روز جهانی انیمیشن، «یوز» را نیم‌بها ببینید ژاپن راهی بازار جشنواره فیلم کن می‌شود صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ آغاز ثبت‌نام رسانه‌ها برای «سینما حقیقت» اکران فیلم‌های منتخب جشنواره «پنج» در موزه سینما پخش مجموعه نمایش «پرونده‌های جانی دالر» از رادیو اکران «کج پیله» در سینما‌های خراسان جنوبی متوقف شد! آغاز فیلمبرداری فصل جدید «بامداد خمار» از اواخر آبان ماه پوستر «شاه نقش» منتشر شد درنگی بر حضور فریبا نادری در برنامه «پامپ» که با واکنش‌های منفی افکار عمومی همراه شد مسجد، بستری برای شکوفایی تئاتر مردمی | گفت‌و‌گو با داوران و هنرمندان جشنواره سراسری «بچه‌های مسجد» در مشهد آموزش داستان نویسی | چشم های دکمه ای من (بخش دهم) کتاب‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، همچنان در صدر علاقه‌مندی کودکان جشنواره لوتوس؛ صحنه رقابت فیلم‌ها و سریال‌های شاخص سال امین حیایی با شمایل مجری به نمایش خانگی می‌آید پیمان معادی با «بالاتر از سیاهی» به سینماها می‌آید سریال‌های قدیمی، ناجی صدا و سیما شدند مشارکت گسترده عکاسان در جشنواره سینماحقیقت | ۱۶۰۶ قطعه عکس به دبیرخانه مسابقه «از قاب تا روایت» رسید
سرخط خبرها

گزارش دانشجوی مشهدی از جزیره مجنون

  • کد خبر: ۵۴۷۹۵
  • ۱۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۲
گزارش دانشجوی مشهدی از جزیره مجنون
دانشجوی شهید، محمد قاسمیان‌شیروان سال‌۱۳۶۲ در رشته فیزیک دانشگاه فردوسی مشهد مشغول تحصیل می‌شود. او که از رزمندگان واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۵ نصر بود، ۲۱‌دی‌۱۳۶۵ در عملیات کربلای‌۵ و در منطقه شلمچه به شهادت می‌رسد. آنچه می‌خوانید، گزارش گشت شناسایی اوست به تاریخ ۳ آبان ۱۳۶۵. یادش گرامی.
به گزارش شهرآرانیوز - دانشجوی شهید، محمد قاسمیان‌شیروان، در ۱۲‌آذرماه‌۱۳۴۲ چشم به جهان باز می‌کند. او سال‌۱۳۶۲ در رشته فیزیک دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته و در دانشکده علوم این دانشگاه مشغول تحصیل می‌شود. او که از رزمندگان واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۵ نصر بود، ۲۱‌دی‌۱۳۶۵ در عملیات کربلای‌۵ و در منطقه شلمچه به شهادت می‌رسد. آنچه می‌خوانید، گزارش گشت شناسایی اوست به تاریخ ۳ آبان ۱۳۶۵. یادش گرامی.

بسم ا... الرحمن الرحیم
به: ا. ط. ع لشکر ۵ نصر
از: برادر محمد قاسمیان‌شیروان

موضوع گزارش گشتی شناسایی

با توکل به خداوند متعال و یاری ائمه معصومین (ع) ساعت‌۸:۵۰ بعد‌از ظهر روز جمعه ۲ آبان ۶۵ به اتفاق برادران (بشیر از قرارگاه و برادران جهانی و میرزایی) با گرای ۱۸۲‌درجه با لباس غواصی، یک عدد قطب‌نما، یک عدد دوربین مادون و با اسلحه کلاش به‌وسیله یک بلم به‌سمت خطوط دشمن حرکت کردیم. هدایت بلم به‌وسیله برادر جهانی و میرزایی، گرفتن گرا و تعیین جهت حرکت به‌وسیله برادر بشیر بود.

ساعت ۸:۲۵ دقیقه به محل لودری که مشغول کار بود، رسیدیم. پس از حدود ۱۰‌دقیقه، توقف در نیزار‌های مقابل جاده جدیدی که مشغول احداث آن هستیم، داشتیم که برادر بشیر تذکراتی را دادند، بعد از آن به حرکتمان ادامه دادیم. مسیر حرکتمان از داخل نیزار‌ها بود که در طی مسیرمان کلا از سه آبراه عبور کردیم که آبراه دوم حدود ساعت ۱۰:۱۰‌دقیقه بود. صدای کامیون و لودر از مقابل جهت حرکتمان شنیده می‌شد. صدای یک عراقی که فردی را به اسم «ساعد» صدا می‌زد، شنیدیم. بعد از مدتی توقف در نیزار‌ها دوباره به عقب آبراه اول برگشتیم (البته فاصله دو آبراه از هم کم بود.) پس از حدود ۱۰‌دقیقه توقف دوباره به طرف جلو حرکت کردیم.

ساعت ۱۰:۳۰ به محلی رسیدیم که صدای لودر کاملا از مقابل ما شنیده می‌شد. دشمن گاه‌گاهی تیراندازی داشت که جهت تیر‌ها موازی حرکت ما و گاهی به‌سمت راست جهت حرکتمان بود. ساعت ۱۰:۴۵ نور چراغ کامیونی در سمت راستمان برای لحظه‌ای روشن و خاموش شد.

حدود ساعت‌۱۱، ما در محلی بودیم که با دوربین به خاکریز نگاه کردم. سه سنگر که دریچه‌های بزرگی داشتند که احتمالا اجتماعی بودند، دو سنگر کوچک سمت راست و یک یا دو سنگر سمت چپ مشاهده کردم. مقداری در موازات خاکریز به جلو رفتیم، حدود ۲۰ متر که صدای لودر خیلی از نزدیک شنیده می‌شد. همچنین صدای صحبت عراقی‌ها که احتمالا پایین خاکریز و داخل آب بودند شنیده می‌شد، که نام یکی از آن‌ها که عراقی دیگر او را صدا می‌زد «عبدالرحمان» بود. در این محل ساعت حدود ۱۱:۲۰‌دقیقه بود. پس از حدود ۱۰‌دقیقه توقف به دستور برادر بشیر به طرف مواضع خودی حرکت کردیم.

ضمنا ساعت‌۱۱:۱۰ دقیقه آتش شلیک «کاتیوشا» از سمت راست ما که به‌دلیل در‌دسترس‌نبودن قطب‌نما متأسفانه گرا را ندارم، ولی تقریبا در جهت جنوب شرقی بود که به پشت جاده اصابت نمود (فاصله اصابت نسبتا زیاد بود) و از طرف جنوب آتش شلیک توپ دشمن را مشاهده کردم که فاصله، این شلیک از ما خیلی زیاد بود.

ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه به محل لودر خودی رسیدیم. لازم به یادآوری است که نگهبانان خودی با‌توجه‌به اینکه ما خیلی خودمان را به آن‌ها نزدیک کرده بودیم، آن‌ها متوجه حضور ما در منطقه نبودند تا حتی مقداری هم از لودر رد شدیم و با صدای خودمان آن‌ها را از ورودمان مطلع کردیم و با دادن اسم شب به طرف مبدأ حرکت کردیم و حدود ساعت یک به مبدأ حرکتمان رسیدیم.

والسلام.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->