زیست جمعی اقتضائات و الزامات خود را دارد. باید «باهم بودن» را چنان پررنگ کنیم که «هیچ شهروندی» در مشکلاتی که بر سرش آوار میشود، احساس تنهایی نکند. برای تقویت و توسعه این نگاه است که باید به کمپینهای اجتماعی توجه ویژه داشته باشیم و بهروز، موضوعی و متناسب با نیازها آن را تعریف و طراحی و اجرایی کنیم. این یک تکلیف اخلاقی برای آحاد جامعهای است که امامی چون حضرت امام حسن مجتبی(ع) دارند که آوازه کرامت و دستگیریاش، 14 قرن است که آواز میشود و درسی است که به هر خوانش، زندگیهایی را نجات میدهد. در همین مکتب حسنی است که بیشتر به این واقعیت پی میبریم که «ما به هم ربط داریم» و باید نسبت به غم و شادی هم احساس مسئولیت کنیم. تقسیم شادی یک سنت است و غمزدایی از چهرهها یک ضرورت اجتماعی که در کمپینها باید بدان توجه داشته باشیم. این باعث ارتقای روحیه تعاون و بالاتر از آن روحیه اخوت در جامعه میشود.
چندی پیش که در مراسم سالگرد روزنامه شهرآرا تأکید کردم «ما به هم ربط داریم» و تبلیغات شهرآرا بدان اختصاص یافت، برخی افراد گفتند که مأموریت حل مشکلات شهروندان با حکومت است و ما تکلیفی نداریم. در پاسخ گفتم که آموزههای دینی، بطلان این گزاره را به تأکید بیان میکند و ما را به همگرایی و بودن باهم و برای هم میخواند. نگاه به کارکرد دولتها در تعریف مدرن و امروزی آنها نشان میدهد که برای اصلاح امور نیازمند به فعالسازی ظرفیتهای مردمی هستیم و تجربه نیز گواهی میدهد آنچه دولتها و نهادهای دولتی به دلیل ساختارهای بوروکراتیک نتوانند، مردم توانند و به انجام رسانند. تجربه جهانی گرهگشایی کمپینها یا همان «همگرایی» خودمان نشان میدهد که میتوان با همراهی همگان این گرهها را گشود. اینکه از کمپین سخن میگوییم، فراتر از معنای لغوی این واژه و بهدوراز فعالیتهای مقطعی سیاسی و ناظر به انتخابات است، بلکه با پذیرش مقطعی بودن کمپین به کارکرد اجتماعی، انسانی آن در راستای ارتقای روحیه «تعاون بر خیر و تقوا» است که فرمان قرآن است و نهتنها گرفتاریها را برطرف میکند، بلکه بر گسستهای اجتماعی در جامعه، راه میبندد و آحاد جامعه را به اخوت دینی نزدیکتر میکند. با نگاه به این کارکرد است که میگوییم حتی اگر نهادهای حکومتی و عمومی بتوانند همه مشکلات جامعه و آحاد آن را حل کنند، باز برای ارتقای روحیه نوعدوستی و اخلاق زیستی همکاری در امور خیر، ضرورت دارد کمپینهای اجتماعی و گرهگشا به انجام رسد تا جلو واگرایی اجتماعی را بگیرد و این واقعیت مشحون از حقیقت را به ما یادآورد که؛ ما به هم ربط داریم. این هم فراتر از یک شعار، یک راهبرد همهجانبه و عمیق است که میتواند ما را به مقصود و مقصد عالی برساند؛ چه به فرموده حضرت حافظ:
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند...
و چنانکه روزنامهنگار قدیمی شهرمان پیشتر نوشته بود: این فقط ساختمانها نیستند که به هم تکیه میدهند تا بگویند به هم ربط دارند؛ ما شهروندانی که در این خانهها زندگی میکنیم، بیشتر از سازهها به هم ربط داریم. پس باید گامی چند به پیش برداریم. همین امروز هم باید شتاب دهیم گامها را که فردا گاهی خیلی دیر میشود!