهباطل در طول این ۸ سال، جنگ را زندگی کردند؛ آنها در محاصره توپ و تانکها بساط تفریح، نشاط و زندگی را نیز برپا میکردند. تور والیبال را به سنگرها میبستند و با پاره آجری، دروازه فوتبال درست میکردند. آنها گاه یک تیم میشدند تا علیه تیم دشمن بتازانند و بتارانند.
بااینهمه، در دل تاریخ جنگ ایران و عراق، مردان زیادی از سرزمینمان بودند که ورزشکارانی خبره بودند و برای دفاع از کیان سرزمین به جبههها رفتند. در همین خراسان، ۴ هزار شهید ورزشکار در طول ۸ سال دفاعمقدس باوجود داشتن استعدادهای ناب ورزشی به میدانهای نبرد رفتند و از شربت شهادت نوشیدند.
در میان شهدای ورزشکار خراسانی، علیاصغر رضایی یکی از فنیترین و مطرحترین ورزشکاران خراسانرضوی قرار دارد که توانست با تیم فوتبال هواپیمایی مشهد به قهرمانی باشگاههای مشهد هم برسد. او در بالاترین سطح فوتبال استان خراسان و در دورهای که بسیاری از بزرگان این خطه حضور داشتند، در بین برترینها میدرخشید و اگر نبود میدان مقدس دفاع از میهن و جنگ حقعلیهباطل، بهگواه دوستوآشنا میتوانست تا سالها در میدان ورزش بدرخشد و حتی تاریخساز شود. آغاز چهلمین سالگرد دفاعمقدس بهانهای شد تا درباره شهیدی بنویسیم که در خانوادهای ورزشی متولد شد، رشد کرد و بعداز کسب افتخار در میدان ورزش، به افتخار در میدان شهادت دست یافت.
۳ برادر خانواده رضایی
خانواده تمامفوتبالی رضایی در میان اهالی ورزش مشهد شهرهاند. علیاکبر، علیاصغر و حسین ۳ فرزند خانواده رضایی هستند که در فوتبال مشهد هرکدامشان بهنوعی افتخار آفریدند. علیاکبر، برادر بزرگتر، گلر بود و علیاصغر و حسین مدافع. حسین، برادر کوچکتر، حتی پا را فراتر از ۲ برادر دیگر گذاشت و بعدها به ابومسلم رفت و برای خودش سری میان سرها شد. اما در میان این ۳ برادر، علیاصغر بود که در اوج افتخار و در میانههای میدان ورزش، بهسوی جبههها رهسپار شد و از دفاع در مستطیل سبز به دفاع از کیان میهن رسید.
فوتبال در خانه پدری
فوتبالبازیکردن برادران رضایی بههمراه دایی و پسرخالههایشان در خانه پدری، داستانی پرماجرا داشته است. حسین رضایی دراینباره میگوید: آنموقع خانه پدریمان در احمدآباد بود. یک خانه ۵۰۰ متری که حیاط بزرگی داشت و با برادران، دایی و پسرخالههایم همیشه آنجا فوتبال بازی میکردیم. دیگر عادت کرده بودیم در همان حیاط جام بگذاریم و تنور فوتبال خانگیمان داغ بود. فوتبالی که حلاوت و شیرینیاش در عین سادگی، بسیار بیشتر از جنگهای بیحاصل میانه میدان این روزهای فوتبال بود.
فوتبال حرفهای از کوچههای غیرحرفهای
برادران رضایی و خانوادهشان تیمی محلی تشکیل داده بودند. آنها بهکمک پسرخالهها، پسرداییها و دیگران، در تیم «عطا پژند» بازی میکردند؛ تیمی که بعدها بااصرار حسین ظریفیان، با نام «هواپیمایی» رهسپار رقابتهای فوتبال باشگاههای مشهد شد. بعداز انقلاب، بنای هواپیمایی ریخته شد و خانواده رضایی نقش مهمی در آن ایفا کردند. شهید علیاصغر هم که یک سروگردن از بقیه بازیکنان بالاتر بود و قلب دفاع را جمع میکرد، با نظر سرمربی تیم، اسماعیل شجیع، بهعنوان کاپیتان بازوبند را بست. هواپیمایی با کاپیتان محبوبش در لیگ باشگاههای فوتبال مشهد آسمانی شد و توانست قهرمان شود؛ پرواز از زمینهای خاکی به فرق آسمان!
صلابت اصغر در تیم اکبر
برادر بزرگتر خانواده رضایی در گل میایستاد. علیاکبر سنگربان هواپیمایی سال ۶۰ بود؛ تیمی که صدالبته قهرمانیاش را مدیون خانواده رضایی بود. علیاصغر که از حیث بدنی جثهای قوی داشت، همبازیهایش را خوب هدایت میکرد. حسین رضایی دربارهاش میگوید: یک بازیکن قلدر بهنام اصغر فاتحی در تیم داشتیم که همیشه زورش به بازیکنان دیگر میرسید، اما وقتی تنهبهتنه علیاصغر میشد، کم میآورد. علیاصغر با آن توان بدنی و شخصیتی که داشت، همه را سربهراه کرده بود؛ یک مدیر و رهبر در قلب تیم. او در سرزنی و شوتزنی یک سروگردن از همه ما بالاتر بود. من نصف او بودم.
کوچ پیشاز قهرمانی
علیاصغر رضایی، کاپیتان و همهکاره تیم قهرمان هواپیمایی، پیشاز رسیدن به ایستگاه خوشبختی و بالابردن جام، عزم سفر میکند. او به جبهههای جنگ میرود تا آنجا نیز نقش دفاعی خود را ایفا کند. حسین رضایی میگوید: همان فصلی که قهرمان مشهد شدیم، علیاصغر در میانههای فصل به جبهه رفت.
حسین، شهادت ستاره در زمینهای خاکی بستان را اینچنین بیان میکند: برادر بههمراه پسرخالهام به جبهه رفت. عملیات بستان بود و علیاصغر بهعنوان خطشکن، آرپیجیبهدست بود. برادرم براثر اصابت خمپاره به شهادت رسید و پسرخالهام اسیر شد. شهید فوتبالیست مشهدی، علیاصغر رضایی، در چهاردهمین روز از نهمین ماه سال ۱۳۶۰ در عملیات بستان به شهادت رسید و پیکرش در صحن آزادی حرممطهررضوی به خاک سپرده شد.