محمدناصر حقخواه | شهرآرانیوز - ضرب المثل «پهلوان زنده را عشق است» بیگمان شنیده اید. این جمله آن قدر واضح است که به توضیح و تفسیر نیاز ندارد. چیزی که در این مطلب با آن سروکار داریم، اما نه دقیقا کلمات این ضرب المثل که درون مایه آن است، این بار در حوزهای دیگر، در هنر. اما وقتی داریم از «کارگردان همکار را عشق است» حرف میزنیم، دقیقا از چه میگوییم؟ در این مطلب به بهانه ۲ اظهارنظر جدید، از موضوعی که یکی دو سال است در سینما و تلویزیون ما پررنگ شده و به احتمال در آینده هم ادامه خواهد داشت، مینویسیم.
دوستان قدیمی، حرفهای جدید!
سحر زکریا از پای ثابتهای آثار کمدی تلویزیونی مهران مدیری در تمام سالهای دهه ۸۰ بود. زکریا که به قول خودش همه او را «جزو گروه مدیری» میدانستند، چند روز پیش در پستی اینستاگرامی بعد از گله درباره باندبازی و نقش گرفتن افراد به دلیل روابط خاص و تلاش هایش در حمایت از همکاران و بی توجهی آنان، درباره کارگردان قدیمی اش نوشت: «آقای مدیری عزیز، برام بسیار محترم هستید، ولی چند وقتیه از شما مصاحبههایی میبینم که ذهنم رو مشغول کرده. شما در یکی از مصاحبه هاتون گفتید به اون آدم سر چهارراه فکر میکنید، ولی چطور به گروهی که سالها با شما کارکردن فکر نمیکنید؟! که در این روزهای سخت چگونه زندگی میکنن، گروهی که همیشه با ما به عنوان بچههای مدیری برخوردکردن و در کارهای دیگه به ما نقش ندادن. آیا بعد از هیولای یک که بازده چندانی نداشت و بردن بازیگرانی که کارهای زیادی دارن و پولهای هنگفتی از بقیه کارها میگیرن، بهتر نبود که با گروه قدیمتون کار میکردین تا ما هم گذران زندگی کنیم؟»
در ادامه این حرف ها،
محمد شیری از همکاران قدیمی دیگر مدیری هم در مصاحبهای گفت: «مهرانمدیریای که من میشناسم، این مهران، نیست! برای بازیگرانش تاریخ مصرف میگذارد و قبل از من خیلیهای دیگر مثل سعید پیردوست و هدایتیها بوده اند! اخلاق مهران همین است. البته مهرانی که من میشناختم با این مهران امروزی فرق دارد. حرفی با مهران مدیری ندارم و اگر از من دعوت هم بکند، با او کار نمیکنم، چون برای افراد تاریخ مصرف میگذارد و گذشته اش را فراموش کرده است.»
البته همان طور که در ابتدای این مطلب گفته شد، این شکل حرفها تازگی ندارد. چندی پیش
مرجانه گلچین، بازیگر پرکار طنز سالهای گذشته، در مصاحبهای حرفهایی با این مضمون زد که:
«اگر میهمانی نروید، نقش نمیگیرید.» پیش از او
مریم امیرجلالی هم حرفهایی راجع به باندبازی در سینما و تلویزیون زده بود و اینکه او را کنار گذاشته اند و نقشها به افراد خاص میرسد. اما این حرفها که با کمی فشارآوردن به ذهنمان چندین و چند مشابه آن را به یاد میآوریم، چقدر درست است و در اصل چرا زده میشود؟
تا کار دارم، رفیقتم!
سؤال بخش قبل را با یک نکته پاسخ میدهیم، درست بعد از اظهارنظر سحر زکریا، بهنوش بختیاری در استوری اینستاگرامش نوشت که «وقتی زیرآب بقیه را میزدی، باید فکر این روزها را میکردی و دنیا گرد است» و از این دست حرف ها. اما بحث ما این دعوای زرد بین ۲ خانم بازیگر که به احتمال ریشه در خصومتی شخصی دارد، نیست. بحث یادآوری یک نکته است که بازیگرانی مثل بهنوش بختیاری یا بهاره رهنما چرا هیچ وقت درباره این طور فسادها و باندبازیها حرف نمیزنند؟
اصلا تا حالا بازیگر پرکاری دیده اید که این چیزها را بگوید؟ بختیاری و رهنما که درست مثل زکریا دوره اوجشان در تلویزیون گذشته است، با اینستاگرام پر از دنبال کننده شان درآمدزایی میکنند و با حفظ روابطشان گاهی کارهای سینمایی هم میکنند، برای همین از این دست حرفها از آنان نمیشنویم.
نکته دوم در پاسخ به این نوع حرفها درباره باندبازی و فساد در موقع کم کارشدن، این است که در اصل مگر کارگردانی با بازیگرانش عهد اخوت بسته است که هر کاری میکند آنان را سهیم کند؟ مگر مثلا تارانتینو که چند کار با ساموئل ال جکسون کرده است، باید تا ابد او را در همه کارهایش بیاورد؟
یعنی علاوه بر اینکه در بحث اخلاق حرفهای باید این را به بازیگران یادآور شویم که تا کار هست، ساکت نباشیم و اگر فسادی هست در موقع پرکاری مطرح کنیم، باید این را هم به یاد داشته باشیم که کارگردانان یا تهیه کنندگان عضو خانواده کسی نیستند و حالا که سفرهای پهن است، همه را در آن شریک کنند. هر تهیه کننده یا کارگردان کسی را که به نقشش میخورد یا بهتر میفروشد یا برای مخاطب تازگی دارد، برمی گزیند. شاید تلخ به نظر برسد، اما سینما و تلویزیون همیشه همین بوده است. این حرفها درباره فساد و باندبازی در سینما که هیچ گاه هم راستی آزمایی نمیشود و معمولا هم درست نیست، فقط جوانان مستعدی را که میخواهند وارد سینما شوند از آن دور میکند، وگرنه افشاگری از فساد بی مدرک، هیچ اتفاق مثبتی را رقم نمیزند!