سرخط خبرها

بولوار ملک‌آباد را تکرار کنیم!

  • کد خبر: ۵۰۱۸
  • ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۶
بولوار ملک‌آباد را تکرار کنیم!
فرهیخته محله راه‌آهن از داشته‌ها و نداشته‌های این محدوده شهری می‌گوید

فرنود فغفور مغربی
خبرنگار شهرآرا محله

او کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی و عضو شورای اجتماعی محله راه‌آهن است. «حسن دباغی مقدم» سابقه مدیریت چندساله در بخش‌های مختلف اداره ارشاد استان و مشهد را داشته است. او هم‌اکنون افزون بر فعالیت‌هایش در شورای اجتماعی محلات، مدرس و مشاور خانواده است. افراد مشابه سوژه این شماره، به سبب تحصیلات مرتبط دانشگاهی و سابقه اجرایی و مدیریتی در ادارات وقتی در نهادی مردمی به کار گرفته می‌شوند نگاهی جامع‌تر و کلان‌تر به مسائل و معضلات اجتماعی دارند. آن‌ها آسیب‌های اجتماعی را به شکل ریشه‌ای پیگیری می‌کنند و به‌جای پیشنهاد برخوردهای فانتزی، قهری و مقطعی سعی در به سامان کردن زیرساخت‌ها می‌کنند تا مشکل به‌صورت اصولی و همیشگی حل شود.دباغی هرچند اداری است اما مثل عموم مراجعان به اداره و دستگاه‌های رسمی از کاغذبازی‌های مرسوم گله دارد و علت به ثمر نرسیدن طرح‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی را در همین مسئله می‌داند. او خواهان همکاری بین سازمان‌هاست تا مردم وضعیت معیشتی بهتری داشته باشند.او هرچند موافق حضور و تأثیر ابرسازمان شهرداری در حوزه فرهنگ عمومی است اما می‌گوید نقش اصلی را گروه‌های مردم‌نهاد باید به دوش بگیرند و شهرداری و سازمان‌های دیگر نقش تسهیل‌کنندگی داشته باشند.در ادامه، شناسایی مشکلات منطقه راه‌آهن و چاره‌جویی علمی در سایه تجربیات اجرایی را هم‌کلام با دباغی مقدم پیگیری می‌کنیم.

 

لطفاً از سابقه تحصیلی و اجرایی‌تان بگویید.
سال 91 مدرکم را از دانشگاه آزاد قوچان گرفتم. کارمند اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان هستم. ده سالی مدیر آموزش استان بودم و بعد از آن معاون فرهنگی اداره بودم. اکنون در حوزه مدیریت اداره ارشاد مشهد مشغول خدمت هستم. از سال 85 تا الان در بخش مهارت‌های خانواده تدریس می‌کنم. 10 مهارت لازم برای هر خانواده را در مؤسسات مختلف از جمله ستاد ازدواج آسان محله راه‌آهن تدریس می‌کنم. در کارگاه‌های آموزشی و موضوع‌های مبتلابه در این بخش فعالیت دارم.

 

شما عضو شورای اجتماعی محله هستید. سابقه ورودتان در این بخش چگونه بوده است؟
سال 91 در محله راه‌آهن در خیابان پژن مؤسسه‌ای به نام مؤسسه قرآنی زمزمه نور تأسیس کردم. برای اینکه بتوانیم فعالیت‌ها در همان محدوده و نواحی مجاور گسترش دهیم تمایل داشتیم با سازمان‌های دولتی و بخش عمومی هم مشارکت داشته باشیم. یکی از سازمان‌ها در این بخش شهرداری منطقه بود. حضورم در جلسات و مشارکت با برنامه‌های شهرداری باعث شده است شناختی از من و مؤسسه‌ام ایجاد شود. در آن زمان دعوت شدم که عضو شورای اجتماعی محله شوم با توجه به‌عنوان مدرکم به‌عنوان پژوهشگر اجتماعی شورای اجتماعی محله راه‌آهن قریب به 7 سال است که عضویت و فعالیت دارم.

 

چرا باید شهرداری در مسائل فرهنگی شهر تصمیم‌گیر و نقش‌آفرین باشد؟
این هم نظری است اما باید توجه داشت که فرهنگ مقوله‌ای است که به همه افراد و سازمان‌ها و دستگاه‌ها مرتبط است. در سطح شهری، شهرداری با توجه به اینکه بخش بزرگی از مسئولیت‌های شهری را بر عهده دارد و پاسخ‌گوی نیازهای متنوع شهروندان است در فرهنگ عمومی لااقل به‌صورت غیرمستقیم نقش بازی می‌کند. شهرداری اصالتاً تأثیر غیرمستقیم به فرهنگ دارد. به‌عنوان نمونه وقتی شهرداری مجوزی برای ساخت برج یا یک مجموعه بزرگ آپارتمانی در محله‌ای می‌دهد یا کوچه‌ای را آسفالت می‌کند یا نمی‌کند در فرهنگ عمومی مردم مؤثر است. وقتی آشغال‌های خیابانی به‌صورت منظم جمع‌آوری شود یا نشود یا زمانی که بولواری گل‌کاری می‌شود در فرهنگ عمومی نقش دارد. شهرداری در چند سال اخیر خواسته تأثیرگذاری‌اش نه غیرمستقیم و بی‌برنامه بلکه هدفمند و منظم و با برنامه باشد. به همین علت سازمان فرهنگی و اجتماعی و فرهنگ‌سرا راه انداخته و برنامه‌های مشخصی را در بخش مختلف اجرا می‌کند.
اینکه حضور شهرداری در حوزه فرهنگ عمومی تا چه میزان تأثیر مثبت داشته است باید به سراغ برگه‌های نظرسنجی و تحقیقات دانشگاهی رفت که البته پژوهش‌های اجتماعی مختلفی تابه‌حال انجام شده است. به‌صورت کلی درباره محدوده جغرافیایی که کار فرهنگی انجام داده‌ام باید بگویم حضور شهرداری در تقویت فرهنگ عمومی مؤثر و مثبت بوده است. با همکاری شهرداری از مشکلاتی که فعالان اجتماعی به دلیل تمرکز محلی که دارند شناسایی کرده‌اند، گره‌گشایی می‌شود.
وظیفه اعضای شورای اجتماعی چیست و می‌توانند چه نقشی در بهبود مسائل محله داشته باشند؟
شوراهای اجتماعی محلات پیگیر مشکلات در سطح خرد اجتماعی یعنی دقیقاً معضلاتی هستند که مرتبط با همان محدوده‌ای است که در آن برگزیده شده‌اند. اگر بخواهم به‌صورت خلاصه بگویم هر عضو باید به‌صورت مستمر در جلسات شورا حضور داشته باشد. به طور مشخص وظیفه من در شورا برگزاری و اجرای طرح‌های متناسب با حوزه اجتماعی است.

 

با توجه به اینکه درس‌آموخته در رشته علوم ارتباطات اجتماعی هستید این سال‌ها چه طرح‌هایی اجرا کردید؟
موارد مختلفی انجام شد که می‌توان به طرحی در سال 92 اشاره کرد. در محلات منطقه 3 که بر اساس تقسیمات شهری در آن سال‌ها شامل راه‌آهن، هاشمی‌نژاد، فاطمیه، گاز، بهمن و خواجه‌ربیع بود، طرح پرسشگری انجام دادیم. با این طرح میزان نشاط عمومی، وضعیت آسیب‌های اجتماعی محله، میزان ماندگاری افراد در محله و مواردی از این‌دست را سنجش کردیم. در این کار من و تیمی از فعالان اجتماعی، کار را با صورت گروهی به سرانجام رساندیم و نتیجه را به شورای اجتماعی و شهرداری منطقه 3 ارائه دادیم.

 

کار فرهنگی در محلات چه اقتضائاتی دارد؟
کار فرهنگی بدون پول و اعتبار معنا ندارد. باید برای کار فرهنگی هزینه کرد. برای بخش عمومی فرهنگ باید هزینه کرد. زمانی هر محله 10 میلیون تومان بودجه داشت. طرح‌ها به شورای اجتماعی می‌آمد و بین اعضا بحث می‌شد و در صورت تصویب به شهرداری ابلاغ می‌‌شد. شهرداری بخشی از بودجه لازم را تخصیص می‌داد و ما هم بخش دیگر بودجه را با مشارکت عمومی مردم و خیران تأمین می‌کردیم. در آن دوره کارهای زیادی انجام شد.

 

تابه‌حال چه طرح‌های اجتماعی با ظرفیت مشارکت عمومی انجام داده‌اید؟
در محرم چند سال قبل سیاه‌پوش کردن محله با استفاده از ظرفیت مردمی انجام شد. شورای اجتماعی طی فراخوانی اعلام کرد که هر فردی در خانه پارچه سیاه دارد برای سیاه‌پوش کردن محله به این شورا تحویل دهد. پارچه‌های جمع شده را به خیاطی تحویل دادیم و از او خواستیم به‌صورت مثلثی برش دهد. پارچه‌های متحدالشکل را با کمک یک نجار که 300 چوب در اختیار ما قرار داده بود به‌صورت پرچم‌هایی یک‌شکل درآوردیم و به هر خانه یک پرچم مشکی هدیه کردیم. این کار در عمل با مشارکت شهرداری و مردم انجام شد و آن سال همه محله در شمایلی زیبا و یک‌شکل به استقبال محرم رفت. همچنین طرح نقاشی با موضوع محرم در مدارس منطقه برگزار کردیم. اولیای مدارس، آموزش‌وپرورش و شهرداری و افراد محلی به‌صورت مشارکتی این اقدام فرهنگی را اجرا کردند. طرح دیگری هم با عنوان یادواره شهدا برگزار کردیم. همیشه در برنامه‌های مشابه افراد به خانه پدر و مادر یا همسر شهید می‌روند. این‌طور مطرح شد که ممکن است بعضی از خانواده‌های شهدا معذوریت داشته باشند و امکان دیدار در خانه‌شان فراهم نباشد. برای همین مسجدی را در نظر گرفتیم و از خانواده شهدا دعوت کردیم و به‌صورت مشترک یادواره شهدای محله‌های راه‌آهن و هاشمی‌نژاد را در یکی از مساجد منطقه برگزار کردیم و به مادران و پدرهای خانواده‌های شهدا هدیه دادیم. طرح انس با قرآن را با عنوان طعم زندگی با همکاری اعضای قرآنی و فعالان قرآنی در محله راه‌آهن برپا کردیم.

 

بعد از سال‌ها کار فرهنگی در شورای اجتماعی چه برآوردی از اوضاع دارید؟
می‌توانم بگویم 50 درصد از ایده‌آل‌هایی که برای آن وارد شورای اجتماعی شدم، محقق شده است.

 

چرا 50 درصد از ایده‌آل‌ها و نظراتتان عملی نشد؟
علت‌های مختلفی دارد. یکی از دلایل محقق نشدن ایده‌هایی که حتی به تصویب شورای اجتماعی می‌رسید این بود که شهرداری و دیگر سازمان‌های شهری دچار بوروکراسی درونی هستند؛ مثلاً تصویب می‌کردیم ایستگاه اتوبوسی در فلان خیابان جانمایی شود. بعد از تصویب این طرح را به شهرداری منطقه طی نامه‌ای ابلاغ می‌کردیم. آن‌ها بعد از طی سیکلی چند مرحله به سازمان ترافیک نامه می‌زدند. سازمان بعد از مدتی نامه‌ای به اتوبوس‌رانی می‌زدند. اتوبوس‌رانی به اداره راهنمایی و رانندگی نامه می‌زد و... گاهی برای انجام کاری بارها و بارها نامه و نامه‌نگاری می‌کردند و در این فرایندهای پیچیده شورای اجتماعی از پیگیری موضوع خسته می‌شد و صرف‌نظر می‌کرد.
پیشنهادم این است که پیگیری طرح‌ها در سامانه‌ای الکترونیکی انجام شود تا لازم نباشد از این اتاق به آن اتاق رفت و امضا و دستور مسئولان مربوط را پیگیر شد. باید همه فرایند به‌صورت الکترونیکی انجام شود و در فضای سایبری، روند کاری مشاهده شود.

 

اگر بخواهید به‌عنوان پژوهشگر علوم اجتماعی از محله راه‌آهن گزارشی بدهید چه می‌گویید؟
در مجموع محله راه‌آهن نسبت به مناطق مجاور و میانی شهر از لحاظ فرهنگی سطح بالا و خوبی دارد. بافت منطقه قدیمی است و اصالت دارد و به همین علت معضلاتی که در نقاط حاشیه‌نشین به دلیل فرهنگی وجود دارد در این منطقه یا وجود ندارد یا بسیار کمرنگ‌تر است. البته منطقه بدون مشکلات نیست و باید به موارد مختلفی اشاره کرد. نبود فضای سبز مناسب ازجمله معضلات دیرینه این منطقه است.
اگر محدوده راه‌آهن، خیابان عبادی تا میدان شهدا را در نظر بگیریم و محدوده چهارراه مقدم طبرسی و مطهری شمالی و مناطق پیرامونی را جست‌وجو کنید، یک پارک با مشخصات خوب پیدا نمی‌شود که خانواده‌ها بتوانند با آرامش خاطر از آن استفاده کنند! پارک‌های خطی هم مشکلی را حل نمی‌کنند چراکه در کنارگذر خیابان‌ها وجود دارند و به علت صدا و ترافیک ماشین‌ها نمی‌توان در آنجا نشست و آرامش داشت. من قبول دارم که در این بافت فضای خالی برای احداث فضای سبز پارکی وجود ندارد اما واقعاً با توجه به ظرفیت‌های موجود می‌شود کارهایی کرد. پیشنهادم هم در این بخش این است که از ظرفیت راه‌آهن استفاده کرد. اگر عکس‌های هوایی منطقه راه‌آهن را ببینید متوجه می‌شوید بخش مهمی از آنچه به آن زمین‌های راه‌آهن اطلاق می‌شود کاربری مشخصی برای سازمان راه‌آهن ندارد و فضایی سبز محصور در دیوارهایی بتنی است. اگر به لحاظ امنیتی و حفاظتی مشکلی نباشد می‌توان بخشی از فضای سبز را برای عموم ساکنان محلی اختصاص دهند. حتی اگر چنین ملاحظاتی وجود دارد آیا نمی‌توانند دیوارهای راه‌آهن را به میله‌های فلزی زیبا تبدیل کنند تا لااقل فضای سبز را ببینیم. به‌راحتی می‌توان خیابانی مشابه بولوار ملک‌آباد که باغ‌ آستان قدس به آن زیبایی جاودانه داده است در این‌سوی شهر تکرار کرد اما... حتی هزینه‌های نگهداری از دیوار بتنی و رنگ زدن آن بیشتر از رنگ زدن میله‌های فلزی است و بار مالی کمتری برای شهرداری و راه‌آهن خواهد داشت.

 

درباره معضلات مختلفی که دست‌به‌گریبان منطقه راه‌آهن است بگویید.
در بخش اعتیاد و به طور مشخص حضور معتادان متجاهر در منطقه راه‌آهن مشکلی نداریم. شاید علتش برگردد به نبودن پارک! به‌هرحال وجود پارک هم منفعت‌هایی دارد و هم گاهی می‌تواند دردسرساز باشد. نبود پارک‌های خوب لااقل این نتیجه را داشت که معتادان متجاهر جایی امن برای حضور اجتماعی نداشته باشند و لاجرم در این محله مکان امنی ندارند و حضور مشخص و پاتوقی که همیشگی باشد ندارند.
ازجمله معضلات چهارراه راه‌آهن بار بالای ترافیکی منطقه است. دوطرفه شدن خیابانی که در آن بیمارستان ام‌البنین است هم باعث ترافیک سرسام‌آوری شده و عموم ساکنان محلی شاکی هستند. دقت کنید در همین مثال، شهرداری با نصب چند تابلو که می‌گوید خیابان از این به بعد دوطرفه است باعث تأثیری اساسی در فرهنگ منطقه شده است. تردد چند برابر شده و بوق زدن‌ها و دعواها و مشاجرات خیابانی خودروها و ساکنان هم بیشتر شده است. روان ساکنان محلی برای همین تابلوهای دوطرفه شدن خیابان با چالش مواجه شده است! مسئله پرخاشگری در این محدوده به همین مسئله برمی‌گردد. پیشنهاد من برگشتن به همان زمانی است که محدوده بیمارستان یادشده یک‌طرفه بود.

 

وضعیت آموزش‌های اخلاقی برای خانواده‌ها در محله راه‌آهن چگونه است و چه خدماتی به زوج‌ها ارائه شده است؟
در این محدوده ستادی داریم که وظیفه‌اش هم تأمین امکانات برای زوج‌های کم‌بضاعت و هم ارائه آموزش‌های لازم برای تحکیم بنیان خانواده و مشاوره‌هایی از این‌ دست است. برای مزدوجین منطقه برحسب نیازهایشان در مساجد منطقه یا ستاد ارائه خدمت مشاوره داریم و کارگاه‌هایی برای افزایش مهارت در خانواده و جامعه برقرار می‌کنیم. در این کارگاه‌های آموزشی به مهارت‌های ده‌گانه می‌پردازیم. مهارت‌های خودآگاهی، همدلی، برقراری رابطه مؤثر (روابط اجتماعی)، برقراری روابط بین فردی سازگارانه (روابط بین فردی)، تصمیم‌گیری، حل مسئله، تفکر انتقادی، تفکر خلاق، مقابله با هیجان‌های منفی و مهارت مقابله با فشارهای زندگی. برای استفاده مناسب و مؤثر از این مهارت‌ها به درک صحیح هر یک و به‌کارگیری به‌موقع آن‌ها نیاز است، ضمن اینکه استفاده از فن‌ها و روش‌های مختلف باعث افزایش اثربخشی مهارت‌ها در افراد می‌شود.

 

درباره سرفصل‌های مهارت‌هایی که آموزش می‌دهید بیشتر توضیح دهید.
منظور از بعضی عنوان‌ها تا حدودی مشخص است و البته همین موارد هم به بحث و گفت‌وگو و ارائه روش‌های مختلف نیاز دارند. اجازه بدهید به یکی دو مورد در همین مختصر بپردازم.
در بخش ارتباط مؤثر به مخاطبانمان کمک می‌کنیم تا بتوانند با شیوه‌های کلامی و غیرکلامی و مناسب با فرهنگ، جامعه و موقعیت خود را بیان کنند بدین معنی که فرد بتواند نظرها، عقاید، خواسته‌ها، نیازها و هیجان‌های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی کند. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران، در مواقع ضروری، از عوامل مهم یک رابطه سالم است. در بخش مهارت تصمیم‌گیری به فرد کمک می‌شود تا به نحو مؤثرتری درباره مسائل تصمیم‌گیری کند. اگر کودکان و نوجوانان بتوانند فعالانه درباره اعمالشان تصمیم‌گیری کنند، جوانب مختلف انتخاب را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی کنند، مسلماً در سطوح بالاتر بهداشت روانی قرار خواهند گرفت.

 

به‌عنوان فعال اجتماعی و فرهنگی درباره شیوه‌های عزاداری در ماه محرم و صفر چه نظری دارید؟
عزاداری برای خاندان مظلوم پیامبر اسلام (ص) کاری شایسته است. هرچه در رثای اهل‌بیت بگوییم کم گفتیم؛ اما باید درباره شیوه‌های عزاداری بیشتر تأمل شود. آنچه امروزه در کوچه‌ها و خیابان‌ها و دسته‌ها و هیئت‌های عزادار مشاهده می‌کنیم شکل و شمایلی دیگر پیدا کرده است. امروزه در سطح عموم می‌بینم عزاداری‌ها بیشتر شکل شور و احساسی پیدا کرده است تا جنبه شعور و علمی داشته باشد. در قدیم پایه یک جلسه عزاداری، روحانی سخنرانی بود که به تبیین معارف دینی و حسینی می‌پرداخت اما امروزه می‌بینیم محور و پایه جلسات عزاداری مداح و مرثیه‌خوان است که کارش بر اساس شور است. البته که حضور مداحان و مرثیه‌گویان لازم است اما باید اصل کار سخنران و معارف دینی باشد. باید معرفت دینی را آموخت و بعد به سینه زد. مگر می‌شود در کاری معرفت نداشت اما با شور و علاقه آن را دنبال کرد. آنچه البته نه در همه‌جا ولی بعضاً در همه‌جا و همین محدوده خودمان دیده می‌شود جلساتی است که محورش خواننده‌های مذهبی و شور و سینه‌زنی است. به‌عنوان پیشنهاد می‌گویم چه خوب است به‌جای صدای مداحی وقتی در خیمه‌های خیابانی توقف می‌کنیم و چای می‌نوشیم سخنرانی‌های یک‌دقیقه‌ای پخش شود که نکات معرفتی و اخلاقی و مذهبی را به‌صورت خلاصه برای مخاطبان مطرح کنند. وقتی محور، شور و احساسات باشد همه چیز موقت می‌شود اما اگر محور، معرفت و دانش باشد، فرد به این نکته فکر می‌کند که همه زندگی‌اش و ماه‌های سال باید در خط حسینی باشد و نه دهه اول محرم!

 

حرف آخر...
امیدوارم توفیق داشته باشیم که رضایت امام رضا(ع) را داشته باشیم. به ما آموخته‌اند که اگر همسایه‌ای به ما آزار رساند قدرت تحمل داشته باشیم و اقدام متقابل نکنیم.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->