اردوغان در مراسم رژه جشن پیروزی جمهوری آذربایجان بهمناسبت پیروزی بر قرهباغ در باکو، درکنار الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان در دهم آذرماه سخنرانی کرد. از این مراسم، چهار نشانه خطرخیز بروز کرد: اول اینکه، اردوغان در شعری به جدایی «بهزور آذربایجان» اشاره کرد!
دوم اینکه، شعر او درباره رود ارس، همان شعری است که «پانها» [جداییطلبان]در ایران هم میخوانند و او گویی دارد جداییطلبی را ترویج میکند.
سوم اینکه درمیان شعارهای حماسی این مراسم، درمیان نامهای مناطق آزادشده در جمهوری آذربایجان (یا مناطقی که باید آزاد شود) از «کوه سبلان» و از «ارگ تبریز» آذربایجان ایران هم نام بردند!
چهارم اینکه در این رژه، چند «پهباد اسرائیلی» هم به نمایش گذاشته شد. از این تهاجم با «زبان اردوغان» و رژه علیاف چه درسی میتوان گرفت؟ درس این است که در حفاظت از دولت-ملت ایران، خطر «پانها» یک خطر جدی است، بهطوریکه هماکنون همه میدانستیم و میدانیم پایگاه «پانهای ضدایرانی» در ترکیه فعلی است یا در ترور دانشمندان هستهای ایرانی ازسوی اسرائیل، از خاک جمهوری آذربایجان استفاده میشود؛
بنابراین این خطاست که گفته شود خطر پانها خطر نیست. اینک که آشکارا اردوغان و علیاف نیات توسعهطلبانه خود را آشکار میکنند، مجددا، هم جامعه مدنی و هم حاکمیت ایران، خطر «پانها» را باید جدی تلقی کند.
همه میدانند که در ایران «قوم فارس» وجود ندارد؛ بلکه در ایران «فارسیزبانان» با فرهنگهای متنوع، ولی همه ایرانی وجود دارد. فارسیزبانان شامل کثیری از جمعیتها مثل بوشهریها، بلوچها، سیستانیها، کرمانیها، اصفهانیها، بروجردیها، اراکیها، خراسانیها، تهرانیها و کرجیها، مازندرانیها، گیلانیها و آذریها میشوند و یک قوم نیستند.
اما «پانها» بر کارزار «ضدیت قوم ترک بر قوم فارس» میدمند. ازاینرو، همه ایراندوستان باید مواظب باشند تا در دام شوینیستهای قومی و ملی نیفتند. هرگز ایرانیان با ترکهای ترکیه و اعراب در عراق و عربستان مسئله ندارند و نخواهند داشت.
درستی این ادعا را ایرانیان در سفرهایشان به ترکیه، به مکه و مدینه و مراسم کمنظیر اربعین در کربلای عراق نشان دادهاند. ایراندوستان در مواجهه با «پانها» نباید تقویتکننده آرزوی «پانها» باشند. پانها از لجنزاری تغذیه میکنند که در آن، ایرانیان با مردم ترکیه و مردم کشورهای عربی در تضاد باشند که به لطف خداوند نیستند.