نعیمه زمانی - نقش آموزش در جامعه بر هیچکس پوشیده نیست زیرا یک جامعه میتواند با آموزش صحیح در حوزههای مختلف پیشرفت کند. دراین راستا افرادی دغدغهمند هستند که تمام همت خود را در این راه به کار بستهاند. مهرانه دباغ، ساکن محله ارشاد، مربی هنر و فعال فرهنگی است که به قول خودش دوست دارد تمام دانستههای خود را به مردم آموزش دهد. گرچه در کنار آموزشهایش، سنگ صبور اهالی محل نیز میباشد. این موضوع باعث شد تا با او گفتوگویی داشته باشیم.
ایده آموزش
در خیابان آبکوه به دنیا آمدم. مادرم یکی از بانوان فعال مسجد بود و من نیز از همان کودکی با او به مسجد امامرضا(ع) در محلهمان میرفتیم. این رفتوآمدها نهتنها من را دلزده نمیکرد بلکه مشتاق میشدم که مانند او فعالیتهای جدی داشته باشم. به یاد دارم که اوایل انقلاب با او و خواهرم در راهپیماییها شرکت میکردیم و حتی زمان جنگ فعالیتهای زیادی در مسجد داشتیم. آنزمان بانوان محل در مسجد برای جنگزدگان لحاف میدوختند یا مربا و سالاد درست میکردند. من هم در این امور همکاری میکردم. تمام وقت من در مساجد میگذشت تا اینکه در سال62 تصمیم گرفتم برای بانوان و حتی کودکان کلاسهای هنری در مسجد برگزار کنم. بنابراین اولین کلاس را با آموزش قلاببافی راهاندازی کردم. بهمرور به تعداد کلاسها اضافه شد طوری که وقتم از صبح تا ظهر بهطور کامل در مسجد صرف آموزش میشد. تاکنون در چند مسجد منطقه فعالیت داشتهام. درحال حاضر یک سال و 6ماه است که با مسجد امامجواد(ع) همکاری دارم. در اینجا نیز مسئول برگزاری کلاسهای هنری، دینی و فرهنگی هستم و در کنار آن به آموزش تاراتیک، ساخت جعبههای تزئینی، دوخت کیف، روباندوزی و... میپردازم.
کار با کودکان
همیشه جسارت داشته و ریسکپذیر بودهام. درباره مباحث هنری هیچگاه آموزش دانشگاهی ندیده بودم اما بهدلیل علاقهای که به این رشته داشتم سعی میکردم آن را بهطور تجربی بیاموزم. دوست دارم تمام دانستههایم را به مردم آموزش دهم حتی از بیان فوت کوزهگری کارهایم هم دریغ نمیکنم زیرا به اعتقاد من اینکار باعث میشود که چیزهای جدیدی یاد بگیرم. چندین سال قبل دانشگاه آزاد آموزش روانشناسی و مشاوره خانواده را به صورت تکدرس به عموم ارائه میداد. من نیز به مدت دوترم در آن کلاس ثبتنام کردم. آموزشهای تأثیرگذاری بود و به همین دلیل هرچه از آن کلاسها آموختم به مردم نیز در مسجد آموزش دادم. سعی کردهام از مربیان دیگر هم برای تدریس بهره ببرم. همچنین چندین نمایشگاه برای هنرجویان برگزار کردهام تا آثار هنری و دستی خود را به نمایش بگذارند. درحال حاضر کلاسهای تندخوانی و تمرکز را آموزش میبینم و از آنجایی که کلاس مفیدی است هرچه میآموزم به شاگردانم هم یاد میدهم. در کلاسهای اوقاتفراغت که رایگان برگزار میشد به کودکان ساخت آثار هنری با وسایل بازیافتی مانند جاجواهری را یاد دادم. اینکار به افزایش نبوغ، نکتهسنجی و خلاقیت آنها کمک کرد. ضمناینکه متوجه شدند از وسایل بازیافتی میتوانند لوازم کاربردی بسازند. آموزش برای کودکان شیرین است و آنها را دوست دارم. کارکردن با بچهها صبر و حوصله میخواهد و من این ویژگی را دارم به همین دلیل هیچگاه از آموزش به آنها خسته نمیشوم. همیشه سعی کردهام با رفتار و عمل خود کودکان و نوجوانان را به حضور در کلاسهایم جذب کنم. حتی آنها را به همراه خانوادههایشان به اردوهای تفریحی میبرم. بازیهای قدیمی ما تأثیر زیادی بر تمرکز و دقت بچهها داشته است اما درحال حاضر سبک زندگی افراد تغییر کرده و نوع بازیها هم متفاوت شده است. براین اساس درحال کارکردن بر روی بازیهای مفیدی هستم که کنار گذاشته شده است. در کنار اینکار، با نوجوانان ارتباط خوبی برقرار کردهام. نوجوانان در دوران بلوغ خود حرفهایی دارند که بهراحتی نمیتوانند به والدین خود بگویند. به همین دلیل سعی میکنم به حرفهایشان گوش دهم و راهنماییشان کنم.
کارآفرینی با هنر
با آموزش هنر کارآفرینی نیز کردهام. برخی هنرجویانم از این راه درآمد خوبی دارند حتی بعضی کودکان نیز آثارشان را میفروشند. کار هنری حس خوبی دارد و به فرد آرامش و اعتماد به نفس میدهد و به اعتقاد من هر بانویی باید با هنر سروکار داشته باشد. متأسفانه برخلاف کشورهای دیگر که به هنر توجه زیادی دارند در کشور ما حمایتی در این حوزه نمیشود و جای سنتهایمان خالیاست. حتی در فیلمهایمان افرادی که به کار خیاطی و هنرهای دستی مشغول هستند افرادی با سطح مالی و اجتماعی پایینی هستند. هنرهای دستی کشور ما همیشه بنام بوده است اما اکنون مهجور ماندهاند. بنابراین در بازآفرینی آن صداوسیما میتواند نقش مهمی ایفا کند. با آنکه ساکن محله ارشاد هستم اما به واسطه کارم برای مردم محله گوهرشاد شناختهترشده هستم. با مردم محل ارتباط خوبی دارم و همه به من اعتماد دارند. بسیاری از خانوادهها نزد من میآیند و از من راهکار میخواهند. من نیز تا جایی که امکان دارد آنها را راهنمایی میکنم. ضمن اینکه برای افزایش اطلاعاتم در این زمینه مطالعه میکنم. تا کنون در این راه موفق بودهام و از این موضوع حس خوبی دارم. ارتباط با مردم برایم شادیآفرین است و تا وقتی زنده هستم از آموزش دست برنخواهم داشت. بیشتر مردم این محل قدیمی هستند و با مشکلاتی مانند جمعآوری زباله، آسفالت کوچهها، گرفتگی معابر در زمان بارندگی و نبود فضای سبز درگیر هستند و شهرداری باید به آن توجه داشته باشد.