طنین همتی|شهرآرانیوز، ازدواج مهم ترین تصمیم در زندگی هر فرد است که آینده او را تحت الشعاع قرار میدهد. و بعبارتی ازدواج کردن عملی استمراری است که نیاز به مراقبت دارد. بااینکه عشق پایه و اساس هر رابطهی عاشقانه است ولی کافی نیست. برای داشتن رابطهای سالم، هر دو طرف باید بخواهند که برای آن تلاش کنند.
یک روانشناس و مشاور خانواده در باره ملزومات ایجاد احساس رضایت در رابطه زناشویی می گوید: هر فرد در زندگی زناشویی با ایجادشدن «ما» بهجای «من»، نیازهایی پیدا میکند که در صورت برآوردهشدن، از رابطه مشترکشاحساس رضایت میکند. مهمترین این نیازها عبارتاند از اطمینان، تفریح، مهمبودن، عشق، آزادی و تعهد که اهمیت زیاد یا بیتوجهی به هر یک از این نیازها مشکلاتی را در رابطه ایجاد میکند. شناختن و تشخیص این مشکلات میتواند رضایت همسران را افزایش داد.
بهگفته زهرا همتی، اولین نیاز ما اطمینان است که معمولا زوجها این نیاز را با کلماتی مثل راحتی و امنیت به کار میبرند. این نیاز درافراد مختلف متفاوت است، گاهی فردی با حقوق کارمندی احساس امنیت میکند و گاهی فردی با درآمد بیشتر هم ممکن است احساسراحتی نکند. این نیاز مشخصه ثبات در رفتار همسر هم هست. این نیاز باید برآورده شود و بهتر است افراط در آن موجبمحافظهکاریهای نامعقولانه نشود. بهعنوان مثال این نیاز ممکن است در ادامهدادن رابطههای آسیبزا یا رفتارهای ناصحیح دخیل باشد.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: دومین نیاز تفریح است. این نیاز در زوجین با کلماتی مثل سرگرمی، سوپرایز و دعوا نشان داده میشود. هر فردی چه در زندگی مشترک و چه در زندگی فردی به تنوع نیاز دارد، اما گاهی این نیاز خود را در ارتباطهای نامعقول و متنوع یاخرید زیاد لباس و وسایل خانه یا حتی ادامهدارکردن بحثی پیشپاافتاده نشان میدهد که نهتنها موجب رضایت زناشویی میشود، که کاملا ارتباط سالم را به خطر میاندازد.
بهگفته این رواندرمانگر، سومین نیاز برای زوجین مهمبودن است. این نیاز را معمولا با کلماتی مثل رقابتداشتن با همسر، پیشرفت،انضباط و افتخار میتوان تشخیص داد. هر فردی در ارتباط با همسرش باید احساس مهمبودن، محبوببودن، مفیدبودن و عاقلبودن رادریافت کند. اگر گاهی این نیاز بهدرستی برآورده نشود، به رفتارهایی از قبیل لجاجتهای غیرمعقول یا رفتارهای غیراجتماعی برایمتفاوتدیدهشدن منجر میشود. این احساس به عزت نفس بسیار نزدیک است.
این روانشناس بیان کرد: چهارمین نیاز، عشق و ارتباط است. این نیاز معمولا با کلماتی مثل یکیشدن، محبت، مراقبتکردن وپاسخگوبودن نشان داده میشود. این مهم است که فردی ما را با تمام کاستیها و قوتها دوست داشته باشد و برای راحتی ما تلاش کند. البته شکل غیرمعقول آن میتواند در قالب محبت فراوان یک زوج، که گاهی با هدف وابسته و وامدارکردن همسر است، بروز داده شود و بهنیاز آزادی در فرد آسیب بزند.
وی با بیان اینکه پنجمین نیازی که همسران باید بهصورت معقولانه دریافت کنند، نیاز به آزادی است، یادآور شد: این نیاز معمولا باکلماتی مثل بهحال خود گذاشتن یا حریم شخصی بروز داده میشود و معمولا دیرتر از نیازهای دیگر در جریان ارتباط خود را نشانمیدهد، اما هیچوقت از بین نمیرود. تمایل به انتخاب و خودمختاری است که در تعادل این نیاز همسران موجب رشد و همچنین شناختآنها میشود، زیرا به انتخابهای هم احترام میگذارند. فاصلهگرفتن یا بهرسمتنشناختن این نیاز از جانب همسر یا پنهانکاریهایغیرمعقول که موجب بیاعتمادی میشود، بر رضایت زناشویی تأثیر منفی میگذارد.
این روانشناس ششمین نیاز را متعهدبودن بیان کرد: متعهدبودن معمولا با کلماتی مانند پیمان و پایبندی نشان داده میشود و از مهمتریننیازهای همسران است که در ادامه ارتباط بسیار مؤثر است. این نیاز بهمعنای این است که با وجود همه سختیها و اختلافات، به یک نفرمتعهد باشیم. معمولا اشتیاق و صمیمیت همسران عوامل مؤثر بر رفع این نیاز است. همچنین تصمیم و تلاش بر ماندن پیمان ازدواج،مهمترین عامل متعهدبودن است، بدین معنا که همسران در زمان سختی و راحتی تصمیم به متعهدبودن داشته باشند و برای آن تلاشکنند. بهعبارتی از انجام کار یا حضور در موقعیتی که تصور میکنند در حضور همسر بر پیمان و تعهد آنها آسیب میزند، در غیاب اوهم خودداری کنند.
در مجموع برآوردهکردن این نیازها از طرف همسران و همچنین شناخت اینکه کمبود کدام نیازها در همسران موجب نارضایتی شده وتلاش برای رفع و متعادلکردن آنها در رضایت زناشویی مؤثر است.