ملیحه ابراهیمی- چرا برای عموم جا افتاده است که کلاههای ایمنی زردرنگ صرفا جنبه نمایشی، آن هم برای مهندسان، دارد؟ چرا فرهنگ بر سر گذاشتن این نوع کلاه برای کارگران جا نیفتاده است؟ البته این موضوع، دامن کارگران کشورهای درحالتوسعه را بیشتر گرفته است. انگار رعایت اصول ایمنی بیشتر از اینکه ضرورتی انکارناپذیر باشد، امری بدیهی است که میتوان بهراحتی از کنارش عبور کرد. البته این را هم بگوییم که در محیطهای صنعتی، این موضوع حساسیت بیشتری دارد. بااینحال باز هم شاهد آمار نقص عضوها و مرگومیرهای ناشی از بیاحتیاطی در کار هستیم.
از حفاظت فردی نباید غافل شد. بنا به گزارشهای موجود و پژوهشهایی که در این حوزه انجام شده است، رعایت این مسئله، عامل کاهش شدت اثرات حادثه هنگام کار است؛ همچنین کمترین ضربه را به اقتصاد کشور وارد میکند.
فراموش نکنیم که علاوهبر رعایت اصول ایمنی توسط کارگران، این کارفرمایان هستند که با روشهای متعدد میتوانند در حوزه ایمنی ورود پیدا کنند و تولید و بهرهوری را با کمک کارکنان افزایش دهند.
مدیران و کارفرمایان باید از ابزارهایی
استفاده کنند که:
- مطابق با اصول ارگونومی (مهندسی انسانی) ساخته شده باشد
- اپراتور استفاده درست از آن را بداند
- بدون آموزش از آن استفاده نشود (آموزشهای ایمنی باید با هدف ارتقای بهداشت حرفهای انجام شود)
- فارغ از آموزشهای لازم، اپراتور موظف باشد برای هر ابزار، طبق دستورالعمل موجود در دفترچه کالا آن را مطالعه کند
- انتخاب صحیح تجهیزات حفاظتی مناسب با نوع کار، استفاده درست از تجهیزات و وسایل حفاظت فردی، تنها روش درمقابل مقابله با شرایط خطرناک در محیط کار
است.
ماده8 قانون کار آییننامه وسایل حفاظت فردی:
کارگر موظف است باتوجهبه آموزشهای ارائهشده، از وسایل حفاظت فردی خود مراقب، نظافت و استفاده صحیح کند. رعایتنکردن موارد مذکور، قصور در انجام وظیفه محسوب میشود.
اگر بر اساس ماده 85 قانون کار و ماده 8 آیین نامه وسایل حفاظت فردی ، از لوازم و تجهیزات ایمنی استفاده نکنیم و خدای نخواسته دچارحادثه بشویم ، علاوه بر ضرر و زیان جانی ناشی از خطای انسانی ، خود را از حمایت قانونی نیز محروم کرده ایم .
تبصره 2ماده95 قانون کار:
چنانچه کارفرما یا مدیران واحدهای موضوع ماده 85 این قانون برای حفاظت فنی و بهداشت کار وسایل و امکانات لازم را دراختیار کارگر قرار داده باشند و کارگر باوجود آموزشهای لازم و تذکرات قبلی بدون توجهبه دستورالعملها و مقررات موجود از آنها سوءاستفاده نکند و همین عامل از علل بروز حادثه باشد، کارفرما در اینخصوص مسئولیتی نخواهد داشت.
بیمه جبران خسارت چیست و تا چه حد پاسخگوست؟
بیمهها و سیاستهای تأمینی آنها درباره نیروهای کارگری در کشورها و حوزههای مختلف متفاوت هستند، اما بهطورکلی پوشش هزینههای درمان، ازکارافتادگی، نقصعضو، جبران درآمد و همچنین درصورت فوت جبران مزایا برای بازماندگان را پوشش میدهند. باوجود تعریف تقریبا جامع از این سیستم در ایالات متحده، همچنان در ایالتهای مختلف این کشور، تفاوتها و حتی تبعیضهای زیادی درجریان است.
وقتی رسید خسارت، بیمه کند حمایت!
اشتغال، درآمد و مسائل مرتبط با آن همواره از دغدغههای اصلی هر جامعهای بوده است. در کشورهای مختلف باتوجهبه سیاستهای آن به نحوی به مسئله تأمین امنیت نیروهای کار در بخش خصوصی و دولتی پرداخته شده است و میتوان گفت صدمات و آسیبهای ناشی از محیط کار و نحوه جبران آن از قدیمیترین موضوعات چالشبرانگیز این حوزه است؛ حتی چالشیتر از مسئله حقوق و دستمزد!
براساس برنامههای طراحیشده برای جبران خسارات جانی ناشی از آسیبهای محیط کار، کارفرما موظف است مزایایی را بهصورت نقدی یا کمکهای مرتبط با حوادث و بیماریهای کاری با حفظ شأن و کرامت به نیروی کار پرداخت کند؛ درحالیکه سالانه بیشاز 2میلیون و 300هزار نیروی کاری جان خود را براثر حوادث و بیماریهای محیط کار از دست میدهند، برنامههای حمایتی از کارگران در کشورهای مختلف به شیوههای متنوعی دنبال میشوند. براساس گزارشهای سازمان جهانی کار، روزانه 6300کارگر، جان خود را در محیطهای کاری از دست میدهند و این درحالی است که فقط 34درصد از نیروی کار رسمی و ثبتشده در جهان تحتپوشش بیمههای اجباری تأمین خسارات کارگران استفاده میکنند. البته باید توجه کرد که همین 34درصد نیز باتوجهبه نوع فعالیت و میزان درآمدها و سرانه درآمد ناخالص ملی کشوری که در آن مشغول به کارند از حمایتها و مزایای مکفی بهرهمند نمیشوند.
آمارها نشان میدهند که در کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز حوادث محیط کار، جان نیروهای کار را همچنان تهدید میکنند.
3876
3876 کارگر در سال2016 جان خود را براثر سوانح کاری از دست دادند که در مقایسه با سال قبل از آن، افزایش 102موردی در تلفات را نشان میدهد.
یک پنجم
یکپنجم مرگ و میر ناشی از سوانح محیط کار در 28کشور عضو اتحادیه اروپا در بخش ساختوساز رخ داده است.
75
75درصد از حوادث محیط کار که منجر به مصدومیت و ازکارافتادگی نیروهای کاری شدند، شامل زخمها و جراحات سطحی، دررفتگی، پیچخوردگی و صدمات درونی (خونریزیها) بوده است.
استرالیا
کارفرمایان استرالیایی در سال مالی 2016-2017 افزونبر یکمیلیارد و 170میلیون دلار خسارت به کارگران پرداختند.
در حوزه ساختمان و ساختوساز با 8900شکایت، 212میلیون دلار خسارت پرداخت شد و 45روز مرخصی به ثبت رسید.
حوزه خدمات بهداشتی و درمانی، 10400شکایت، 144میلیون دلار هزینه و 41روز مرخصی بهدنبال داشت.
در بخش خدمات میزبانی 2700شکایت به ثبت رسید که 33میلیون دلار هزینه داشت و بهطورمیانگین 35روز مرخصی اجباری برای شاکیان استفاده شد.
در خطوط تولید و کارخانهها بهدنبال ثبت 10300شکایت و 31روز مرخصی بهطور میانگین، 145میلیون دلار خسارت پرداخت شد.
در بخش خدمات آموزشی 103میلیون دلار خسارت بهدنبال ثبت 6500شکایت و 43روز مرخصی پرداخت شد.
ایالات متحده
2میلیون و 900 هزار شکایت برای جبران خسارات کارگری در سال2016 در ایالات متحده ثبت شدند که در مجموع یک میلیون و 153هزار و 490روز مرخصی اجباری به دنبال داشت.
شکایات ثبت شده کارگران به تفکیک جنسیت
آقایان 62%
بانوان 38%
بیمه جبران خسارات کارگری
3بخش بدن با بیشترین آسیبها
23%
اندامهای تحتانی
23%
تنه
33%
اندامهای فوقانی
3 دلیل عمده مصدومیتها
برخورد با اشیا یا تجهیزات
حمل بار اضافه و واکنشهای جسمی
سرخوردن و سقوط