سرخط خبرها

زندگی بر بلندای شعله‌ها

  • کد خبر: ۶۲۴۰
  • ۱۱ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۱
زندگی بر بلندای شعله‌ها
گفت‌وگوی شهرآرامحله با آتش‌نشانان ایستگاه شماره ۱۷ در محله جاهدشهر

حسین برادران فر
خبرنگار شهرآرامحله منطقهایستگاه آتش‌نشانی شماره 17 در محله جاهدشهر یکی از جدیدترین ایستگاه‌های آتش‌نشانی شهرداری مشهد است که در سال1396 مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌ است و مجهز به آخرین مدل‌ خودروها، فناوری‌ها و تجهیزات روز آتش‌نشانی دنیاست. به غیر از یکی دو نفر همگی کارکنان ایستگاه آتش‌نشانی شماره17 از جوانان بین 30 تا 35سال تشکیل شده و جوان‌ترین مسئول شیفت ایستگاه را در بین تمامی ایستگاه‌های آتش‌نشانی شهر مشهد داراست. همچنین بیشتر مأموران این ایستگاه دارای رتبه‌های برتر مسابقات ورزشی استانی و کشوری در رشته‌های مختلفی همانند دوومیدانی، فوتبال و کشتی آزاد و کشتی پهلوانی هستند و با اتکا به دانش، مهارت و آمادگی جسمانی، مأموریت‌های ناممکن بسیاری را انجام داده‌اند. به قول بچه‌های آتش‌نشان صبح زود وقتی که در سر شیفت کاری حاضر می‌شوند، هنگام ترک منزل، با خانواده و فرزندان خود خداحافظی می‌کنند، چراکه برگشتشان با خداست ولی خب همگی عاشق کارشان هستند، جان عزیزشان را به خطر می‌اندازند تا جان من و شما را نجات دهند، به پاس روز آتش‌نشان به ایستگاه شماره17 در میدان بوستان و محله جاهدشهر رفته‌ایم و با تعدادی از جانفشانان آتش‌نشان گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه خواهید خواند.

ایستگاه آتش‌نشانی شماره ۱۷ در محله جاهدشهر یکی از جدیدترین ایستگاه‌های آتش‌نشانی شهرداری مشهد است که در سال ۱۳۹۶ مورد بهره‌برداری قرار گرفته است و مجهز به آخرین مدل خودروها، فناوری‌ها و تجهیزات روز آتش‌نشانی دنیاست. به غیر از یکی دو نفر همگی کارکنان ایستگاه آتش‌نشانی شماره ۱۷ از جوانان بین ۳۰ تا ۳۵ سال تشکیل شده و جوان‌ترین مسئول شیفت ایستگاه را در بین تمامی ایستگاه‌های آتش‌نشانی شهر مشهد داراست. همچنین بیشتر مأموران این ایستگاه دارای رتبه‌های برتر مسابقات ورزشی استانی و کشوری در رشته‌های مختلفی همانند دوومیدانی، فوتبال و کشتی آزاد و کشتی پهلوانی هستند و با اتکا به دانش، مهارت و آمادگی جسمانی، مأموریت‌های ناممکن بسیاری را انجام داده‌اند. به قول بچه‌های آتش‌نشان صبح زود وقتی که در سر شیفت کاری حاضر می‌شوند، هنگام ترک منزل، با خانواده و فرزندان خود خداحافظی می‌کنند، چراکه برگشتشان با خداست، ولی خب همگی عاشق کارشان هستند، جان عزیزشان را به خطر می‌اندازند تا جان من و شما را نجات دهند، به پاس روز آتش‌نشان به ایستگاه شماره ۱۷ در میدان بوستان و محله جاهدشهر رفته‌ایم و با تعدادی از جانفشانان آتش‌نشان گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه خواهید خواند.

حادثه و هیجان را دوست دارم
مهدی هوشمند متولد سال ۱۳۶۱ درمشهد است. به گفته خودش به خاطر هیجان زیادی که در شغل آتش‌نشانی وجود دارد، این شغل را انتخاب کرده است.
وی با بیان اینکه در دوران نوجوانی بچه پر شر و شوری بوده و از هیجان و فعالیت‌های استرس‌زا لذت می‌برده است، بیان کرد: از وقتی بچه بودم از کار‌های ترسناک، بازی‌های هراس‌آور که همراه با خطرکردن و ترس و لرز باشد یا شوخی‌هایی که امروزه باعنوان «شوخی شهرستانی» از آن یاد می‌شود و باعث کُپ‌کردن طرف مقابل می‌شود، خوشم می‌آمد، همیشه به بچه‌محل‌ها می‌گفتم که من بالأخره شغلی را انتخاب خواهم کرد که سراسر هیجان و استرس باشد و درنهایت همین هم شد و دست‌آخر آتش‌نشان شدم.
البته از وقتی که برادر بزرگ‌تر من (حسین هوشمند) در آتش‌نشانی استخدام شد، هر از چندگاهی به او سر می‌زدم و با شنیدن داستان‌هایی که مأموران ایستگاه و برادرم درباره حریق و خطر‌های نجات تعریف می‌کردند، حس و علاقه‌ام به این شغل بیش از پیش شد و سرانجام در آزمون استخدامی سال ۱۳۸۶ شرکت کردم و بعد از قبولی به‌عنوان مأمور آتش‌نشانی خدمتم را در این حرفه هیجان‌انگیز و البته خطرناک شروع کردم. در طول این ۹ سال در ایستگاه‌های مختلف آتش‌نشانی در سطح شهر مشهد خدمت کردم و در هر دو نوع عملیات آتش‌نشانی (حریق و گروه امداد و نجات) حضور داشته‌ام، با وجودی که در ابتدا به عشق هیجان به آتش‌نشانی پیوستم، حالا به عشق نجات جان یک انسان درمانده و نیازمند که در زیر آتش و دود گرفتار شده است به دل آتش می‌زنم و از این بابت احساس غرور می‌کنم.

حادثه‌هایی از روی ناآگاهی
بچه پرشر و شور دیروز و آتش‌نشان امروز در طول ۹ سال حضور در ایستگاه‌های آتش‌نشانی در نواحی مختلف مشهد، دو حادثه‌ای را که به عنوان مأمور نجات در آن شرکت کرده است برای ما بیان می‌کند.
هوشمند با اشاره به این موضوع که دلیل هر دو حادثه ناآگاهی و بی‌توجهی بوده است، می‌گوید: بسیاری از حوادثی که منجر به خسارت‌های مالی و حتی جانی می‌شود به دلیل بی‌اطلاعی و زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات ایمنی اتفاق افتاده است. زمانی که در ایستگاه ۲۲ آتش‌نشانی بودم، خبر دادند که در خیابان فکوری خانه‌ای آتش گرفته و در این حادثه یک نفر نیز در حریق محبوس شده است، آتش‌نشانان بلافاصله به محل اعزام شدند، دود بسیار غلیظ و سیاهی از خانه به بیرون می‌زد، به‌طوری که هر شخصی این دود سیاه‌رنگ را می‌دید با خود فکر تصور می‌کرد که تمام اسباب خانه و آدم‌هایی که در آنجا هستند، جزغاله شده‌اند. با تجهیزات کامل تنفسی، به همراه یکی دیگر از همکاران وارد منزل دچار حریق شدیم، ابتدا به دنبال منشأ دود گشتیم و سرانجام بعد از مدتی جست‌وجو، متوجه شدیم، صاحبخانه برای آب‌کردن برفک‌های یخچال، پیک‌نیک روشن را در یخچال گذاشته و با خیال راحت در حال استراحت بود، حرارت شعله پیک‌نیک نوار و بخش‌های کائوچویی یخچال را سوزانده و باعث حریق گسترده‌ای شده بود. صاحبخانه نیز به‌واسطه آتش و دود غلیظ از حال رفته و بیهوش شده بود، با مشقت در حالی که از شدت دود و سیاهی در و دیوار، چشم، چشم را نمی‌دید، پنجره‌ها را پیدا کرده و با بازکردن پنجره‌ها، دود از خانه خارج شد، صاحبخانه نیز نجات پیدا کرد و برای تکمیل درمان به بیمارستان اعزام شد. این حادثه یکی از حوادثی بود که به دلیل نداشتن اطلاعات و نبود آگاهی لازم به وجود آمده بود، بهترین روش برای بازکردن برفک و یخ یخچال استفاده از آب گرم است. با گذاشتن قابلمه آب گرم در داخل یخچال تمام برفک‌ها و یخ‌ها بدون هیچ‌گونه عوارضی باز می‌شود.
وی ادامه می‌دهد: مورد دیگر که حادثه بسیار تلخی بود، تصادف مرگ‌باری بود که در بزرگ‌راه آزادی رخ داده بود. در این حادثه که بی‌احتیاطی، سرعت زیاد  خودرو و انحراف باعث آن شده بود، خودرویی با ۳ سرنشین جوان و سرعت زیاد کنترل خود  را از دست داده بود و به ستون فلزی و گاردریل‌های کنار بزرگ‌راه برخورد می‌کند. شدت این حادثه به‌قدری زیاد بود  که ظاهر و صورت قربانیان کاملا از بین رفته بود، روز بعد از این حادثه یکی از همکارانی که در این حادثه همراه ما و گروه نجات بود، به من زنگ زد و با حالت اندوه شدید به من گفت که یکی از آن جوان‌های فوت شده در حادثه شب گذشته، رفیق و بچه محله‌مان بود. این موضوع نیز تا مدت‌ها من و همکارم را مکدر و پریشان‌خاطر کرده بود.

علاقه نباشد کم می‌آوری
مأمور ایستگاه آتش‌نشانی شماره ۱۷ که سابقه ۹ سال حضور در عملیات‌های مختلف آتش‌نشانی را دارد، معتقد است که اگر علاقه و عشق به این حرفه نباشد، نمی‌توان دوام آورد.
مهدی در توضیح این مطلب می‌گوید: همه کسانی که حرفه آتش‌نشان را برای خود برمی‌گزیند، در همان روز‌های اول و بعد از چند مأموریت، متوجه خطرناک‌بودن مأموریت‌ها و دلخراش‌بودن صحنه‌های پیش رو می‌شود، شغل ما طوری است که به قول معروف رفتنت دست خودت است و آمدنت دست خدا، هر لحظه ممکن است در یکی از مأموریت‌ها که برای اطفای حریق می‌رویم در اثر انفجار یک منبع مخفی یا خراب‌شدن ناگهانی ساختمان در زیر آوار دفن شویم. یک آتش‌نشان حتی اگر در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن در طول سال‌های خدمت متحمل حادثه و اتفاق ناگواری نشود، در ایام بازنشستگی به دلیل استرس، فشار‌های جسمی، روحی و عضلانی که در طول ۳۰ سال کار پرفشار بر او وارد می‌شود، از پنجاه‌سالگی به بعد با انواع درد‌های دست، پا و کمر مواجه شده و زندگی روزانه‌اش با یک پلاستیک قرص‌های جور واجور خواهد گذشت. از لحاظ مالی نیز حقوقی که ما از سازمان آتش‌نشانی دریافت می‌کنیم با احتساب اضافه‌کاری، سختی‌کار، ۲۴ ساعت دور از خانواده و موارد دیگر حتی به اندازه یک کارگر نیمه‌حرفه‌ای هم نیست و هرکدام از این بچه‌ها در هر شغل دیگری که مشغول شوند، درآمد بیشتری خواهند داشت. من و همه بچه‌های این ایستگاه فقط به عشق خدمت به مردم و نجات انسان‌های درمانده و گرفتار در این شغل مانده‌ایم و همین که دعای خیر مردم و خانواده آن‌ها پشت سرمان باشد، برایمان کافی است. تا زمانی که این عشق و علاقه وجود داشته باشد، همه بچه‌ها برای نجات انسان‌های گرفتار تا دل آتش هم می‌روند و ترسی از حرارت زیاد آتش و سوختن نخواهند داشت.

خانواده مشوقم بودند
مهدی مالکی متولد سال ۱۳۶۱ است و ۸ سال سابقه خدمت در آتش‌نشانی را دارد. او نیز با وجودی که از طریق قبولی در آزمون استخدامی وارد سازمان آتش‌نشانی شده معتقد است، حمایت‌های خانواده‌اش (همسر و دو فرزندش) باعث تداوم حضور موفق او در این حرفه شده است.
مهدی در توضیح این مطلب می‌گوید: بعد از گرفتن دیپلم، از طریق آگهی در جراید و روزنامه‌های کثیرالانتشار در آزمون سازمان آتش‌نشانی شرکت کردم و بعد از قبولی در آزمون‌های عملی و تئوری به استخدام سازمان آتش‌نشانی درآمدم. روز‌ها و ماه‌های اول مثل خیلی دیگر از بچه‌ها به‌واسطه کار سخت، حوادث ناگوار و صحنه‌های دلخراش علاقه چندانی به شغل آتش‌نشانی نداشتم و همین که حرفه‌ای داشتم و نان حلالی برای زن و بچه‌ام درمی‌آوردم، برای من کافی بود. اما بعد از سپری‌کردن چندین عملیات امداد و نجات و خاموش‌کردن چندین حریق، وقتی که بچه‌ای را از دل آتش آورده و به آغوش مادرش می‌سپارید، وقتی که خانواده حادثه‌دیده را از خودرو چپ‌شده بیرون کشیده و به بیمارستان می‌رسانید و جان آن‌ها را نجات می‌دهید، وقتی که شاهد هستی در هنگام نواخته شدن آژیر حریق، هر کسی در حال هر کاری است، با سرعت می‌دود، با سرعت رانندگی می‌کند، با سرعت شلنگ‌ها را باز می‌کنند و با سرعت خودشان را به دل آتش می‌زنند، گویی که خانه خودشان آتش گرفته است و خانواده خودشان اسیر حریق شده است، اینجاست که دیگر نمی‌توانید عاشق این شغل نشوید، با دیدن این همه زیبایی، حاضر می‌شوی جانت را در طبق اخلاص گذاشته و جان انسانی را نجات دهید. این یعنی عشق و من ۸ سال است که عاشقی به قیمت جان را در ایستگاه‌های آتش‌نشانی شماره ۲۵، ۳۰ و ۲۶ تجربه کرده‌ام و اکنون مدتی است که افتخار فعالیت در ایستگاه آتش‌نشانی شماره ۱۷ و خدمت به شهروندان منطقه الهیه نصیب من شده است.

تشکر نجات‌یافتگان از حادثه
آتش‌نشان ایستگاه شماره ۱۷ محله جاهدشهر در عملیات‌های مختلفی جان افراد بسیاری را نجات داده است و در بسیاری از موارد این نجات‌یافتگان با حضور در ایستگاه آتش‌نشانی از او و دیگر اعضای گروه نجات تشکر کرده‌اند.
 مهدی مالکی با اشاره به یکی از این عملیات‌های دشوار نجات می‌گوید: چندسال قبل هنگام غروب به ما خبر دادند کارواشی در حاشیه بزرگ‌راه آزادی دچار حریق گسترده‌ای شده و دو نفر در داخل آتش گرفتار شده اند. وقتی به محل کارواش رسیدیم با آتشی همراه با انفجار‌های مهیب روبه‌رو شدیم، بلافاصله به همراه دو نفر دیگر وارد کارواش شدیم، فرصت زیادی نداشتیم، باید دو نفر مانده در آتش را نجات می‌دادیم، اما هرچه می‌گشتیم موفق به پیداکردن کارگران مفقودی نشدیم. سرانجام در انتهای کارواش اتاقک دود گرفته‌ای نظر ما را جلب کرد، به‌سرعت خودمان را به اتاقک رسانده و در آن را باز کردیم، بدن نیمه‌جان دو کارگر کارواشی که دارای سوختگی‌های شدیدی نیز شده بودند، در اتاقک پیدا شد. بلافاصله هر دو نفر را بغل کرده و به بیرون از محل کارواش انتقال دادیم، اما به دلیل سوختگی شدید امیدی به زنده‌ماندنشان نمی‌رفت باوجوداین و به‌سرعت هر دو را به بیمارستان منتقل کردیم. چند روز بعد با بیمارستان تماس گرفتم و جویای احوال این دو جوان شدم، مسئول بخش که متوجه استرس من شده بود، با لحنی آرام گفت: «خداروشکر، از مرگ نجات پیدا کرده و به بخش منتقل شده‌اند.» از شنیدن این خبر بسیار مشعوف شدم. یک روز صبح همین‌طور که در حال ورزش در ایستگاه بودم، همان دو نفر کارگر به همراه خانواده‌شان برای تشکر از من و دوستان گروه نجات به ایستگاه آمده بودند، با دیدن آن دو نفر و لبخند شادی که بر روی لبان خانواده آن‌ها وجود داشت، احساسی از روی افتخار تو‌أم با حس لذت از نجات جان انسان‌ها به من دست داد، چه زیبایی بالاتر از این...

آرامش‌بخشی و روان‌شناسی درحادثه
آتش‌نشان سابق ایستگاه‌های ۲۵ و ۲۶ از برخی آتش‌سوزی‌های عمدی که توسط انسان‌های آشفته‌خیال و پریشان‌حال انجام می‌شود سخن به میان آورده و معتقد است: در چنین مواردی آشنایی آتش‌نشان با علم روان‌شناسی و رفتارشناسی مؤثر خواهد بود.
مهدی با تأکید براین موضوع می‌گوید: آشنایی با مضامین روان‌شناسی و چگونگی عکس‌العمل درموارد خاص، می‌تواند یکی از امتیازات یک آتش‌نشان باشد، چون در حوادث آتش‌نشانی افرادی که دچار خسارات جسمی و مالی می‌شوند، از لحاظ روحی دچار آشفتگی شدید بوده و حتی گاهی اوقات نیز ممکن است فردی به دلیل نداشتن کنترل بر رفتار خود باعث‌وبانی آتش‌سوزی دیگری شود، در یکی از همین موارد که ما در ایستگاه میدان مادر بودیم، اطلاع دادند که فردی که دچار آشفتگی روانی است، یکی از اتاق‌های خانه‌اش را آتش زده و در اتاق را روی خودش بسته است. بلافاصله خودمان را به محل حادثه رساندیم، مردی آشفته‌احوال آنچه در خانه داشت به بیرون پرتاب می‌کرد تا کسی نتواند به او نزدیک شود، از طرفی یک چاقوی تیز و بزرگ در دست گرفته و باعث رعب و وحشت همگان شده بود. تا به محل حادثه رسیدیم، نیروی انتظامی نیز در محل حاضر بود، به همراه یکی از بچه‌ها به قول خودش کلی کتاب روان‌شناسی خوانده نزدیک مرد آتش‌افروز شدیم و باب سخن را با او باز کردیم. بعد از چند دقیقه گفتگو و در یک فرصت مناسب پلیس چاقوی تیز را از دست مرد پریشان‌حال گرفت و او را خلع سلاح کرد و ماجرا به خیر و خوشی تمام شد.
وی می‌افزاید: همچنین بار‌ها دیده‌شده که در موارد آتش‌سوزی افراد در محل تجمع می‌کنند، یا خانواده‌ها داد و بیداد کرده و بر سر و صورت می‌کوبند، همه باید بدانند با این قبیل کارها، حریق مهار نمی‌شود، آتش باید در کمال خونسردی و با سرعت کنترل شود که هرچه ازدحام افراد و سر و صدای دور و بر بیشتر باشد، حریق دیرتر خاموش شده و بدیهی است خسارت‌های جانی و مالی بیشتری بر جا خواهد گذاشت.

غیراستانداردبودن بیشتر ساختمان‌ها
امیرمحمد اسماعیلی ۱۲ سال سابقه کار در آتش‌نشانی دارد. او دوران سربازی را نیز به‌عنوان سرباز آتش‌نشان خدمت کرده است.
امیرمحمد دراین‌باره می‌گوید: به دلیل علاقه زیادی که به حرفه آتش‌نشانی داشتم بعد از گرفتن مدرک دیپلم، دوران سربازی را به صورت سرباز آتش‌نشان در ایستگاه آتش‌نشانی گذراندم و در این مدت نیز با حضور در عملیات‌های مختلف تجربیات خوبی کسب کردم، بعد از اتمام دوره سربازی نیز با توجه به سوابق علمی و عملی متعدی که در زمینه اطفای حریق فراگرفته بودم، در آزمون آتش‌نشانی شرکت و با امتیاز عالی قبول شده و جذب سازمان آتش‌نشانی شدم.
وی در ادامه از تلخ‌ترین خاطره کاری خود یاد کرده و می‌گوید: اولین ایستگاهی که به‌طور حرفه‌ای در آن مشغول به خدمت شدم، در اطراف حرم مطهر رضوی قرار داشت. در یکی از عملیات‌ها به ما خبر دادند که آشپزخانه یک هتل ۶ طبقه دچار حریق شده است، برای آنکه زودتر به محل اطفای حریق برسیم، از طریق پله‌های اضطراری کنار ساختمان، خود را به طبقه ششم رساندیم، در این طبقه بالکنی قرار داشت که کاملا خراب و ازبین رفته بود، این بالکن شکسته شد و همکار ما که  روی بالکن ایستاده بود، از طبقه ۶ روی زمین افتاد، بلافاصله خودم را بالای سرش رساندم، تمام بدنش دچار شکستگی شده بود، او را به بیمارستان منتقل کردیم، اما افسوس، با وجود تلاش پزشکان همکار و رفیق خوبمان، به‌دلیل شدت جراحات از دنیا رفت. این حادثه تلخ تا مدت‌ها جلوی نظرم بود، غیراستانداردبودن بالکن و پله‌های اضطراری این هتل ۶ طبقه باعث شهادت این دوست و همکار آتش نشان ما شد. متأسفانه به دلیل نبود رسیدگی و نظارت کافی بیش از ۹۰ درصد ساختمان‌های قدیم و حتی نوساز مشهد بدون کپسول و مخزن آب هستند و مواردی هم که مخازن و شلنگ اطفای حریق دارند، بدون آب هستند و عملا نمی‌توان از آن‌ها استفاده کرد. با توجه به کثرت هتل و هتل‌آپارتمان‌ها و نبود خیابان عریض و مناسب در محدوده حرم مطهر، خدمات‌رسانی آتش‌نشان‌ها در این محدوده و دیگر نقاط شهر با کندی انجام می‌شود، اما اگر سیستم اطفای حریق هتل‌ها سالم، استاندارد و به‌روز باشد، می‌توان از خسارت‌های جانی و مالی بیشتر جلوگیری‌کرد.

جعبه شیرینی معذرت‌خواهی
آتش‌نشان باسابقه ایستگاه شماره ۱۷ می‌گوید: در هنگام حادثه و حریق، گاهی مأموران آتش‌نشانی به دلایل متعدد از جمله ترافیک با تأخیر به محل حادثه رسیده و مورد اهانت قرار گرفته‌اند.
وی با تأیید این مطلب می‌گوید: آتش‌نشانان زیادی درطول دوران خدمت خود با چنین رفتار‌های اهانت‌آمیزی از طرف افراد حادثه‌دیده و قوم و خویش آن‌ها مواجه شده‌اند، اما با درک شرایط افراد، این توهین‌ها را تحمل کرده و سکوت می‌کنند. اوایل خدمت که ۲۲ ساله بودم و به قول معروف در اوج غرور و قدرت جوانی قرار داشتم، برای مأموریت آتش‌سوزی خانه و مغازه‌ای اعزام شدیم، در داخل کوچه منتهی به محل حادثه، مراسم عروسی بود، به همین دلیل ما چند دقیقه دیرتر به محل حادثه رسیدیم. صاحب مغازه و منزلی که درحال سوختن بود، باعصبانیت به طرفم آمد و سیلی محکمی به گوشم زد و چند تا فحش آبدار هم نثار من و جد و آبادم کرد. به هر ترتیبی بود جلوی خودم را گرفتم و با معذرت‌خواهی برای اطفای حریق به داخل منزل رفتیم و خوش‌بختانه توانستیم با خاموش‌کردن به موقع آتش بخش زیادی از اموال او را نجات دهیم. چند روز بعد از این حادثه همان پیرمرد به همراه خانواده و یک جعبه شیرینی به ایستگاه آتش‌نشانی آمد و از رفتار زشتش عذرخواهی‌کرد. درطول چندین سال خدمتم درآتش‌نشانی رفتار‌های مشابه آن پیرمرد بسیار اتفاق افتاده‌است و من همیشه سعی‌کرده‌ام که خودم را به جای فرد آسیب‌دیده قرار دهم و آرامش خودم را حفظ کنم.

کمبود نیرو و سختی کار
ناصر باقری متولد سال ۱۳۶۳ که از سال ۱۳۹۱ در شغل آتش‌نشانی مشغول فعالیت است از سختی کار و کمبود نیروی آتش‌نشان گلایه می‌کند.
ناصر با تأکید بر این موضوع می‌گوید: ساعات کاری آتش‌نشانان در همه جای دنیا ۲۴ ساعت کار و ۴۸ ساعت استراحت است که اصطلاحا به این نوع ساعت کاری ۲۴، ۴۸ اطلاق می‌شود. اما در آتش‌نشانی مشهد، شیفت کاری ۲۴ و ۲۴ است، یعنی در قبال ۲۴ ساعت‌کار، ۲۴ ساعت استراحت در نظر گرفته می‌شود، با توجه به سختی کار آتش‌نشانی و فعالیت نیرو‌های آتش‌نشان در شغل دوم و سوم برای تأمین هزینه‌های زندگی، در طول ۲۴ ساعت حضور در محل کار، به دلیل استرس، نگرانی و خستگی‌ای که آتش‌نشان دارد، راندمان و عملکرد او در سطح عالی و مناسب نخواهد بود، از طرف دیگر لباس‌های آتش‌نشان‌ها قدیمی و وزن زیادی دارد که این موضوع نیز باعث کندی حرکت آن‌ها می‌شود، البته تا جایی که خبر دارم آتش‌نشانی تهران از لباس‌های جدید برای کارکنان خود استفاده می‌کند که امیدواریم به دست ما نیز برسد.
او در ادامه می‌گوید: موضوع دیگر کمبود نیرو در ایستگاه‌های آتش‌نشانی است، در همه جای دنیا رسم است که برای اطفای حریق معمولا دو یا سه آتش‌نشان حرکت می‌کند، که اگر برای یکی اتفاقی افتاد نفرات بعدی به او کمک کنند، اما در آتش‌نشانی مشهد برخی عملیات‌ها یک نفره انجام می‌شود که خطرات زیادی دارد، البته از زمانی که جناب عزیزی، مدیر عامل جدید سازمان آتش‌نشانی شده، وضعیت بهتر است و برای جبران کمبود نیرو، دستور جذب ۶۰۰ آتش‌نشان جدید داده شده‌است.
باقری خاطرنشان می‌کند: در کنار کمبود نیروی آموزش‌دیده و تجهیزات مدرن، ناهماهنگی‌های برخی ارگان‌های مربوطه نیز باعث افزایش خسارات مالی و جانی در حوادث می‌شود، به‌طور مثال زمانی که در ایستگاه ۳۶ (بولوار آزادی) مشغول به کار بودم، برای کمک به مجروحان یک تصادف، به محل حادثه در ابتدای بولوار آزادی رفتم. در بین همه مجروحان دختربچه‌ای بود که از ناحیه سر دچار مجروحیت و خونریزی شدیدی شده بود، بلافاصله او را بغل کردم و به سراغ راننده اورژانس که در محل بود رفتم و از او خواستم که دختر را به بیمارستان برساند، اما راننده بدون اهمیت دادن به این موضوع و حال وخیم دختربچه، گفت که تا پایان مأموریت نمی‌تواند محل را ترک کند. نیم ساعت بعد زمانی که کودک را به بیمارستان رساندیم، متأسفانه دختر به علت خونریزی شدید فوت کرد، درحالی که دکتر معالجش معتقد بود اگر چند دقیقه زودتر دخترک به بیمارستان منتقل می‌شد، امکان زنده‌بودن او بسیار زیاد بود. امیدوارم با توجه بیشتر و رسیدگی به این مشکلات در آینده حوادث و تلفات کمتری داشته باشیم.

آتش‌نشانی با مدال‌های ورزشی
سید سعید موسوی، جوان‌ترین مسئول شیفت آتش‌نشانی مشهد و ورزشکاری با افتخارات ملی در عرصه دوومیدانی کشور است.
 سید سعید موسوی با تأیید این موضوع می‌گوید: در دوران نوجوانی به‌طور حرفه‌ای ورزش دوومیدانی را انجام داده و در چندین دوره مسابقات استانی و کشوری، رتبه‌های متعددی را نیز کسب کرده‌ام، علاوه‌بر من که ورزشکار حرفه‌ای هستم، در ایستگاه شماره ۱۷ چند آتش‌نشان ورزشکار دیگر که دارای مقام کشوری در رشته‌های کشتی و فوتبال هستند نیز فعالیت می‌کنند.
وی ادامه داد: آمادگی جسمانی و ورزیدگی یکی از ضروریات هر آتش‌نشان در زمان عملیات امداد و نجات است، به همین دلیل ما هر روز در اوقات فراغت تمرینات ورزشی و بدن‌سازی را در سالن ورزشی ایستگاه انجام می‌دهیم تا همیشه در وضعیت آماگی جسمانی کامل قرار داشته باشیم، حتی در اوقات غیرشیفت نیز همکاران ما درکلاس‌های ورزشی که سازمان در نظر گرفته است، باید شرکت کنند.

آماده آموزش هستیم
مسئول شیفت ایستگاه آتش‌نشانی شماره ۱۷ آمادگی کامل ایستگاه جاهدشهر را برای آموزش به شهروندان و ساکنان محله اعلام می‌کند.
وی با تأکید بر این موضوع می‌گوید: بی‌تردید بروز برخی حوادث و نرسیدن کمک به‌موقع به دلیل نداشتن اطلاعات کافی و ناهماهنگی شهروندان است، به عنوان نمونه وجود برخی مواد آتش‌زا در آشپزخانه، معیوب بودن سیستم برق‌کشی در خانه و مجتمع‌ها، تجمع شهروندان در مسیر و اطراف محل حادثه یا آشنا نبودن آن‌ها با کمک‌های اولیه سبب کند شدن امدادرسانی و بالا رفتن خسارات جانی و مالی در حوادث غیرمترقبه شده‌است. ما در ایستگاه آتش‌نشانی (جاهدشهر) آماده هرگونه آموزش و اطلاع‌رسانی درباره کمک‌های اولیه، موادآتش‌زا و دیگر موارد پیشگیرانه هستیم و در صورت تقاضای اهالی برای برگزاری کلاس‌های آموزشی موضوع را با واحد آموزش سازمان آتش‌نشانی اطلاع داده و آن‌ها نیز کلاس‌های آموزشی را در ایستگاه یا محل دیگری برای شهروندان محله جاهدشهر و حتی محلات دیگر برگزار خواهند کرد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->