مهدی قرآنی | شهرآرانیوز؛
روایت اول: هنوز نبض داشت که او را کشتیم
ساعت ۱۲ ظهر روز سهشنبه را نشان میداد که خودرو شعبه ویژه رسیدگی به قتل عمد دادسرا به همراه تیمهای پلیس آگاهی در خیابان امام خمینی (ره) ۶۳ حضور پیدا کردند.
۲ مرد جوان دستبند زده وارد خانهای شدند که چند هفته قبل در آن جنایتی هولناک رخ داده بود. متهمان که هر ۲ برادر بودند در بیستم آبان مرتکب جنایتی وحشتناک شده بودند که کمتر کسی دست به این کار شنیع میزند. علی برادر بزرگتر که بیشتر، این جنایت بر دوشش سنگینی میکرد روی پله های آهنی رفت و با اشاره به نقطهای به دکتر زرقانی، بازپرس پروندهاش گفت: همین جا او را هل دادم.
او (متهم) که در برزخ افکارش بود شروع به بازخوانی اتفاقی کرد که شنیدنش دل هر شنوندهای را میآزارد. علی که ۲۳ سال بیشتر ندارد در ادامه اظهاراتش به قاضی زرقانی گفت: با یک برنامه از پیش تنظیم شده با برادرم، مادرم را به خانهام کشاندم. جروبحثمان در مورد نپرداختن اقساط وام ازدواجم و به رخ کشیدن ضمانتی که داییام برایم انجام داده بود به کلی اعصابم را بههم ریخت. از خانه بیرون رفت و بلافاصله خودم را پشت سرش رساندم. هنوز پایش را از پلههای آهنی پایین نگذاشته بود که او را هل دادم.
علی خودش را به پایین پلهها رساند و نقطهای از زمین را به قاضی پرونده نشان داد و با بیان جمله - همینجا تمام کرد - اظهاراتش را ادامه داد: مادرم! هنوز نبض داشت که با برادرم پلاستیک را به سرش کشیدیم و او را خفه کردیم.
روایت دوم: میخواستیم اثری از جسد مادر باقی نماند
صحنه جرم با تکمیل تحقیقات در محل اول به حاشیه شهر مشهد و ارتفاعات خلج کشانده شد. دیگر متهم پرونده که هجدهساله است جلو آمد و بقیه ماجرا را با اشاره به جزئیاتش برای قاضی زرقانی شرح داد. او به محلی که پیشتر، کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی بقایای بهجامانده از جسد مادرش را کشف کرده بودند، اشاره کرد و گفت: درست همینجا بود که برای اولین مرتبه جسد او را با تینر به آتش کشیدیم. البته روز بعد مجدد به محل آمدیم و جسد سوخته را به چند کیلومتر آن طرفتر انتقال دادیم و برای دومین مرتبه آتش زدیم. هر طور بود میخواستیم اثری از جسد باقی نماند.
چند ساعتی از بازسازی این پرونده جنایی گذشته بود که تحقیقات پرونده با تکمیل اظهارات متهمان به پایان رسید و ۲ برادر سنگدل در حالی که دستبند و پابند قانون بر مچ دستها و پاهایشان سنگینی میکرد به زندان انتقال شدند.
روایت سوم: چند ماه قبل
ماجرای این پرونده جنایی، اما با اعلام فقدانی زن پنجاهویکساله از سوی دخترش در دستور کار مأموران پلیس آگاهی مرکز استان خراسان رضوی قرار گرفت. ابتدا تحقیقات رنگ و بویی از جنایت نداشت و کارآگاهان پلیس احتمال میدادند شاید طاهره به خانه یکی از بستگانش رفته باشد. اما با گذشت چند روز اطلاعاتی به دست آمد که نشان میداد این زن میانسال آخرین محلی که در آن دیده شده خانه پسرش بوده است از همین رو پسر بزرگ، عروس و پسر هجدهساله این خانواده به پلیس آگاهی احضار شدند.
علی پسر بزرگتر خانواده مدعی بود که مادرش ظهر روز بیستم آبان به خانهاش آمده و بعد از ساعتی به قصد رفتن به خانه خواهرش از خانه او خارج شده است. در ابتدا همه چیز طبیعی به نظر میرسید تا اینکه گم شدن قولنامه منزل مسکونی طاهره (زن مفقود شده) به پلیس اعلام شد و همین موضوع سرنخی برای برملا شدن این جنایت شد. پاسخهای ضدونقیض ۳ مظنون پرونده که یکی از شرق و یکی از غرب میگفتند ظن مأموران را برانگیخت و این سرنخ را به کارآگاهان پلیس داد که آنها کاسهای زیر نیمکاسه دارند. دستور بازداشت متهمان صادر شد و هنوز زمانی از تحقیقات این پرونده نگذشته بود که عروس خانواده به حرف آمد و گفت که شوهرش (علی) با همدستی برادرشوهرش مادرشان را به قتل رساندهاند.
همین اعتراف یکخطی قفل زبان ۲ پسر طاهره را گشود و آنها نیز به قتل مادرشان، آن هم به بدترین شکل ممکن اعتراف کردند.
روایت آخر: مقتول پس از سقوط در دم فوت کرده است
روز گذشته قاضی ویژه رسیدگی به قتل عمد شعبه ۲۱۱ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه دو مشهد در تشریح آخرین جزئیات این پرونده جنایی به خبرنگار ما گفت: در حالی که متهم اصلی پرونده مدعی است مادرش پس از سقوط از پله جان داشته و او و برادرش با کشیدن پلاستیک بر روی سر مادرشان این زن میانسال را کشتهاند، اما نتیجه بررسیهای پزشکی قانون خلاف این ادعا را ثابت میکند، زیرا مقتول پس از سقوط از پله ضربه مغزی شده و در دم جان داده است؛ بنابراین متهمان این پرونده علاوه بر قتل نفس در ۳ مرحله مرتکب جنایت بر میت نیز شدهاند.
دکتر حسن زرقانی بیان کرد: متهمان نیز فرزند طلاق هستند و مقتول بعد از جدایی از همسرش به تنهایی زندگی میکرده است. علاوه بر این محل جرم تحت اجاره متهم اصلی پرونده بوده است که او و برادرش با طرح نقشه قبلی مادر خود را به محل کشاندهاند.
این مقام قضایی دادسرای مرکز استان خراسان رضوی گفت: از بقایای جسد بهجز جمجمه و چند استخوان چیز دیگری در محل باقی نمانده بود و متهمان در ۲ مرحله و بهطور کامل جسد مادر خود را به وسیله تینر سوزانده بودند.