حسینزاده - 4، 5 جوان 20 ساله در کوچه ایثارگران 7/25 فکرهایشان را ریخته بودند روی دایره و دستشان را گره زده بودند به خیمهای که مختص اباعبدا... باشد. برای خودشان هیئت امنایی راه انداخته بودند و سهشنبه شبهایشان را با زیارت آلیاسین که هر هفته خانه یکی برگزار میشد میگذراندند. یک ماه پیش از محرم اولین روزهای جلسه خیلی خوب برگزار شد تا اینکه محرم خیمه آلیاسین را زدند و بسیار از آن استقبال شد و حالا 12 سالی است که مردم از محلههای دور و نزدیک میهمان این خیمه و عزاداریهای راست و حسینی آن هستند. خیلیها از محلههای دور به اینجا میآیند و بانی میشوند و میگویند چون حاجت گرفتیم پایه ثابت این هیئت شدیم.
شب اول با 1500 عزادار حسینی
روزها که به محرم نزدیک میشدند، بچههای هیئتامنا پیشنهاد دادند زمین سرکوچه را که خالیاست داربست ببندیم و خیمه بر پا کنند. محسن عظیمیپور از بنیانگذاران هیئت آلیاسین میگوید: «از صاحب زمین اجازه گرفتیم و هزار متر را داربست زدیم و چادر کشیدیم و مسقف کردیم. آن سال زمستان بود و هوا بوران سختی داشت. حدود 7 میلیون هزینه خرید یک پراید بود و ما نزدیک 4 میلیون برای برپا کردن این خیمه هزینه کرده بودیم. مداح و روحانی دعوت کرده بودیم. همان شب اول وقتی به همسایهها برنامه را توضیح دادیم هر کدام گوشهای از هزینهها را متقبل شدند و بانی شام هم جور شد. این برنامه در همان سال اول در 10 شب و بسیار باشکوه برگزار شد و مردم هم استقبال خیلی خوبی داشتند و خیلیها از راه دور آمده بودند.»
حتی اگر یک نفر بیاید دهه فاطمیه برگزار میکنیم
هر سال دهه اول محرم و دهه فاطمیه را مراسم دارند. به این امید که آلیاسین نیمنگاهی به عزاداران حسینی و فاطمی این خیمه بیندازند. محمدعظیمیپور میگوید: «از سال دوم تصمیم گرفتیم که مراسم سال دوم را هم برگزار کنیم. آن سالها دهه فاطمیه مراسم گرفتن زیاد باب نبود. خیلی از همسایهها وقتی متوجه شدند قرار است دهه فاطمیه را هم مراسم داشته باشیم جبهه گرفتند. خیلیها هم شرکت نکردند اما همانها که شرکت داشتند و اغلب خانمها و نوجوانان بین 15 تا 18 سال بودند هم برای ما بس بود.»وی ادامه میدهد: «آن سال دهه فاطمیه بسیار شلوغ شد اما تعداد خانمها بسیار بیشتر بود. بچههای هیئت میگفتند دیدی استقبال نشد و فقط خانمها و بچهها آمدند و من میگفتم حتی اگر یک نفر هم پای کار بیاید من این دهه را مراسم خواهم گرفت.
محرم سال 86 حدود 600، 700 عزادار حسینی در این مراسم شرکت کردند تا آن زمان فعالیتهای فرهنگی در محله ایثارگران بسیار ضعیف بود اما بعد از تشکیل هیئت آلیاسین بسیاری از کوچههای دیگر هم هیئتدار شدند و از سالهای بعد در محله خیمههای بیشتری برپا شد.عظیمیپور میگوید:«بعد از تشکیل هیئت آلیاسین 20 هیئت دیگر در محله تشکیل شد و الان همه آنها در محله فعالیت دارند و محله از نظر فرهنگی بسیار ارتقا پیدا کرده است. این هیئتها رو حیه تعامل بین همسایهها را هم ارتقا دادهاند و سببی شدهاند برای صمیمیت و همدلی بیشتر اهالی با یکدیگر...»
بانیان هیئت که آسمانی شدند
آلیاسین از همان ابتدا با جوانها و کودکان شکل گرفت. پشتوانه کار هم با پدران آنها بود یکی از کسانی که از نظر مالی و اعتقادی بسیار حامی این کودکان و نوجوانان بود پدر آقای عظیمیپور بود که بسیار برای بچهها و تبلیغ کارشان در محله سنگ تمام میگذاشت. این جوان هیئتی درباره همراهی پدرش میگوید: «پدرم در سال 95 به رحمت خدا رفت. او خیلی از کارهای خیرش را به ما نمیگفت وقتی که رفت شهروندان بسیاری از محلههای دور و نزدیک آمدند و از رفتنش ناراحت بودند. وقتی بدن بیجانش را از بیمارستان به خانه برگرداندیم جا برای سوزن انداختن نبود. مردم آمده بودند و خیلیها اشک میریختند و میگفتند او برای ما هم پدری کرده است. تازه آنجا بود که پدرم را شناختم؛ صاحب زمینی که در آن خیمه برپا میکنیم میگوید تمام این سالها به اعتبار او به ما این زمین را واگذار کرده است.یکی دیگر از متولیان این خیمه، مصطفی رزاقی است که سال 89 بر اثر تصادف فوت میکند و بسیار برای این هیئت زحمت کشیده است. عظیمیپور میگوید: «مراسم هیئت آلیاسین در این12 سال در منزل پدریام برگزار میشود و کل اعضای خانواده مصطفی در این هیئت زحمت میکشند. مادرش در بخش خواهران برخی مسئولیتها را بر عهده دارد.»
در این هیئت 5 نفر به عنوان هیئت امنا فعالیت دارند. بقیه افراد هیئت در رده سنی بین 15 تا 18 سال هستند و تنها مسئول هیئت و مسئول مالی در رنج سنی 30سال به بالا هستند. فعالیتهای هیئت هنوز هم همان برنامه ثابت سهشنبهها را دارد. حدود 60 نفر خانم و 30 پسر 10، 15 ساله در این هیئت پای ثابت هستند. عظیمیپور میگوید: «در جلسات معمولا زیارت عاشورا میخوانیم و دعای توسل و زیارت آلیاسین را داریم. بعد از اینها سخنران و مداح داریم.»
مداحان کوچک هیئت
پور علی و غفوری از بچههای هیئت هستند که حالا مداحان قابلی شدهاند و مداحی هیئتها را به عهده گرفتند. مسئول هیئت میگوید: «اینجا وقتی بچهها به هیئت ورود پیدا میکنند در مراسم میکروفون را دستشان میدهیم که مداحی کنند و خجالتشان بریزد. بد هم که بخوانند سعی میکنیم تشویقشان کنیم که پیشرفت کنند. از میان همین بچهها تا کنون استعدادهای بسیاری کشف شدهاند که در همین هیئت تقویت میشوند و بعد به جامعه مداحان میپیوندند.»