شوشتری - زائرانی که به مشهد میآیند؛ اگر دشواری سفر با اتوبوس را به جان خریده باشند با دیدن گنبد و گلدسته صحن و سرای رضوی خستگی را به فراموشی میسپارند و شهروندان مشهدی هم همینطور. در این میان میدان بیتالمقدس یا به قول مشهدیها «فلکه آب» سالهاست که طراوت آب و گیاه را به طلایی جلوه حرم میافزاید و روشنایی چشم را دوچندان میکند.
میدانی که ذهن تاریخ درباره آن پر از خاطرات مختلف است؛ از نام فردوسی که بر آن نهاده شد تا تابلویی به نام بیتالمقدس که این روزها در کنار یکی از کاجها در معرفی آن خودنمایی میکند.
از فردوسی تا فلکه روسها
همزمان با احداث فلکه حضرت؛ کلنگ احداث 2 خیابان شمالی – جنوبی (طبرسی و تهران) هم شروع شد. خیابانهایی که از هر طرف به یک میدان میرسید.
همزمان با ساخت این خیابانها در سال1309، قبرستان عیدگاه خراب و به جای آن میدان فردوسی ایجاد شد؛ که در سال1311شمسی با چاهی در دلش به بهرهبرداری رسید. با آمدن روسها در سال1319 و 20 به مشهد این فلکه به محلی برای تأمین آب آنها تبدیل شد. روسها محل فعلی میدان را به صورت فضایی گلکاری شده درست کردند.
در میان آن هم برای بهرهمندی از آب، منبع آبی مکعب شکل به اندازه یک گلدسته را با پلههای آهنی بالا بردند که موتور برقی آب را از زیرزمین به منبع بالای پلهها منتقل میکرد. این کار باعث شد تا مردم این محل را به نام فلکه روسها بشناسند. البته با رفتن آنها چون مشهدیها استفادهکننده این آب بودند نامش را فلکه آب گذاشتند.
وقتی اولین فلکه آب خراب شد
روسها که رفتند همه چیز عوض شد. حکومت بعد از آن فلکه آب را فرو میریزد تا هم نمای گنبد و گلدسته حضرت را از هیبت غول آهنی فلکه آزاد کند و هم زخم دل و ذهن مردم را مرهمی باشد. ساختوساز شروع میشود و جای آن منبع آهنی را یک حوض بزرگ و زیبا میگیرد، حوض تزئین شده از موزاییکهای رنگی با حوضچهای در وسط بود که آب را به حوض بزرگ منتقل میکرد.
خیابان سنگی آن روزها را چراغهای پر نوری روشن میکرد که در فاصلهای زیاد از 2 تیر چوبی بلند 2 طرف خیابان مجاور فلکه ریسه شده بودند.
فلکه آب نام «دقیقی» گرفت
در دهه1340 اسم میدان به «دقیقی » تغییر پیدا میکند. در آن سالها این میدان بوستانی میشود از گل و ریحان و جایی برای اتراق مردم. مشهدیهایی که دوران کودکیشان را در دهه 40 گذراندهاند هنوز به یاد دارند حوض کاشی فیروزهای بسیار بزرگی را در میان انبوه چنارهای سر به آسمان کشیده با دسته دسته سارهایی که غلغله میانداختند به دل درختان و رهگذران. حوضی که این روزها تصویر روشن ذهن دهه چهلیهاست؛ آن هم به دلیل آبتنی و آب بازی بچهها.
دهه 1350 میدان فروریختن و ساختن
طرح بهسازی اطراف حرم که از سالهای پایانی دهه40 آغاز شده بود در سال1353 به فلکه آب هم میرسد.
به دستور ولیان، استاندار وقت، در یکی از روزهای پایانی اسفند 1353 دستور تخریب اماکن داخل و اطراف فلکه حرم صادر میشود و آنچه میماند چند گل بوته و حوض است.
با آغاز مبارزات مردم در برابر حکومت شاه، این فلکه هم دستخوش تغییرات میشود و با پیروزی انقلاب اسلامی نامش از فلکه دقیقی به نام میدان «فروریختن و ساختن » تغییر پیدا میکند.
جنگ و میدان بیتالمقدس
با آغاز جنگ یک بار دیگر فلکه آب میشود مرکزی برای رزمندهها و بسیجیها؛ تا جایی که اگر قرار بود رزمندهای عازم جبهه شود عکس یادگاریاش را در کنار این حوض و گلهای رنگارنگ آن میگرفت. حتی در همین محل با مادر و همسرش وداع میکرد و میرفت. به دنبال همین در سالهای ابتدایی دهه60 این فلکه نام میدان بیتالمقدس گرفت.
میدان 87سالهای که با وجود داشتن شناسنامهای با 6 اسم باز هم این روزها در میان مردم بیشتر به نام فلکه آب شناخته میشود.
فلکهای که همچون نام قدیمش در دل خود هنوز وجود آب را (فواره) حفظ کرده است.