فرنود فغفور مغربی - امروزه سینما نهادی فرهنگی-هنری محسوب میشود که میزبان هنر- صنعتی تأثیرگذار در جامعه شده است. هنری که به مدد فنّاوری تصویری امکان ظهور مییابد و البته ساختن و پرداختن به آن، گران است! اقبال عمومی به فیلم (داستانی-مستند) جایگاه ویژهای به صنعت سینماداری داده است. شهر مشهد نیز با توجه به زائر و توریست پذیر بودن و همچنین داشتن شهروندان اهل فرهنگ، سالهاست میزبان و هم میهمان سینماهای مختلفی بوده است. با توجه به اهمیت عنصر سینما در فرهنگ عمومی، بیست ویکم شهریورماه در تقویم ایران به نام «روز ملی سینما» نامگذاری شده است.
تاریخچه سینماهای مشهد حاکی از فراز و نشیبی بزرگ در سالهای مختلف بر این بخش از فرهنگ و هنر بوده است.
تعطیلی و کم شدن سینما همیشه خاطرهای تلخ بوده و اضافه شدن آن تداعیکننده ساعتهایی خوش و آموزنده برای مردم است.
یکی از سینماهای مشهد، سینما بهمن با 3 سالن و ظرفیت ۵۸۰ صندلی در منطقه خواجهربیع (خیابان خواجهربیع، ابتدای جاده کلات، بولوار بهمن، بین بهمن 17 و 19) بود که سالیانی میزبان سینماروهایی شد که از نقاط برخوردار و سینماخیز مشهد به دور بودند. این سینما سعی داشت از گردونه پخش فیلمهای روز عقب نماند و بهروزترین فیلمها که مورد توجه علاقهمندان است، تهیه و بر پرده نقرهای اکران کند. هدفی که در آن صاحب توفیق نبود.
امروزه وضعیت سینما بهمن آنچنان «درام» شده که از هر فیلم سوزناکی بیشتر آه و فغان مخاطبان دیروزش را بلند کرده است. سینمایی که روزی رفتوآمدی چشمگیر داشت و در منطقهای که نسبت به مناطق برخوردار کمتر شاهد المانهای فرهنگی است، جلوهگری میکرد. مردم این محدوده شهری با اکران فیلمهای بهروز در سالنهای سینما بهمن خاطرات زیادی داشتند و اما امروزه تغییر کاربری پیدا کرده و به تالار پذیرایی تبدیل شده است.
شاید بعضی تصور کنند که مردم ساکن محدوده خواجهربیع علاقه کمتری به سینما رفتن دارند که البته ادعایی بیدلیل است اما برفرض قبول، منطقه آرامگاه خواجهربیع، مکانی زائرخیز و روزانه پذیرای زائران بسیاری است.
اگر سینما بهمن مانند سالهای گذشته فعال بود و میتوانست شانه به شانه سینماهای مشهد ارائه خدمت فرهنگی داشته باشد و اکرانهایش همانند دیگر سینماها بهروز باشد فروش خوبی داشت.
به طور قطع جوانان این منطقه و مدارسی که در این منطقه وجود دارد دیگر مجبور نبودند کرایه مترو، تاکسی و اتوبوس بدهند و در شلوغی شهر مسیری طولانی را طی کنند. بچههای این منطقه از شهر هم به سینما نیاز دارند اما متأسفانه امروزه تمام سینماهای فعال شهر در مرکز شهر متمرکز شده است.
روزهای آخر
یادآوری خاطرات روزهای آخر سینما بهمن جز تلخکامی به بار نمیآورد؛ اما میتواند درسآموز باشد. مسئولیت سینما در اواخر کارش بر عهده «انجمن سینمای جوانان مشهد» بود. انجمنی از مجموعه انجمنهای اداره ارشاد.
همان سالها مسئول پرسابقه آن در گفتوگویی با خبرگزاری دانشجویان بیان کرده بود: «از آنجایی که منطقهای که سینما بهمن در آن قرار گرفته، منطقهای کمدرآمد است به همیندلیل از این سینما استقبال زیادی از سوی مردم نمیشد. اکنون مجموعه سینما بهمن فعالیت میکند، اما کمکار است و انجمن سینمای جوانان، قصد فروش آن را دارد.»
مسئول بالادستی در ارشاد هم همین خط خبری را ادامه داده و گفته بود: «برای این سینما تبلیغات زیادی انجام نشده و به همین علت خیلی از مردم شهر از وجود این سینما باخبر نیستند! بنابراین شهرداری باید تبلیغاتی را برای این سینما انجام دهد و از آن حمایت کند.»
البته دستاندرکار دیگری در سینماداری مشهد یعنی مدیر سینما سیمرغ پاسخی مناسب به این سخنان داده و گفته بود: «اگر در قسمتهای پایینشهر که جمعیت بیشتر است سینما ساخته شود استقبال خوبی خواهد شد همانطور که از سینما بهمن به علت قرار گرفتن در منطقهای با ظرفیت و جمعیت بالا استقبال خوبی میشد هرچند الان به علت بدهکاری تعطیل و غیرفعال است و خاک میخورد.»
واضح است که این مسئله درمانی جز واگذاری کار به بخش خصوصی ندارد. سرمایههای بخش خصوصی هرچند اکثر جذب هنر نمیشود اما مسئولان میتوانند با در نظر گرفتن تشویقهایی سرمایهگذاران را به این مسیر جذب کنند.
هرچند بعضاً این تشویقها آنچنان دیر میرسد که نوشدارو بعد از مرگ سهراب است. ماجرای پردیس سینمایی طلاب و جفاهایی که با حسین پورحسین (سینمادار و روزنامهنگار پیشکسوت) شد را در همین شهرآرا محله بارها چاپ کردهایم... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!