امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز - بامداد ۱۳ دیماه سال ۱۳۹۸ در نزدیکی فرودگاه بغداد، انفجاری رخ داد که تنها توجه کسانی را که نزدیک محل وقوع حادثه بودند جلب نکرد بلکه پس از مدت کوتاهی، دنیا را تکان داد. قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، ترور شد. شاید نخستینبار بود که رئیس جمهور آمریکا به گونهای متهورانه مسئولیت چنین اقدامی را مقابل همه دوربینها بر عهده گرفت.
یک انگشتر، یک سلاح و یک کتاب همه چیزهایی بود که در کنار پیکر بیجان سردار مشاهده شد. مردی که همه او را به قدرت و قوت نظامی میشناختند چهره دیگری نیز داشت. علاقه به مطالعه و کتابخوانی وجهه دیگر سردار بود.
فروردین سال ۹۵ صفحه اینستاگرام حاج قاسم سلیمانی عکسی را به اشتراک گذاشته بود که این سردار را در هواپیما و در حال مطالعه یک کتاب و یادداشتنوشتن نشان میداد. در توضیح تصویر نوشته شده بود: «در حال پرواز و مطالعه کتاب گابریل گارسیا مارکز.»
«صد سال تنهایی» رمان مشهور این نویسنده مشهور آمریکای لاتین است که در سال ۱۹۸۲ میلادی برنده جایزه نوبل ادبیات شد. این رمان حاصل ۱۵ ماه تلاش و کار گابریل گارسیا مارکز است که به گفته نویسنده، در همه این مدت، خود را در خانه حبس کرده است. جذابیت «صد سال تنهایی» از عنوان آن آغاز میشود، عنوانی که مخاطب را با خود درگیر میکند و به فکر فرو میبرد. تنهایی، آن هم صد سال! ماجرای کتاب از صحنه اعدام سرهنگ آئورلیانو بوئندیا آغاز میشود. درحالیکه مقابل جوخه اعدام ایستاده است و خاطرات گذشتهاش را مرور میکند، یعنی زمان آغاز به وجود آمدن دهکده ماکوندو، زمانی که جهان چنان تازه بود که بسیاری چیزها هنوز اسمی نداشتند و برای نامیدنشان میبایست با انگشت به آنها اشاره میکردی.
این تصویر معانی مهمی به ذهن بیننده متبادر میکند. حتی یادداشتبرداری سردار از نکات مهم این کتاب، خود، نشاندهنده علاقه زیاد او به مطالعه و خواندن آثار درخشان ادبی است. البته علاقه اصلی سردار کتابهایی بود که راوی رشادتها و قهرمانیهای مردان جنگ در دوره درخشان هشت سال دفاع مقدس بودند، اما این علاقهمندی محصور به این نوع کتابها نمیشود.
چندی بعد، صفحه توییتری سردار سلیمانی به زبان فارسی و عربی توییتی درباره پیشنهاد خواندن کتابی در تاریخ شیعی ارائه کرد، کتابی که به عقیده این شهید بزرگوار، کمک میکند بدون تعصبات حزبی، از حکومت دفاع کنیم. حاج قاسم سلیمانی درباره کتاب «الغارات» اینطور نوشت:
«این کتاب الغارات را که قدیمیترین کتاب شیعه هست بخوانید! حتما بخوانید! مقتل کامل است. اگر آن را بخوانید، امروز برای این حکومتی که در استمرار حکومت علیبنابیطالب است، آگاهانهتر و بدون تعصبات فردی و حزبی نگاه میکنیم، نظر میدهیم و دفاع میکنیم.»
«الغارات» کتابی به زبان عربی است، اثر ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفی کوفی (متوفای ۲۸۳ ق.). «الغارات» از کهنترین متون تاریخی شیعه به حساب میآید. حاوی مطالبی گزیده از زندگانی امیرالمؤمنین علی (ع)، حیات عملی، خطبهها، نامهها و سفارشهای حضرت و نیز جنگها و کشمکشها در زمان خلافت امامعلی (ع) و پس از آن است. از آن جهت که در این اثر به غارتهای معاویه در قلمرو امیرمؤمنان (ع) پرداخته شده، به «الغارات» شهرت یافته است. هدف مؤلف در این تألیف، آن بوده است که غارتهایی را که بعد از جنگ نهروان به قلمرو امیرالمؤمنین علی (ع) و سرزمینهای تحت تصرف او از طرف معاویه شده است یاد کند.
تقریظهای سردار بر کتابهای دفاع مقدس
سردار سلیمانی در هشت سال جنگ تحمیلی، رشادتهای فراوانی از خود به جای گذاشت. او راوی صادق و زبان گویای همه کسانی بود که در طول جنگ به چشم دید و حفظ این آثار و روایت آن رشادتها اهتمام اصلی او در طول زندگیاش بود. به همین دلیل، پس از مطالعه کتابهایی در موضوع جنگ، تقریظهایی بر آن کتابها نوشت.
«گردان ۴۰۹»، روایتی از حال و هوای رزمندهها قبل از عملیات والفجر۱۰، یکی دیگر از کتابهایی است که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بر آن یادداشت نوشته است. شرح حالی از ۱۷۷ رزمنده دفاع مقدس که عبدا... مزاری گردآوری کرده است. سردار در این متن اینطور نوشته است:
«سلام و برکات خداوند بر خطه شهیدپرور مقاوم و پر از معنویت، ولایی و بسیار شجاع سیستان. بارها متحیرانه تماشاگر شجاعت و معنویت آنان بودم. گردان ۴۰۹ و بنیانگذار بسیار پرافتخار و ارزشمند آن شخصیتی دائم قابلافتخار همچون شهید مخلص میرحسینی عزیز که خود بهتنهایی تداعیکننده یک لشکر بود، یل بزرگ سیستانی که همه جوانان کرمانی، سیستانوبلوچستانی و هرمزگانی را در مدرسه خود مشق عشق و ایثار داد و همه به او تأسی میکردند و در سختیها به او پناه میبردند، مرد زخمدار زخمی تمام نبردها، آخرین فردی که از صحنه آتش خارج میشد، آن هم با تن چند چاک جراحت.»
«وقتی مهتاب گم شد»، کتاب جانباز علی خوشلفظ، کتابی است که حاج قاسم سلیمانی بعد از خواندن آن یادداشتی منتشر کرده است. کتابی که رهبر انقلاب هم بارها به خواندن آن توصیه کرده و برای آن یادداشتی منتشر کرده بودند. فرمانده سپاه قدس با خواندن این کتاب در یادداشتی که با عنوان «برادر جاماندهات قاسم سلیمانی» منتشر کرده خطاب به علی خوشلفظ، نویسنده کتاب، نوشته بود:
«عزیز برادرم، علی عزیز، همه شهدا و حقایق آن دوران را در چهره تو دیدم. یک بار همه خاطراتم را به رخم کشیدی. چه زیبا از کسانی حرف زدهای که صدها نفر از آنها را همینگونه از دست دادم و هنوز هرماه یکی از آنها را تشییع میکنم و رویم نمیشود در تشییع آنها شرکت کنم. ده روز قبل، بهترین آنها را، مراد و حیدر را، از دست دادم، اما خودم نمیروم و نمیمیرم، در حالی که در آرزوی وصل یکی از آن صدها شیر دیروز لهله میزنم و به درد «چه کنم» دچار شدهام. امروز این درد همه وجودم را فراگرفته و تو نمکدانی از نمک را به زخمهایم پاشاندی. تنهای تنهایم. عکست را بر روی جلد بوسیدم.ای شهید آماده رفتن و دوست ندیدهام که بهترین دوستت را در کنارم از دست دادی، امیدوارم سربلند و زنده باشی تا مردم ایران در زمین، همانند دباکبر در آسمان، نشانی خدا را از تو بگیرند و به تماشایت بنشینند.»
او حالا در میان ما نیست، اما اهتمام ویژهاش به ثبت رشادتهای مردان دلاور جنگ و توجه او به مسئله فرهنگ همیشه در زبان و عمل او متبلور بود. شاید وقت آن رسیده باشد تا قلمهایی سلوک زندگانی او را به تصویر بکشند، مردی که همه عمر خود را وقف دفاع از این مرز و بوم و مردمش کرد.