ریحانه صادقی | شهرآرانیوز - هنر، مانند هر روش غیرکلامی دیگری، ما را بر این میدارد که به مکاشفه، تبیین و انعکاس چیزهایی بپردازیم که در ناخودآگاهمان هستند. بسیاری از ما وقتی به هنر میاندیشیم، آن را چیزی دور از خود میانگاریم و فکر میکنیم خیلی خلاق نیستیم؛ پس هنردرمانی به کارمان نمیآید، اما هنردرمانی چیزی فراتر از «خوب نقاشیکشیدن» است.
هدف هنر نه بازنمایی ظاهر امور، بلکه نمایش معنای درونی آنهاست. ارسطو
هنردرمانی ترکیبی است از ۲ حوزه هنر و روانشناسی. هنردرمانی شیوهای است برای درمان اختلالهای عصبی و بهبود سلامت روانی از طریق انجام فعالیتهای هنری یا هرگونه سروکارداشتن با هنر. این تکنیک ریشه در تفکری دارد که میگوید بیان خلاقانه میتواند به بهبودی و بهروزی روانی منجر شود.
موضوع و دغدغه هنردرمانی، انسان است. هنردرمانی پروژهای درباره فرد نیست، بلکه پروژهای است که فرد باتوجه به رنجهای خود و تمایلش به تغییر وضعیت، در آن شرکت میکند. هنردرمانی میکوشد تا از رهگذر تفاوتهای فردی و فرهنگی، وضعیتی تازه برای آفرینشگری فراهم کند، جزئیات خاص و منحصربهفرد انواع هنر متفاوت را بازشناسد و تأثیرات آنها را دریابد.
هنردرمانی را میتوان بهعنوان روشی با وجوه مشخص و محدودیتهای ملموس تعریف کرد. هنردرمانی نوعی روش پشتیبانی (یا گاهی درمانی) است که از هنرهای تجسمی بهعنوان ابزاری برای کمک به افراد، برای بازیابی و بهبود سلامت روانی و عاطفی و اجتماعیشان استفاده میکند. اهداف هنردرمانی و رواندرمانی دقیقا در یک راستا قرار دارند.
این روش بر استفاده از هنر بهعنوان راهی برای برقراری ارتباط یا ابراز خود تمرکز دارد و از همین طریق است که به افراد کمک میکند احساساتشان را تبیین و منعکس کنند و اندیشیدن و دستیابی به تغییرات رفتاری موردنیازشان را برایشان آسانتر میکند.
جهان پر است از لذتهای کوچک. هنر این است که بدانید چطور آنها را بیابید.
لی بای
پرداختن به احساسات در هنردرمانی
تواناییهای شناختی، سلامت فیزیکی و عملکرد حرفهای ما از احساسات و عواطفمان تأثیر میپذیرند. در حوزه تجربه و رشد بشری، احساسات و عواطف از اهمیت بسیار ویژهای برخوردارند. عواطف ابزار اصلی ما برای برقراری ارتباط هستند و حتی میتوانند از واژهها نیز مهمتر باشند. بهطور مثال، اگر آنچه فرد میگوید با احساساتش مطابقت نداشته باشد، دیگران باورش نخواهند کرد. ما بهطور معمول، در هنگام ابراز موضوعی احساسی، از حرکات چهره، تصاویر، استعارههای کلامی و آهنگ صدا برای برقراری بهتر ارتباط با افراد استفاده میکنیم. احساسات، زمانی که با واژگان همراستا باشند، به فرد کمک میکنند تا آنچه را ورای واژگان قرار دارد، بسیار بهتر درک و بیان کند.
ذهن ناخودآگاه ما بیشتر با نمادها سروکار دارد تا با واژهها. دلیل این امر آن است که تصاویر معانی ضمنی بسیار بیشتری نسبت به واژهها دارند و راهی امن هستند برای پرداختن به موضوعات دشوار. برای همین است که استفاده از هنر میتواند فرایند تفکر را برایمان آسانتر سازد. ما از طریق هنر، امکان بیان چیزهای بهمراتب بیشتری را مییابیم، بهویژه بهصورت ناخودآگاه.
تمرکز هنردرمانی نیز بر همین احساسات و عواطف است. از این طریق است که هنردرمانی به افراد کمک میکند از وجوه پنهان خود آگاهی یابند. پرداختن به هنر از طریق هنردرمانی به افراد کمک میکند به رشد شخصی و عاطفی دست یابند. پرداختن به احساسات و عواطف از طریق هنردرمانی میتواند کیفیت روابط افراد را بهبود بخشد.
برای دیدن چهره خود از آینه استفاده میکنید و برای دیدن روحتان از آثار هنری
جرج برنارد شاو
انواع هنری در هنردرمانی
در گروه هنرهای تجسمی، هنردرمانی از نقاشی، مجسمهسازی، کولاژ و هنرهای نمایشی (ازجمله بازیگری، داستانگویی، تئاتر خاطره، نقشپردازی و عروسکگردانی) استفاده میکند؛ در حوزه موسیقی، از ریتم یا ضربآهنگ، صوت، آوا و سازها استفاده میکند و در حوزه نوشتن، از ژانرهای مختلف.
هنردرمانی درواقع بهنوعی گفتن حقیقت از طریق نمادهاست. آنچه افراد از طریق آفرینشگری ابراز میکنند، ممکن است نمایشی از پرخاش، دلکندن، فقدان و دیگر احساساتشان باشد. جالب آنکه این بازنمایی بهطور غیرمستقیم و بدون خواست فرد صورت میگیرد.
تئاتر: در تئاتردرمانی، بیمار یا مددجو در نمایشها، آثار دراماتیک یا نمایشهای عروسکی از زبان شخصیتها سخن خواهد گفت. تئاتردرمانی، به این اعتبار، هنر نقشبازیکردن بهجای یک شخصیت داستانی است. فرایند آفرینشگری فردی یا جمعی که در حدفاصل ۲ جهان مجزا رخ میدهد؛ جهان داستان و جهان واقع.
مجسمهسازی: در فرایند ساختن مجسمههای گلی، تلاش بر این است که نوعی گفتمان بین فرد و مواد و مصالح کارش آغاز شود. هدف از این کار تشویق فرد به یافتن خود از طریق مصالح است و همچنین، همراهی او در مسیر این سفر از گل تا به خود.
نقاشی: در نقاشیدرمانی، بیماران یا مددجویان اولین گام را برای درآمدن از بنبستی که برای خود ساخته اند، برمیدارند. در این فرایند، آنها خود را به همه تصاویر، نشانهها، اشکال و رنگهایی که به ذهنشان میآید، خواهند سپرد. هدف از این کار این است که دستها را واداریم از سانسور چشمها دست بردارند (نوعی مهارگسیختگی یا بازداریزدایی). به این ترتیب، بیمار یا مددجو خواهد توانست در مراحل بعدی چیزها را ساماندهی کند و به خود حقیقی اش نزدیکتر شود.
نوشتن: فرایند نوشتن، راههای تازهای برای بازی و سرگرمشدن با تجربههای فردی از طریق تخیل، در اختیار افراد قرار میدهد: موقعیتها و دوستان خیالی، خطوط زمانی متفاوت، و درنهایت، بازسازی خود در داستان.
مزایای رواندرمانی با استفاده از هنر
یکی از مزایای هنردرمانی، پیشرفت در کسب مهارتهای رفتار بینفردی است. افراد بهواسطه هنردرمانی راحتتر با دیگران ارتباط برقرار میکنند. به این دلیل ساده که این روش درمانی تبیین خود را برای افراد آسانتر میکند.
در اینجا شرح مختصری خواهیم داشت از مزایای هنردرمانی برای افرادی که به آن روی میآورند:
۱. افزایش مهارت مواجهه سالم
رویآوردن به آفرینشگری در رویارویی با احساسات و عواطف میتواند برای تغییر رفتارها و عادات ریشهدار و عمیقی که معمولا در واکنش به آن عواطف انجام میدهید، به کمکتان آید. بهطور مثال، هنردرمانی به شما کمک میکند وقتی در موقعیتی غمانگیز هستید، از حس خود برای ساختن و آفرینش چیزی استفاده کنید. اهمیت این امر زمانی بهتر معلوم میشود که در موقعیتی قرار میگیریم که یافتن بهترین راه برای مقابله با آن برایمان حیاتی است.
۲. افزایش اعتمادبهنفس و عزت نفس
اثبات اینکه میتوانید کاری برای خودتان انجام دهید، میتواند شما را به لحاظ احساسی در موقعیت متعادلتری قرار دهد. همینطور، دستیابی به اهداف فردیتان، اعتمادبهنفس شما را افزایش میدهد و به شما یادآوری میکند که در مسیر درستی قرار دارید.
۳. تشخیص و تصریح نگرانیها
بهتجسمدرآوردن نگرانیهای درونیتان در دنیای بیرون به شما کمک میکند مفاهیمی را که در درکشان دچار مشکل هستید، به طریقی معقولتر و مفهومتر ببینید. این مفاهیم ایدههایی انتزاعی هستند که اگر فقط از بیرون به آنها بنگرید، شما را در دنیای ذهنیتان غرق خواهند کرد.
۴. افزایش مهارتهای ارتباطی
استفاده از مجراهای هنری برای ابراز خود، ابزار جدیدی برای برقرای ارتباط در اختیار افراد قرار میدهد. این امر هم در ارتباط با دیگری صادق است و هم در ارتباط با خود. داشتن توانایی ابراز هرآنچه بهزبانآوردنش برایمان دشوار است، به ما میآموزد چگونه موضوعات را با وضوح بیشتری بیان کنیم و بهتر ارتباط برقرار نماییم.