محمدرضا ضیاء - سیره رفتاری، گفتاری و اخلاقی ای که از معصومان باقی مانده است و به کار بستن آن ها برای خوب شدن حال معنوی مان، همچنین کاراتر شدن در وظایف و نقش های اجتماعی مان، کاری است که شاید کمتر روی آن تمرکز کرده ایم و کمترین توجه ممکن را به آن اختصاص داده ایم. به بهانه سالروز شهادت امام زین العابدین (علیه السلام)، می خواهیم درباره این جنبه مهم دین با 2 مناجات فوق العاده علی بن الحسین، در حد وسعمان و در حد فضایی که داریم، حرف بزنیم.
«مناجات دوستداران»، نهایت عشق به خدا
کسی که شیرینی محبت خداوند را بچشد جایگزینی برای آن پیدا نخواهد کرد و دوست ندارد لحظه ای از آن حال و هوا خارج شود و به محض فاصله و درگیری با روزمرگی های زندگی، دلش پر می کشد برای وصل دوباره! قربی که حضرت سجاد از خدایش می خواهد، نزدیکی و وصالی به دست آوردنی است، نه موهبتی که از غیب هدیه داده شده است. امام زین العابدین از دیدن خداوند حرف می زند! دیدنی که در موردش می گوید: «رؤیت و مشاهده خداوند، برای بندگان خالص خداوند تحقق می یابد.» بخشی از ترجمه فارسی فرازهای مناجات المحبین یا منجات دوستداران را برایتان آورده ایم تا خودتان نخ را بگیرید و به سرچشمه برسید. این سخنان را شاید قبل از این از زبان ادیبان و شاعران، خطاب به عشق های زمینی یا آسمانی شنیده باشید. حضرت سجاد علیه السلام قرن ها پیش این گونه با خدایش حرف زده است:
«خدایا، نیست که شیرینى محبت تو را چشیده باشد و جز تو آهنگ دیگرى کند / [بنده دوستدارت را] به معرفت خویش مخصوصش کرده و براى پرستش و عبادتت او را لایق کردى و در ارادت خویش دل شیدایش کردى و براى مشاهده جمالت انتخابش کردى و رویش را براى خودت از اغیار خالى کردى و دلش را براى محبت خویش فارغ کردى / و به طاعت خود سرگرمش ساختى و او را از بندگان شایسته ات گرداندى و براى مناجات خویش انتخابش کردى / اى که انوار قدسش براى دیدگان دوستانش در کمال درخشندگى است و پرتوافکنی هاى جمالش براى قلوب عارفان زداینده [چرکی ها] است! اى آرمان دل مشتاقان و اى منتهاى آرزوى دوستان، از تو خواهم دوستى خودت و دوستى دوستدارانت و دوستى هر عملى که مرا به قرب تو واصل گرداند.»
دست ها به سوی آسمان برای اخلاق
همه ما صحیفه سجادیه را می شناسیم و احتمالا اسم دعای مکارم الاخلاق هم به گوشمان خورده است، دعایی که سراسر مفاهیم بلند اخلاقی و یکی از مشهورترین فرازهای صحیفه است. حضرت پس از ستایش خداوند، به زیبایی هر چه تمام تر از معبودش می خواهد از گناه و بی اخلاقی های گوناگون حفظش کند. قسمتی از ترجمه دعای مکارم اخلاق را بخوانید:
«بار خدایا، بر محمد و آلش درود فرست و مرا به زیور شایستگان بیارای، و زینت اهل تقوا را در این امور بر من بپوشان: در گستردن سفره عدل، و فرو خوردن خشم، و خاموش کردن آتش فتنه، و جمع کردن پراکندگان، و اصلاح بین مردم، و آشکار نمودن کارهای خوب، و پوشاندن عیوب، و نرم خویی و فروتنی و خوش رفتاری و وقار، و حسن معاشرت، و سبقت جویی به فضیلت، و اختیار کردن تفضل بر دیگران، و چشم پوشی از سرزنش دیگران، و بخشش رایگان به غیر مستحق، و گفتن سخن حق هر چند سنگین و گران باشد، و ناچیز دانستن نیکی را در گفتار و رفتارم هر چند زیاد باشد، و بسیار شمردن شر را در گفتار و رفتارم هرچند اندک باشد. و همه این خصلت ها را به وسیله تداوم اطاعت، و همراهی با جماعت مسلمین، و فرو گذاشتن اهل بدعت و عمل کننده به رأی ساختگی در دین، کامل ساز.»
شکرگزاری؛ درس بزرگ امام
از مـنـاجـاتهای بینظیر امام زینالعابدین(ع) که بگذریم، بد نیست کمی روی بزرگترین ویژگی اخلاقی امام درنگ کنیم؛ ویژگی که بر اساس آن لقب «سجاد» را به امام چهارم شیعیان دادهاند. امام باقر(ع) درباره علت ملقب شدن پدر بزرگوارش به لقب «سجاد» مىفرماید: «او را سجاد نامیدند، چون هیچگاه نعمتى را به یاد نمىآورد، مگر آنکه سجده مىکرد؛ هیچوقت آیهاى از قرآن را که سجده (واجب یا مستحب) داشت، نمیخواند مگر آنکه سجده مىکرد؛ خداوند هیچگاه بدى و ناگوارى را از او دفع نکرد، مگر آنکه سجده کرد؛ هیچ زمان از نماز واجب فارغ نشد، مگر آنکه سجده کرد؛ هیچگاه بین 2نفر را اصلاح نکرد، مگر آنکه سجده کرد. [بر اثر فزونى این سجدهها] آثار سجده در تمامى مواضع سجود آن حضرت نمایان بود.»
در روزگاری که بسیاری از ما مات و مبهوت زندگی روزمره و زرق و برقهایش هستیم و وقتی همدیگر را میبینیم، حرفی بهجز حسرت و گلایه از روزگار از دهانمان خارج نمیشود، کاش یادمان بماند که هر چه هست و نیست، از فضل و کرم خداست و کمی شکرگزاری بهجای غرغر و ناله، هم حال خودمان را بهتر میکند و هم حال اطرافیانمان را.