به گزارش شهرآرانیوز؛ تا چند روز دیگر، سابقه خدمتش در آتش نشانی مشهد سی سالگی را پر میکند و بازنشسته میشود. دکترای حریق دارد و سال هاست که برای آموزش آتش نشانان جوان تلاش میکند. آتشپاد دوم، جواد قائمی به هر نکتهای که درباره خودکشی میگوید، یک مثال عینی از عملیاتهایی را که اعزام شده است، اضافه میکند؛ مثلا خاطره دختر جوانی که سوگوار مادر بود و به دلیل افسردگی، نیمه شب در بولوار وکیل آباد قصد داشت خودش را از روی پل پایین بیندازد یا معتادی که در خواجه ربیع، توهم زده بود و چاقو را گذاشته بود بیخ گلوی مادرش، یا آن یکی معتادی که به دلیل مصرف مخدرهای صنعتی، عقلش زایل شده و با شیر گازی که باز بود و فندک به دست، آماده خودکشی بود.
او از اضطرابش حین عملیات نجات نوجوانی میگوید که سابقه بیماری روانی داشت و روی نردههای پل میدان شهیدفهمیده، قد راست کرده بود؛ همچنین از همدردی اش با دختر جوانی که در محل کار مورد تعرض قرار گرفته بود و قصد داشت با پرت کردن خود از روی پشت بام ساختمانی در بولوار دانشجو، به زندگی اش خاتمه بدهد. او معتقد است برای اینکه آتش نشان خوبی باشی، از تمام علوم دنیا، از استاتیک، انتقال حرارت و شیمی گرفته تا روان شناسی، باید چیزهایی بدانی. این را هم میگوید که در تمام این سالها حتی دو عملیات مشابه هم ندیده است. هر کدامشان قصهای داشتند و فرصت او برای فهمیدن ماجرا، گاهی کمتر از یک دقیقه بوده است.
اگر بخواهید دلیل خودکشیها را دسته بندی کنید، چه میگویید؟
یک دسته مهم به اصطکاکهای زن و شوهر برمی گردد. عملیاتی داشتیم که خانم و آقا دعوا کرده بودند. آقا خانه را ترک کرده بود. خانم با اعصابی به هم ریخته، بعد از ریزریز کردن مبل ها، پابرهنه روی تراس طبقه سوم آمده بود و میخواست خودش را پایین پرت کند. گاهی ماجرا به دعوای فرزند و والدین برمی گردد و فرزند برای گرفتن امتیاز، دست به خودکشی میزند. گاهی ناشی از ناکامی در رسیدن به عشق است. پسر جوانی را یادم است که روی دکل برق رفته بود تا خودش را پایین بیندازد. عاشق یک دختر افغانستانی شده و دختر از ایران مهاجرت کرده بود. برخی معتادند یا قرصهای روان گردان مصرف کرده اند. برخی دیگر هم سابقه بیماری روانی دارند. عمده دلایل همین هاست.
توصیههای کلی شما به مردم، عبارتند از...
در کوچهها و خیابانهای اطراف عملیات تجمع نکنید. خطر تصادف برای مردم و دیر رسیدن برای نیروهای امدادی از تبعات این تجمع است. فردی که قصد خودکشی دارد، با این ازدحام به ادامه رفتار اشتباهش ترغیب و تحریک میشود. گاهی چند جوان از روی خامی، و به قصد خودشیرینی و خودنمایی، با گفتن چیزهایی مثل «خودتو بنداز دیگه!» به تحریک فردی که قصد خودکشی دارد میپردازند. این رفتار آن قدر غلط است که نیاز به توضیح ندارد.
برخورد درست با فردی که قصد خودکشی دارد، بایدهایی دارد. ممکن است به چند مورد اشاره کنید؟
اینکه آرام باشیم. به فرد، احترام بگذاریم. ادعاهایش را جدی بگیریم. به او بگوییم که میدانیم احساساتش واقعی است. به دقت گوش بدهیم و اجازه بدهیم صادقانه درمورد فکر و حسش حرف بزند. پیامهای امیدوارانه بدهیم. گزینهها و راه حلهای مختلف ارائه کنیم. از دسترسی او به وسایل خطرناک مثل چاقو، اطلاعات به دست بیاوریم؛ و چند نباید کلی، لطفا.
مضطرب نشویم. فرد را هنگام خطر حاد رها نکنیم. اسلحه، چاقو یا هر وسیله مرگ آور دیگر را از دستش نقاپیم. مسئله را کوچک جلوه ندهیم. نخندیم و فرد را شرمنده نکنیم. با خشونت او را از خودکشی نهی نکنیم. نگوییم که جرئتش را ندارد، چون این حرف او را تحریک میکند. از کلمات «می فهمم»، «چرا» و «می دانم» استفاده نکنیم. اعتقادات شخصی مان را درمورد خودکشی بیان نکنیم. خودمان را درمعرض خطر قرار ندهیم.
در عملیاتهای نجات با موضوع خودکشی، موردی بوده است که حضور مردم کمکتان کرده باشد؟
مورد خاصی را به یاد ندارم. به طورکلی اگر فرد دارای اطلاعاتی در صحنه باشد، میتواند کمکمان کند؛ مثلا یک دکتر روان شناس. بیشتر مردم نیت خیر دارند و میخواهند کمک کنند، اما آموزش ندیده اند، بایدها و نبایدها را نمیدانند و این کار را خراب میکند.
در این دست عملیات ها، رفتار مردم و مددجو با نیروهای آتش نشانی چطور است؟
به ویژه پس از حادثه پلاسکو، احترام برای نیروهای آتش نشانی و ذهنیت مثبت از کارمان، بیشتر شده است. این لباس و ذهنیت مردم از آن، در عملیاتها خیلی کمکمان میکند.
آتش نشانی، نیروی انتظامی، اورژانس اجتماعی، سه دستگاه اصلی در عملیاتهای نجات با موضوع خودکشی هستند. مدیریت واحد عملیات با توجه به تفاوت رویکردها سخت نیست؟
گاهی سخت میشود. ما از یک دانشگاه فارغ التحصیل نشده ایم و حالا باید با نگاههایی متفاوت وارد عملیاتی مشترک شویم. لابد فیلمهایی مثل پلیس امداد محصول کشور فرانسه را دیده اید. در خودرویی که به عملیات اعزام میشود، هم پلیس حضور دارد، هم آتش نشان و هم پزشک. بستر آموزشی ما ایراد دارد. این ایراد مصداقهای زیادی دارد؛ مثلا اینکه پزشک ما در اتاق عمل کار میکند و یک واحد درسی «ایمنی در اتاق عمل» را نگذرانده است.
و سوال آخر، بی تعارف، با این سابقه و تجربه، اعزام برای عملیاتهایی با موضوع خودکشی برایتان عادی و طبیعی شده است؟
اصلا. همیشه حس کرده ام پای جان یکی از اعضای خانواده خودم در میان است. این استرس، در بازنشستگی که هیچ، در دوران خدمت هم به شکل دیابت و بیماریهای دیگر، سراغ همکاران آتش نشانی میآید.
اگر به خودکشی فکر میکنید: با اورژانس اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳ تماس بگیرید