الهام مهدیزاده | شهرآرانیوز؛ کنکور سوای رویکردهای علمی و آموزشی، یک بازار است. یک بازار بزرگ که بسیاری از حوزههای مرتبط با خود را نیز به بازار بدل میکند. سالهاست که بهعلت نبود متولی مشخص و نظارت کافی، برخی مؤسسات برگزارکننده کلاسهای کنکور و نیز تولیدکنندگان بستههای آموزشی، از نام نفرات برتر کنکور، دبیران و مشاوران تحصیلی ممتاز سوءاستفاده میکنند تا داوطلبان بیشتری را جذب کلاسها یا محصولات خود کنند.
حالا، اما گویا بازار دیگری نیز در شهر ما درحال شکلگیری است. تجارت هوش دانشآموزان برتر مدارس مشهد برای برندسازی مدارس غیرانتفاعی و موسسههای کمکآموزشی تازهتأسیس؛ مدارس و مراکزی که با وعدههای مختلف، دانشآموزان نخبه سایر مدارس را جذب میکنند تا با استفاده از رتبه خوب احتمالی آنها بتوانند برای خود رزومهسازی کنند.
توضیح: نظر به خواست دانشآموزان و دبیران مدرسه، اسامی آنان نزد شهرآرانیوز محفوظ خواهد ماند. تشابه اسامی مستعار درجشده با نام اصلی دانشآموزان بهمعنای گفتگو با آنها نیست.
وقتی نخبگان دستمایه دلالی میشوند
چندسالی است که از گرد گچ و سروکلهزدن با بچهها برای آموختن فرمولها، نان سر سفره خانوادهاش برده؛ زیرا فقط معلمی شغل انبیا نامیده شده است. این دبیر مدرسه از دلالی هوش دانشآموز که چند وقتی است باب شده، گلایه دارد. او قبل از هر چیزی میگوید: خانوادهها مختارند فرزندشان را به هر مدرسهای ببرند، اما اینکه هوش سرشار فرزندان آنان و بچههای سمپاد یک مدرسه، دستمایه دلالی شود، اتفاق خوبی نیست.
این معلم با اشارهبه تربیت نسل آینده کشور توسط معلمان اضافه میکند: چطور به خودمان حق میدهیم که تربیت را دستمایه دلالیهای خودمان کنیم؟ اینکه روی نسل آیندهمان دلالی کنیم و با استفاده از امکانات دولتی دست به نخبهربایی بزنیم، کاری کثیف و آزاردهنده است.
او تجربه خودش را از این موضوع، اینگونه بیان میکند: ماجرا از روزی شروع شد که مدرسه را خالی از دانشآموزان برتر و نخبه ریاضی سمپاد دیدیم. عجیب بود که یکباره همگی این دانشآموزان از مدرسه رفته بودند. ماجرا هم عجیب بود، هم سؤالبرانگیز. بعد از چند هفته پیگیری متوجه شدیم که همه این بچهها به یک مدرسه غیرانتفاعی لاکچری تازهتأسیس انتقال داده شدهاند.
ماجرا چنان مخفی بود که برای پیداکردن همین موارد، کلی پرسوجو کردیم. بچهها حتی در جواب دوستانشان، دلیل قانعکننده نیاورده بودند و حتی از گفتن اینکه همه آنها با هم به یک مدرسه منتقل شدهاند، خودداری کردند. این بچهها که جزو ۱۰ دانشآموز برتر مدرسه سمپاد بودند، درمقابل بخشیدن هزینه ۱۵ میلیونی شهریه مدرسه قبول کردهاند رتبه علمی خود را به نام مدرسه جدید ثبت و تبلیغ کنند.
این معلم قدیمی ادامه میدهد: این یک سوءاستفاده از امکانات دولتی است. همه مدیران مدارس غیرانتفاعی دنبال دانشآموزان نامآور هستند تا برای تبلیغ مدرسه از نام آنها استفاده کنند. این سوءاستفاده از جیب دولت برای جیب شخصی است.
تجارتخانه یا مدرسه!
سمپاد، مختصر نام «سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان» سازمانی است که بر امور تحصیلی دانشآموزان مستعد و با بهره هوشی بالا نظارت میکند و در زبان عمومی و بین دانشآموزان به موسسه تیزهوشان معروف است. دانشآموزان این سازمان ازطریق آزمونهای سراسری انتخاب میشوند.
امیر دانشآموز سال یازدهمی رشته ریاضی یکی از این مدارس است. آنطور که او میگوید، رقابت بین دانشآموزان سمپاد برای کنکور از دو سال قبل از این آزمون شروع میشود؛ بهگفته او، «شرایط آشفته مدرسه و بیبرنامگی و ضعف مدیریتی مدرسه» باعث شده است دانشآموزان اینجا از سایر مدارس عقب بمانند.
او از تجمع خود و چند تن دیگر از دانشآموزان مقابل آموزشپرورش استان میگوید و اینکه «مدیر مدرسه ما، عضو اصلی یکی از موسسات کنکور مشهد هم هست و بیشتر وقتش را برای آن موسسه کنکور میگذارد. کاش همین بود؛ امسال متوجه شدیم همراه فردی، یک مدرسه غیرانتفاعی هم دایر کرده است و بچههای بااستعداد و نخبه مدرسه ما را به مدرسه غیرانتفاعی خودش برده تا با رتبههای این بچهها در کنکور سال آینده، برای مدرسه خودش رتبهسازی کند.»
به گفته او ۹نفر از دانشآموزان نخبه و درجهیک رشته ریاضی به همین ترتیب از مدرسه سمپاد جدا شدهاند؛ «اوایل وقتی از بچهها سؤال میکردیم، چیزی نمیگفتند. فقط در همین حد میگفتند که مدرسهشان را عوض کردهاند. بعد از چند هفته از شروع سال تحصیلی متوجه اصل موضوع شدیم.»
تبلیغ شخصی از جیب دولت
ابوالفضل، یکی از دانشآموزان سال دوازدهمی این مدرسه، معتقد است منافع شخصی سبب شده است که سرنوشت دانشآموزان کنکوری مدرسه فراموش شود.
او میگوید: مدیریت مدرسه ما را رها کرده است. الان خود بچهها و معلمها دنبال برگزاری کلاسها، برگزاری لایوهای آموزشی و فراهمکردن شرایط آموزشی هستند.
این دانشآموز نیز تداخل منافع مدیر مدرسه را سبب سردرگمشدن دانشآموزان میداند و میگوید: به پشتوانه مدیر، برخی از مشاوران آموزشی مدرسه هم در مرکز آموزشی کنکور فعال هستند و هربار که برای مشاوره آموزشی نزدشان میرویم، بعد از کمی مشاوره میگویند: «برای مشاوره بیشتر و دقیقتر بیا فلان موسسه... آنجا دقیقتر توضیح میدهم.» حتی کار تبلیغات این موسسه شخصی کنکور را به کانالها و گروههای رسمی مدرسه هم کشانده بودند.
او خالیشدن مدرسه از دانشآموزان نخبه و تراز اول را برای همه دانشآموزان آسیبزا میداند و تصریح میکند: حس بدی در همه ایجاد شد؛ حس تبعض. از همکلاسیهایمان که دیگر با ما نیستند، خواسته بودند که نگویند چطور به مدرسه جدید منتقل شدهاند تا دردسر درست نشود.
آنطورکه این دانشآموز پشت کنکوری میگوید، پیگیریهای دانشآموزان از آموزشوپرورش و حراست این نهاد، به جایی نرسیده است؛ «حتی به ما برچسب حاشیهساز هم زدند. یکی از پرسنل اداره آموزش وپرورش میگفت: تخلفات این مدیر محرز است، اما چون مشاور یکی از نمایندگان مردم مشهد است، اتفاقی نمیافتد. شما هم بهجای پیگیری بروید درستان را بخوانید!» از اینرو دانشآموزان بنا دارند اعتراض خود را به گوش امام جمعه مشهد و بازرسی استان برسانند تا هم جلو این اتفاقات را بگیرند و هم مسیر تکرارش را برای دانشآموزان سالهای بعد مسدود کنند.
مسئولان و سوالات بیپاسخ
برای پیگیری موضوع بهسراغ محمدمهدی مومنی، رئیس اداره استعدادهای درخشان آموزشوپرورش خراسانرضوی، میرویم؛ بدون اینکه نامی برده باشیم، حدس میزند این گلایه مربوطبه کدام مدرسه و کدام موسسه کنکوری است. او در توضیح اقدامات اداره استعدادهای درخشان آموزشوپرورش برای رفع این مشکل، فقط به این جملات بسنده میکند: مشکل مربوط به این مدرسه آموزشی نیست؛ مشکل جناحی است. به همین دلیل ورود پیدا نمیکنم، چون جایگاه من علمی است. برای ما هم عجیب است که دانشآموزان نخبه یک مدرسه چه ارتباطی با مسائل جناحی دارند؛ اما مومنی با گفتن این جملات از بیان توضیح بیشتر طفره میرود؛ «مسئله این مدرسه یک موضوع خارج از حوزه استعدادهای درخشان است و من به این موضوع ورود نمیکنم.»
در ادامه پیگیری با نمایندهای نیز که نامش در این موضوع مطرح است، گفتگو میکنیم، اما نظر به خواست او، امکان انتشار این صحبتها نیست، بههمیندلیل سوالات زیر همچنان بیجواب میماند.
آیا در نظام آموزشی کشور اینکه از دانشآموزان نخبه و مستعد برای بازیهای ناپسند تجاری استفاده بشود، صحیح است؟
آیا اشخاصی حق دارند در جهت سودرسانی به منافع شخصیشان، از امکانات دولتی و بیتالمال استفاده کنند؟
آیا مدارس سمپاد باید در سکوت نهادهای ناظر، بازیچه تازه مافیای کنکور شوند؟
سود اقتصاد کنکور؛ معادل نفت!
دلالیهایی از این دست را پیشتر در جذب رتبههای برتر کنکور برای تبلیغ برخی موسسات آموزشی دیده بودیم، اما اینکه دلالی به یک سطح قبلتر و دوره دبیرستان برسد، به نظر نگرانکنندهتر است.
براساس یک آمار و گزارش منتشرشده، گردش مالی موسسات کنکور ۴۰هزار میلیارد تومان است؛ در این گزارش، هزینه انتشارات و فروش کتابهای کنکور، حدود ۳۰هزار میلیاردتومان برآورد شده است؛ درآمدی که سبب شده است موسسات کنکور در کلانشهرها رشد شایانتوجهی داشته و برای جذب دانشآموز، رقابت تنگاتنگی با یکدیگر داشته باشند.
یکی از قسمتهای پولساز کنکور، مربوط به انتخاب رشته است. کارشناسان، گردش مالی انتخاب رشته کنکوریهای سال۹۹ را ۶۰ میلیارد تومان برآورد کردهاند؛ رقمی که تنها در عرض چند روز برای موسسات کنکور و مشاوران آنان محقق شده است.
به عقیده کارشناسان آموزشی در کنکور سراسری امسال که یکمیلیون و ۱۲هزار و ۴۰۶نفر مجاز به انتخاب رشته شدند، اگر تنها ۱۰ درصد افراد برای انتخاب رشته به موسسات کنکور و مشاورهای آنان مراجعه کرده باشند، جمعیتی میشوند برابر ۱۰۱هزار و ۲۰۴نفر و اگر بهصورت میانگین هر داوطلب ۶۰۰هزار تومان برای انتخاب رشتهاش پرداخت کرده باشد، میتوان محاسبه کرد که گردش مالی این مشاوران کنکور، رقمی برابر با ۶۰میلیارد و ۷۲۲میلیون و ۴۰۰هزار تومان است.