افشین رضاپور/شهرآرانیوز، مربیانی به دلیل دسترسی نداشتن به قدرت یا به قول خودشان «گردن کج نکردن» پیش کسی، از تمام خوشبختیهای بسکتبال (در قیاس با گردن کج کنندهها)، بیبهره ماندهاند. این گفتگوها به سمت سابقۀ بیشتر بازیکنان (ملیپوش)، به نسبت «کسانی که حتی در تیم نوجوانان هم بازی نکردند»، اما سرمربی شدهاند، تغییر جهت داده است.
مسأله این افراد که از گردن کج نکردن، با پیش کشیدن سوابق بازی یا مربیگری خود حرف میزنند، چیست؟ آیا بازیکن، فقط به این دلیل که ملیپوش بوده، باید جایگاهش در تیمها (بازیکن – مربی)، محفوظ بماند؟ آیا داشتن فدراسیون و یکی دو نفر، مرز بین مربیگری و مربیگری نکردن را تعیین میکند؟ اسپانسرها چطور و چگونه مربیان خود را انتخاب میکنند؟ و سئوالات دیگری که در بسکتبال به خصوص این دو سال و نیم به وجود آمده است.
احساس نابرابری یا اجحاف در بسکتبال قبل از صدور کارتهای غیرقانونی به سفارش دیگران، یا چرا فلانی هست، بهمانی نیست، به دلیل نداشتن اتحاد و تشکل بین خود مربیان است. بسیاری از مربیان با وجود توانمندی فراوان، به اسمها باج میدهند. بسکتبال مال کسی نیست و نباید گول ژست آکادمیک بعضیها را خورد که در چند سال گذشته با فرصت طلبی و تخریب دیگران، خیلیها را کنار زدند و کاری برای بسکتبال نکردند، اما برای خودشان چرا.
مربیان بسکتبال به جای اینکه در مقاطعی فریب بخورند و در ستایش فرصتطلبان تمامیتخواه و مخرب مصاحبه کنند، اما بعد از روشن شدن ماهیت این افراد مجبور شوند علیه آنان و جریانهای مخربی که در بسکتبال به راه انداختند حرف بزنند، به انجمن یا کانون مربیان نیاز دارند تا بتوانند از حقوق خود دفاع کنند.
انجمن یا کانون مربیان، در مقابل کمیتۀ مربیان فدراسیون بسکتبال که خواستههای یکی دو نفر را با رابطهبازی و تمامیتخواهی تأمین میکند، خواستههای اجتماع مربیان را برآورده میسازد و اجازه نمیدهد تا افراد منفعتطلب برای خودشان تصمیمگیری کنند.
به جای انتقاد از سطوح پایینتر یا حق فلانی مربیگری است و نیست، باید سطوح بالاتر را هدف قرار داد که بدون کارایی، نفاق و تفرقهافکنی بین مربیان را تشدید میکنند. نباید از فردی بدون سوابق بسکتبال، در رأس کمیته آموزش و مربیان فدراسیون، انتظار داشت احساس نابرابری را در بین مربیان برطرف کند، چون این کمیته در چنگال تمامیتخواهی است و تصویر کاملی است از آنچه نباید کانون یا انجمن مستقل مربیان انجام بدهد.