مرتضی اخوان - شماره 8 پیام را در روزهایی به تن میکرد که داریوش یزدانی و ستار همدانی استقلال، همبازیهایش در جمع سبزپوشان مشهدی بودند. هافبک دونده و جنگنده پیام در دهه70 بارها برای نماینده مشهد به میدان رفت و با تیم رؤیایی جلالی که ساخته مرحوم فکری بود، در لیگ آزادگان خوش درخشید. میهمان این هفته «سهشنبهها با پیشکسوتان فوتبال» خودش را خیلی خاطرهباز نمیداند و میگوید وقتی قرار این گفتوگو را هماهنگ کردیم، بعد از سالها سری به آلبوم خاطراتش زده است؛ آلبومی پُر از قابهای ماندگار در تیمی که امروز دیگر نیست. عادل بهلور، از روزهای نخواستنش ازسوی ابومسلمیها و پیامیشدنش میگوید.
به وقت تولد
متولد1346 در خیابان خواجهربیع مشهد هستم. 4 خواهر و 4 برادر دارم که هیچکدام بهصورت حرفهای فوتبال را دنبال نکردند.
تعداد فرزندان
2 تا پسر دارم. احسان، مدیریت صنعتی میخواند و امیرحسین، تازه کنکور داده است. احسان اوایل بهسمت فوتبال رفت؛ اما بعد آن را رها کرد.
فعالیتها و افتخارات فوتبالی
فوتبال را از تیم محلی شهید کامیاب شروع کردم و بعد همان تیم حرفهای شد و به لیگهای دسته2 و1 استان هم راه پیدا کرد و من با آن تیم همراه بودم. بعد از آن صحبت انتقالم به ابومسلم بود و چندماهی هم با این تیم تمرین کردم؛ اما نشد که به جمع آنها اضافه شوم و این شد که به هواپیمایی رفتم. با هواپیمایی در دسته3 کشور بودیم و توانستیم به لیگ دسته2 صعود کنیم. بعد از آن، تیم به گچ خراسان واگذار شد و با نام گچ و بعدتر با نام پیام مقاومت در لیگ کشور بودیم. صعود با پیام مقاومت به لیگ آزادگان که آنموقع بالاترین سطح فوتبال ایران بود، یکی از افتخارات من به حساب میآید. همان سال در لیگ آزادگان هم خیلی خوب کار کردیم و نیمفصل بهعنوان بهترین تیم شهرستانی چهارم شدیم و در پایان فصل هم هفتم جدول شدیم. سال بعد از آن به آدنیس رفتم و سال آخر فوتبالم هم در صنعت الکتریک بودم.
دوران مربیگری
به خاطر شرایط شغلی و تداخل کارم با فوتبال بعد از خداحافظی، هیچوقت بهسمت مربیگری نرفتم وکارم را دنبال کردم.
شغل در کنار فوتبال
قبل از تیمداری گچ خراسان، ممیز شهرداری بودم؛ اما بعد از پیوستن به تیم گچ خراسان در دفتر این کارخانه و در بخش مالی مشغولبهکار شدم. الان هم مدیریت شرکت حملونقل از زیرگروههای شرکت سیمان را به عهده دارم و یکسالونیم دیگر بازنشسته میشوم.
خودرو و منزل
یک دستگاه خودروی سمند و یک منزل در منطقه سیدرضی دارم.
آخرین فعالیت ورزشی
بعد از خداحافظی از دنیای فوتبال، دیگر هیچوقت سمت ورزش نرفتم؛ البته الان سالهاست با پیشکسوتان گاهی دور هم جمع میشویم و فوتبال بازی میکنیم، اما بهصورت یک حرفه دیگر با فوتبال کاری ندارم.
تلخترین و شیرینترین اتفاق فوتبالی
شیرینترین اتفاق که طبیعتا موفقیت تیمهای مشهدی در عرصه ملی است. اما برای شخص من صعود پیام به جام آزادگان در سال75 شیرینترین اتفاق فوتبالی است که آن سال بازیهای خوبی در بالاترین سطح فوتبال ایران انجام دادیم. تلخترین هم اگر از نابودی تیمهای بزرگ فوتبال مشهد بگذریم، درگذشت چهرههایی چون محمد اعظم و کاظم غیاثیان خیلی تلخ بود.
حالوروز امروز فوتبال مشهد
قبلا وضعیت فوتبال مشهد اصلا خوب نبود، ولی الان یکیدوسالی میشود که شرایط روبهبهبود است. موفقیت شهرخودرو در لیگ برتر و نتایج خوبی که گرفتند، سبب شده تا حال فوتبال مشهد کمی بهتر شود. اما نباید فراموش کنیم اگر شهرخودرو را از مشهد بگیریم، وضعیت فوتبال مشهد اسفبار است.
گله فوتبالی
گلایه نمیتوان کرد. فوتبال سلیقه است. زمانی هم که بازی میکردیم، ممکن بود یک مربی از آدم خوشش بیاید و یکی خوشش نیاید. ما پیشکسوتان هم امروز نمیتوانیم گلایهای داشته باشیم.