مرتضی اخوان - ابتدایش یار بیستدقیقهای بود و بعدتر به مهره همهکاره تبدیل شد. شماره12 وقتی در راهآهن بود، با سنوسال کم و جثه کوچکش فقط 20دقیقه آخر بازی به میدان میآمد؛ اما در ابومسلم به مهرهای کلیدی بدل شد. پُست تخصصیاش بازی در خط حمله بود، اما هم گوش چپ خط هافبک بازی میکرد و هم به صلاحدید مربی در دفاع چپ هم به کار گرفته میشد. پیشکسوت این هفته «سهشنبهها با پیشکسوتان فوتبال» از خاطرات فوتبال در ابومسلم و حسرتهایی که برای فوتبال مشهد به جای ماند، میگوید. محمود محمدنژاد، شمارهدوازدهی بود که در فوتبال مشهد بازی در کنار بزرگان زیادی را تجربه کرد و خود حالا یکی از پیشکسوتان کهنهکار فوتبال خراسان است که قید فوتبال را زده و به زندگی شخصی خود مشغول است.
به وقت تولد
15شهریور1338 در چهارراه استانداری مشهد به دنیا آمدم. خانواده پُرجمعیتی بودیم؛ 3 خواهر و 6 برادر. خانوادهای ورزشی هستیم. برادر بزرگترم بوکس را بهصورت حرفهای دنبال میکرد و یکی از خواهرانم کمربند مشکی دان5 تکواندو دارد و اکنون داور تکواندوست.
تعداد فرزندان
3 دختر دارم. یکی از دخترانم تا دان2 تکواندو کار کرد و بعد ورزش را رها کرد.
فعالیتها و افتخارات فوتبالی
در نوجوانی و زمانی که در زمینهای خاکی فوتبال بازی میکردم، توسط علی کلانتر که آنموقع مسئولیت تیم راهآهن مشهد را به عهده داشت، به این تیم دعوت شدم و شروع فوتبال حرفهای من از باشگاه راهآهن بود. بعد از آن در نوجوانان و جوانان منتخب خراسان بازی کردم و بعد هم به ابومسلم رفتم. از سال59 تا سال68 در ابومسلم فوتبال بازی کردم. چند سال آخر فوتبالم را هم در تاکسیرانی و هواپیمایی گذراندم. در ابومسلم بارها قهرمان استان شدیم و در بالاترین سطح فوتبال ایران هم که معادل لیگ برتر امروز بود، بازی کردیم.
دوران مربیگری
حقیقتش هیچ علاقهای به مربیگری نداشتم. بهخاطر همین، هیچوقت به سمتش هم نرفتم.
شغل در کنار فوتبال
زمانی که فوتبال حرفهای بازی میکردم، جستهگریخته کار میکردم؛ اما بعد از پایان فوتبالم، در تاکسیرانی استخدام شدم و بعد هم در نمایندگی ایرانخودرو کار کردم و هنوز هم همانجا شاغلم.
خودرو و منزل
یک دستگاه پژو207 و منزل هم در محله احمدآباد دارم.
آخرین فعالیت ورزشی
چند سال پیش با دوستان در قالب تیم پیشکسوتان در مسابقات کشور شرکت میکردیم و الان هم هرازگاهی دور هم جمع میشویم و بازی میکنیم؛ اما فعالیتی حرفهای و جدی ندارم.
تلخترین و شیرینترین اتفاق فوتبالی
معتقدم نرسیدن خراسان به جایگاه واقعیاش در فوتبال، تلخترین اتفاق است. شاید نابودی ابومسلم حیف باشد؛ اما واقعا خراسان با اینهمه استعداد و امکانات باید تا امروز در فوتبال کشور به جایگاههای خیلی بهتری میرسید. اتفاق شیرین هم شاید بتوان از آسیاییشدن پدیده (شهرخودرو) نام برد. این تیم با عملکرد خوبش در لیگ برتر توانست به پلیآف آسیا برسد و این بسیار خوشحالکننده است.
حالوروز امروز فوتبال مشهد
فوتبال مشهد حالوروزش از وقتی بد شد که تعصب از بین رفت؛ از وقتی دیگربازیکنان با عشق برای پیراهنشان توپ نزدند. البته عوامل متعددی در حال امروز فوتبال این شهر دخیل است؛ از نواقصی که در زیرساختهای ابتدایی فوتبال در این شهر وجود دارد تا نبود مدیریت صحیح بر نیروی انسانی. یک زمان باشگاههای مشهد آنقدر خوب بودند که لیگهای مشهد، پویا و دیدنی بود؛ اما امروز وضعیت باشگاههای مشهد اسفبار است.
گله فوتبالی
اجازه بدهید صحبت نکنیم! گلایه همیشه هست؛ اما بدانید پیشکسوتان واقعا از این فوتبال هیچ چیزی نمیخواهند. فقط احترام میخواهند. خیلی زشت است یک پیشکسوت ابومسلم چند وقت پیش برای تماشای یک بازی فوتبال به استادیوم رفته بود و او را راه نداده بودند! باور کنید پیشکسوتان توقعی ندارند. فقط میخواهند احترامشان حفظ شود. البته چندوقتی میشود که شرایط در هیئت فوتبال روبهبهبود است و امیدوارم برای این مسئله هم مسئولان فوتبال تدبیری بیندیشند.