سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز - امروز سالروز درگذشت رضا سعیدی شریفآباد، بازیگر مشهدی است که ۱۵ سال پیش در چهلوشش سالگی، سر صحنه فیلمبرداری دچار ایست قلبی شد و چشم از جهان فروبست. او در نخستین سریالی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از تلویزیون پخش شد نقش «ابن زیاد» را بازی کرد. بازی مرحوم سعیدی در مجموعه تلویزیونی «روایت عشق» به کارگردانی علاءالدین رحیمی و انوشیروان ارجمند (۱۳۶۴) آنقدر برجسته بود که بسیاری این نقش را نقطه آغازی برای ورود او به آثار سینمایی میدانستند. این بازیگر مشهدی از نوجوانی به تئاتر راه یافت و در جوانی، یعنی سال ۱۳۶۱ به استخدام اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان درآمد.
او در نمایشهای مطرح زمان خودش مانند «خانات»، «مظلوم پنجم»، «شگرد آخر»، «بادبان» و ... بازی کرده و کارگردانی نمایشهایی از جمله «دلبران» را به درستی انجام داده بود. آنچه از زندهیاد سعیدی در یادها مانده، عشق به تئاتر، خلاقیت و فعال بودن در این وادی است. او کارنامه پروپیمانی در جشنوارههای (اول تا ششم) ملی فجر دارد و با بازیگران مطرح سینمای ایران ازجمله ارجمندها همکاری داشته و با عزتا... انتظامی و علی نصیریان و پرویز پرستویی و نیکی کریمی در فیلم «دیوانهای از قفس پرید» ساخته احمدرضا معتمدی همبازی بوده است.
سعیدی پس از ورود به عرصه سینما، در فیلمهای مختلفی حضور داشت که از این میان میتوان به «زمزمه»، «مارمولک»، «فیل در تاریکی» اشاره کرد. آنچه باعث پررنگ شدن فوت این بازیگر مستعد شد، ایست قلبی او مقابل دوربین بود که شاید نشانی از عشق زیادش به کار بود؛ او صبح روز یکشنبه، ۲۰ آذر ۱۳۸۴ سر صحنه فیلمبرداری مجموعه تلویزیونی «بوی گلهای وحشی» به کارگردانی حسینعلی لیالستانی در رامسر دچار عارضه قلبی شد و فوت کرد. در سالروز درگذشت این هنرمند مشهدی با چند تن از هنرمندان پیشکسوت امروز تئاتر مشهد که در نمایشهای مختلف با هم، همبازی بودند گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
محسن کریمی از پیشکسوتان تئاتر مشهد، از جمله هنرمندانی است که در نمایش «دلبران» با سعیدی همکاری داشته است. این نمایش، اثر بازنویسی شده نمایشنامه «ایاس» (به نویسندگی رضا صابری و کارگردانی داریوش ارجمند) بود که به کارگردانی رضا سعیدی، در مشهد روی صحنه رفت و در تالار وحدت نیز اجرا شد. کریمی با ابراز تأسف از درگذشت ناگهانی دوست و همشهریاش در سال ۸۴ میگوید: رضا برای رسیدن به قلههای رفیع هنر خیز برداشته بود، اما در اوایل راه، دست تقدیر متوقفش کرد. شاید اگر هنوز زنده بود، همردیف بهترینهای سینمای ایران میشد. او با اشاره به کارگردانی متفاوتی که از رضا سعیدی دیده است، تعریف میکند: مرحوم سعیدی علاوه بر بازی متفاوتی که از خودش ارائه میداد، کارگردانی متفاوتی نیز داشت. نمایشنامه «دلبران» هم یکی از این کارها بود.
از آنجا که من اجرای قبلی این نمایشنامه به نام «ایاس» را در سال ۵۵ دیده بودم، متوجه میشدم نمایشی که سعیدی رو صحنه برده است با اینکه دیالوگهایش مشابه کار قبلی است، اما متفاوتتر از آن اجرا میشود. همبازی رضا سعیدی در نمایشنامههای «خانات» و «گُلار کَتّه» و «مظلوم پنجم» و «مستکبران طفیلیاند» میگوید: در کنار بازیها و کارگردانی متفاوت، مرحوم سعیدی نقدهای درست و کارشناسانهای ارائه میداد و تا جایی که به خاطر دارم بازیگران هر نمایش سعی میکردند شنونده نقدهای دقیق او باشند.
علیرضا سوزنچی که اهالی تئاتر مشهد او را «عمو علی» خطاب میکنند، برای ازدواج رضا سعیدی، ریش سفیدی کرده است. این هنرمند تعریف میکند: سعیدی گفت میخواهم برادری کنی و برایم خواستگاری بروی. گفتم باشد و با خانمم برایش رفتیم خواستگاری مریم روزبهانه.
اما اولین کسی که جوابِ خوشِ «بله» را برای دوستش گرفت، روزی مجبور شد خبر فوتش را هم به همسرش بدهد: اولین نفری که خبر فوتش را شنید من بودم. او سر صحنه فیلمبرداری در شمال بود که آن اتفاق برایش افتاد و، چون میدانستند ما رفیق قدیمی هستیم به من زنگ زدند تا به خانمش خبر بدهم. روز تشییع پیکرش، با جمعی از دوستان مشهدی به تالار وحدت رفتیم. آنجا خانمش میگفت رضا را تو به من دادی، دوباره او را به من برگردان.
رفاقت سوزنچی با رضا سعیدی به سالِ بدو ورودش به تئاتر برمیگردد و این دوستی تا زمان حیاتش ادامه داشته است. این دو هم در نمایشهای «خانات» و «گُلار کته» همبازی بودند و در «دلبران» همکار. سوزنچی از خاطراتش با سعیدی تعریف میکند: یک ماه در جبهه برای رزمندگان اجرای نمایش داشتیم. یک روز که دوستان برای آبتنی توی آب رفته بودند، رضا در لوله آب تحتثأتیر جریان آب قرار گرفت و همه چیز از کنترلش خارج شد. در۳۰ ثانیه که این اتفاق رخ داد همهمان از غصه داشتیم سکته میکردیم. او میگوید: در آن زمان که اینترنت نبود، رضا آنقدر خلاقانه کار میکرد که کارگردانیاش را از بقیه متمایز میساخت. او جوانِ با دل و جرئت، نترس و استواری بود.
محمد الهی نیز از هنرمندان پیشکسوت مشهدی و یکی از همدورهایهای رضا سعیدی است. آنها با هم برای گزینش به تهران رفتند و در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استخدام شدند.
الهی درباره دوست قدیمیاش میگوید: بیشتر وقتمان را با هم میگذراندیم. پاتوق ما در قهوهخانهای در کوهسنگی بود که میز و صندلیهایش را بیرون میچید. وقتهای بیکاری در آنجا پیش هم بودیم و درباره نمایشها صحبت میکردیم. بعد از آنجا، محل دیدارهایمان قهوهخانه درویش در جنت بود.
رضا، قدرت جاذبه خوبی داشت، وقتی با او صحبت میکردی ناخودآگاه جذبش میشدی، فن بیان و روابط عمومی خوبی داشت و بسیار مستعد بود. او با سواد و عاشق تئاتر بود، ولی متأسفانه عمر کوتاهی داشت. الهی گریزی به اولین کار تصویری رضا سعیدی در مجموعه تلویزیونی «روایت عشق» میزند: بازیاش در این سریال گُل کرد. بعد از آن پایش به آثار سینما و تلویزیون باز شد.
بیشتر بخوانید:
بازیگران مشهدی از نخستین سریالی میگویند که در خراسان برای عاشورا ساخته شده است
معصومه تقیپور، دستیار کارگردان روایت عشق گفته بود میخواهم با بچههای مشهد این سریال را کار کنم. همه بازیگرانش به غیر از دو نفر مشهدی بودند. رضا سعیدی در نقش «ابن زیاد» بازی خوب و روانی از خودش نشان داد و مخصوصا دوبله این کار خیلی روی کار نشست. این مجموعه تلویزیونی سه، چهار سال ایام محرم از تلویزیون پخش شد و به زبانهای مختلف دوبله شد. بعد از پخش این سریال، نعمت حقیقی از رضا برای بازی در فیلم سینمایی فیل در تاریکی (البته نیمه تمام ماند و سرانجام پس از ۱۵سال به اتمام رسید.) دعوت کرد.
اما اولین کار این پیشکسوت تئاتر مشهد با زندهیاد سعیدی، بعد از انقلاب بود که درباره آن میگوید: «چهار صندوق»، نمایشنامه دوپردهای از بهرام بیضایی بود که در آن با رضا همبازی بودم. من نقش سیاه را داشتم و سعیدی نقش مترسک. این نمایش در سالن هلال احمر مشهد اجرا شد. او در پایان میگوید: رضا، دیابت داشت و آنطور که باید به خودش نمیرسید، اما اهل مطالعه و تئاتر بود. از نان شبش میزد و نمایشنامه و مقاله میخواند. حیف که زود با ما خداحافظی کرد.
بیشتر بخوانید:
برای مرحوم رضا سعیدی، بازیگر مهربان تئاتر مشهد | تجسم یک تبسم