توجه به عنصر جوانی در سیاستهای شهری با توجه به جمعیت جوان کشور از دیرباز وجود داشته و همچنان ادامه دارد. البته در سالهای اخیر این توجه کمرنگ شده و علت آن نیز تغییر حجم جمعیت کشور به سمت سالمندی است. پیشبینی موج سالمندی در حدود 20سال آینده برای همگان روشن است و اکنون فراهمسازی زیرساختهای لازم برای حمایت از جمعیت سالمند فعلی و آینده اقدامی ضروری مینماید. سالمندان در جامعه ایران چه جایگاه، نیاز و ویژگیهایی دارند و مدیریتشهری در قبال این گروه چه سیاستها و برنامههایی را باید دنبال کند؟ ارائه این سیاستها و برنامهها به مطالعه وضعیت فعلی سبک زندگی سالمندی در شهرها نیاز دارد و همچنین بررسی انتظارات و خواستههای آنها را ایجاب میکند. افراد سالمند در خانواده ایرانی محور حرمت و احتراماند. کلیه اعضای خانواده تلاش میکنند حرمت بزرگترشان را داشته باشند و مایه رنجش خاطر وی نشوند. همچنین سالمندان محور همبستگی، یکپارچگی و وحدت اعضای فامیلاند؛ بهطوریکه وقتی از دنیا میروند، روابط اجتماعی درونی خانواده بزرگ، کاهش مییابد یا از بین میرود. سالمندان مجریان واقعی انتقال فرهنگ در بین نسلها هستند و با حضور آنها سنن و آداب و رسوم منتقل میشود. آنها بیشتر از طریق قصهگویی و خاطرهگویی تلاش میکنند گذشته را زنده سازند. امروزه سالمندان زمان آزاد بسیاری دارند. بهجز گروه خاصی از سالمندان فقیر که همچنان مشغول فعالیتهای اقتصادیاند، بیشتر سالمندان برنامههای فراغتی مناسبی برای خود ندارند. شهرها میتوانند بستر مناسبی برای زندگی و فعالیت سالمندان باشند و مدیریتشهری نیز میتواند زمینههای آن را فراهم سازد؛ بهطوریکه مدیریتشهری باید درباره فراهمسازی زیرساختهای شهری برای گذران اوقات فراغت آنها تلاش کند. نیاز دیگر سالمندان این است که از طرف خانواده و اطرافیان حمایت و تکریم شوند. مدیریتشهری وظیفه دارد به روشهای مختلف تکریم سالمندان را مدنظر قرار داده و البته آن را به شهروندان انتقال دهد؛ تا جایی که یکی از ابعاد فرهنگ شهروندی نیز توجه و احترام به سالمندان شود. از سوی دیگر جابهجایی سالمندان در شهرها از مسائل مهمی است که باید در زیرساختهای حملونقل شهری در نظر گرفته شود. حجم بالای سالمندی در دهههای آینده باعث میشود بر بُعد حملونقل و جابهجایی آنها تمرکز بیشتری شود. یکی از مهمترین نیازهای سالمندی ارتباطات اجتماعی و سرمایه اجتماعی است که با تمهیداتی در فضاهای عمومی و اختصاص فضاهای ویژه برای آنها از سوی شهرداری میتواند ممکن شود. بیشتر سالمندان برای گذران دوران سالمندی آموزش نمیبینند و اوقات خود را بدون برنامه طی میکنند. گذران دوران سالمندی نیازمند یادگیری و جامعهپذیری خاص خود است و بنابراین آموزش آنها در پایان سالهای میانسالی اهمیت دارد. باید گروههای مردمی ویژه سالمندان ایجاد شود و آنها بتوانند فعالیتهای ورزشی و فراغتی خود را دنبال کنند. دوران سالمندی دورانی است که نشاط، شادابی و سلامت از عمده بخشهای آن است. درصورتیکه سالمندان با محیط شهری تطابق نیابند و تکریم نشوند، هویت خود را از دست میدهند و گذران زندگی برایشان با مشقت همراه خواهد شد. در این صورت سرمایههای انسانی از دست میروند و شهر نمیتواند از تجربیات ارزنده آنها استفاده کند. با هستهایشدن خانوادهها، برونسپاری وظایف خانواده و کاهش ارتباطات اجتماعی درونخانوادگی، اقتصادیشدن روابط خانوادگی، شکاف نسلی و تکنولوژیهای ارتباطی، انتظار میرود نگرش به سالمندان و تکریم آنها در آینده مشکلتر از زمان حال باشد؛ بنابراین مدیریتشهری، شهروندان و گروههای مردمی همگی به یک راهنمای مناسب برای تکریم سالمندان نیاز دارند. بهطور خلاصه، مدیریتشهری در ابعاد زیرساختها، فرهنگسازی و مشارکتپذیری میتواند در حمایت از سالمندان نقشآفرینی کند.