به گزارش شهرآرانیوز؛ یک سال پیش مثل دیروز، طرفداران استقلال صبحشان را با تیتر «خداحافظ رئیس» شروع کردند. ساعت ۴ بامداد استراماچونی به فرودگاه رفت و با پرواز ۶ صبح راهی ایتالیا شد.
یک سال از روزی که استراماچونی رؤیاهای میلیونها آبیپوش را در چمدانش گذاشت، درش را بست و به سرزمینش برگشت، گذشته است. به گزارش طرفداری، ۲۳ خرداد۱۳۹۸، همان روزی بود که مردی از پایتخت سرزمین چکمه پا به کشتی غرقشده استقلال گذاشت.
آنروزها که گویی هواداران دیگر از همهچیز خسته شده بودند، اینبار پرچم امیدهای خود را به دستان مرد ایتالیایی سپردند تا شاید آن را در قله موفقیت به اهتزاز دربیاورد. هرچند شروع داستان استرا و استقلال شیرین نبود، اما انگار تیم استرا با استقلال سالهای قبل فرق داشت، بازیکنان به دور از تفاوتها و حاشیه میجنگیدند، نمایش تیم جذاب بود و شاید فقط چند ایراد کوچک مانع کار شده بود. از هفته ششم ورق برگشت، پسران استرا راه پیروزی را پیدا کرده بودند و پس از آن ۶ هفته متوالی یکی پس از دیگری حریفان خود را از لبه تیغ گذراندند و ۱۹ گل وارد دروازه حریفان کردند.
هفته دوازدهم استقلال مقابل سپاهان متوقف شد، آنهم در روزی که داور خطای هند کیروش استنلی و پنالتی صددرصد استقلال را ندید؛ اما سرانجام در هفته سیزدهم و پس از پیروزی برابر شهرخودرو، استقلال با استرا طعم صدرنشینی را چشید. استرا مشکلات استقلال را یافته بود، مشکلات استقلال نه دشمنها بلکه خودیها بودند. وقتی دید دیگر عزمی برای جلوبردن اهدافش در باشگاه وجود ندارد، چمدانهایش را بست و برای همیشه از ایران رفت.
شروع داستان از سمینار عجیب
استراماچونی که باشگاه را تهدید کرده بود اگر پولش را از کانال قانونی به حسابش واریز نکنند، میرود، بعد از صدرنشینی استقلال، در تمرین آبیها حاضر نشد. او که مدعی بود ازسوی پلیس ایتالیا بهدلیل نامشخصبودن مبدأ پرداختهای باشگاه استقلال متهم به پولشویی شده، ۱۷آذر با شاگردانش خداحافظی کرد و ۱۸آذر برای همیشه از ایران رفت. البته استرا از مدتها قبل تصمیم به رفتن گرفته بود، از همان روز که او را در راه خانه با خریدهایش به شکل عجیبی به یک سمینار بردند!
ماجراهای عجیب تخته وایتبرد، مترجم، پرداختهای نامنظم و...، مرد ایتالیایی را به نقطه جوش نزدیک کرده بود و درنهایت همان روز که باشگاه به راننده سرمربی ایتالیایی دستور داد هر طور شده او را به مراسم بیاورد، استراماچونی وقتی دید راننده به خواست کسی از پشت خط تلفن، او را بهجای خانه به سالن همایش برده، به دوستانش گفته بود لحظهشماری میکنم ۲ ماه پول من را ندهند تا با استناد به بند حمایتی فیفا از قرارداد با استقلال خارج شوم. ۱۷آذر برای او همان روز موعود بود. ۲ ماه شد و استراماچونی چمدانها را بست.
حرکات عجیب فتحی و دوستان
وقتی استقلال برای بازی با پیکان وارد اردو شد، استراماچونی در هتل همراه بازیکنان نبود. به مدیران وقت استقلال خبر رسید تهدید استراماچونی جدی است و او که به فیفا نامه زده و خواهان فسخ یکطرفه قراردادش شده است، صبح از ایران میرود. مدیران باشگاه بهجای آنکه بهدنبال نگهداشتن او باشند، با یک برگه استشهاد به اردوی استقلال رفتند تا علیه مرد ایتالیایی از شاگردانش امضا بگیرند! امیر سلطانی که بعدها خیلی تلاش کرد نقش قهرمان داستان را بازی کند، کنار امیرحسین فتحی ایستاد و به بازیکنان استقلال گفت این برگه را امضا کنید که استراماچونی تیم را در شرایط حساس و شب قبل از بازی با پیکان ترک کرده است!
وریا غفوری، علی کریمی و سیدحسین حسینی که بزرگترهای تیم محسوب میشدند، بهسمت او حملهور شدند و گفتند بهجای استشهادپرکردن، مدیران استقلال را به خانه استراماچونی ببر و او را راضی به ماندن کن. آنها برخلاف میل باطنیشان به خانه آندرهآ رفتند؛ ولی مرد ایتالیایی در را به رویشان باز نکرد.
یک روزنامهنگار، مشاور وزیر ورزش را در جریان قرار داد و او از رحمان رضایی خواست از طریق پاستورلو، مدیربرنامه آندرهآ، وارد عمل شود؛ اما فدریکو که در گذشته مدیربرنامه رحمان بود، به او پیام داد بگو من را پیدا نکردی! همین پیام کافی بود تا همه باور کنند استراماچونی خیال ماندن ندارد.
حرکت بعدی مدیران وقت استقلال یک شاهکار دیگر بود، آنها با یکی از قضات دادسرا تماس گرفتند و از او خواستند استراماچونی را ممنوعالخروج کند تا مرد ایتالیایی بهناچار در تهران بماند و به مذاکره با آنها تن دهد؛ اما قاضی دادگستری به نوابغ مدیریت فوتبال یادآوری کرد این حرکت اشتباه ممکن است برای ایران در جوامع بینالمللی تبعات منفی بسیاری داشته باشد و تن به پیشنهاد عجیب آنها نداد. سرانجام صبح شد و استرا رفت و تیتر «خداحافظ رئیس» آب سردی بود که بر پیکر هواداران استقلال ریخت.