حمیدرضا معصومیان | شهرآرانیوز؛ امروز ۶ اردیبهشت، دوازدهمین سالروز سقوط تیم فوتبال پیام مشهد از لیگ برتر است. درست ۱۲ سال پیش در چنین روزی در چهارچوب هفته پایانی دوره هشتم لیگ برتر، تیم فوتبال پیام در مشهد میزبان تیم استقلال تهران بود؛ مسابقهای که برنده آن قهرمان لیگ شد و بازنده از لیگ سقوط کرد.
حدود ۳۰ هزار نفر ۱۲ سال پیش در چنین روزی ورزشگاه ثامن مشهد را پر کرده بودند تا شاهد یکی از حساسترین بازیهای سال باشند. استقلال با بردن پیام میخواست در مشهد قهرمان شود و پیام امیدوار بود با توقف استقلال در لیگ بماند. ۹۰ دقیقه بازی جذاب ۲ تیم درنهایت با یک گل به سود استقلال تمام شد و حوادث آن هفته هم دستبهدست هم دادند تا آبیهای تهرانی در مشهد جشن بگیرند.
همزمان با بازی استقلال و پیام، فولاد خوزستان که آن زمان دست مجید جلالی بود، ذوبآهن را با ۴ گل شکست داد تا استقلال که از نظر امتیاز از تیم اصفهانی عقب بود، با بردن پیام بهلطف تفاضل گل قهرمان شود. از آنطرف ابومسلم ۳۴ امتیازی هم با ملوان در انزلی مساوی کرد تا ۳۵ امتیازی شود و بهلطف تفاضل گل، بالاتر از آخرین تیم سقوطکننده، یعنی پیام مشهد، بایستد!
پیام همراه با داماش گیلان و برق شیراز که این آخری تا هفته ششم صدرنشین لیگ هم بود (!) به لیگ دستهاول سقوط کردند و هیچکدامشان هیچگاه به این سطح برنگشتند. پیام بعد از این روز تلخ یکیدو سال در لیگ دستهیک بود و بعد در عرض ۲ سال ابتدا به لیگ دسته ۲ و سپس به دسته ۳ سقوط کرد و درنهایت نابود شد. آنها در تنها سالی که در لیگ برتر بودند، به اندازه ۱۰ سال تیمهای دیگر حاشیه داشتند. حاشیههایی که تا شب و روز بازی آخرشان هم ادامه داشت. آنچه در ادامه میخوانید، بازخوانی ساعات پایانی حضور پیام در لیگ برتر است.
غیاثیان، نوشدارو بعد از مرگ سهراب
پیام فصلی پرحاشیه در اولین سال حضورش در لیگ برتر داشت. آنها که معجزهوار به لیگ برتر آمده بودند، بعد از رسیدن به بالاترین سطح فوتبال کشور بهجای همدلی تا گردن در باتلاق حواشی ریزودرشت فرو رفتند. اختلاف شدید بین بازیکنان بومی، غیر بومی و حتی یکیدو بازیکن خارجی تیم از یکطرف و اختلاف و دستهبندی بازیکنان با کادر فنی که ۴ بار در طول فصل تغییر کرد از طرف دیگر پیام را به بازار مکارهای تبدیل کرده بود که هرکسی ساز خودش را میزد. این وضع تا روز پایانی مسابقات هم ادامه داشت و با اینکه در هفتههای پایانی مرحوم غیاثیان نتایج خوبی با این تیم گرفت، نوشدارو بعد از مرگ سهراب بود.
غیاثیان بعد از اینکه مجموعه کوهسر بهنوعی مالکیت باشگاه پیام را گرفت، سرمربی سبزپوشان شد. او با کنارگذاشتن چند بازیکن یاغی تیم که درعمل نمیخواستند پیام نتیجه بگیرد، تیم را متحد کرد و موفق شد با بردن سایپا، فجر سپاسی و راهآهن در ۴ هفته آخر، امید را به اردوی تیم برگرداند، اما دیگر دیر شده بود. پیام در آن فصل درکل در ۹ بازی برنده شد که ۴ برد آن در دوران مرحوم غیاثیان بود؛ فردی که فقط ۸ بازی سرمربی پیام بود.
کیف پول شب بازی
پیام در تنها فصل حضورش در لیگ برتر بهشدت درگیر مشکلات مالی بود و این مسئله تا شب بازی با استقلال هم ادامه داشت. در آن شب بازیکنان که برای مسائل مالی بسیار شاکی بودند، تصمیم میگیرند اعتصاب و هتل محل اسکان تیم را ترک کنند. بازیکنان به سرکردگی یک بازیکن بومی و یکیدو بازیکن غیربومی، تصمیم خود را به اطلاع مسئولان تیم و اداره کل تربیتبدنی میرسانند و خیلی جدی میگویند اگر پولی به آنها داده نشود، فردا به زمین نمیروند. در وضعیتی که استقلالیها به مشهد آمده بودند و کار بلیتفروشی مسابقه هم انجام شده بود، رئیس تربیتبدنی وقت همراه با ۲ معاون خود با یک کیف پرپول به هتل میروند و همان شب پیامیها را نقدی شارژ میکنند تا فردا آبروریزی نشود.
خلاصه پیام اینگونه مهیای بازی مهم فردای خود میشود؛ بازیای که برای فوتبال مشهد و تاریخ این تیم مردمی حکم مرگ و زندگی داشت، اما برای بازیکنان آن سال تیم چیزی که مهم بود گرفتن پولشان بود. خبری از تعصب و غیرت نبود، هرچند بازیکنان هم به آنچه میخواستند محق بودند. آنها یک سال تمام فقط قول مساعد شنیده بودند و بسیاری از آنها بعد از سقوط پیام همچنان دنبال بقیه طلب خود بودند که به آن نرسیدند!
ماجرای اشپیتیم آرفی
پیام در همان سالی که سقوط کرد، یک چهره ویژه به فوتبال ایران معرفی کرد. اشپیتیم آرفی، مهاجم آلبانیاییتبار، که در سال سقوط پیام به ماشین گلزنی این تیم تبدیل شده بود و در کورس آقای گلی بعد از آرش برهانی با ۱۸ گل دوم شد. در هفتههای آخر او یکی از بازیکنانی بود که تیم سال بعدش مشخص شده بود و برای همین به یکی از عوامل اختلاف در تیم تبدیل شده بود.
بازیکنان که خودشان ۲ دسته بومی و غیربومی بودند، در ماجرای آرفی یک باند شده بودند و از آنجایی که فکر میکردند باشگاه پول آرفی را کامل داده است، علیه او شدند. پیش از بازی با استقلال در اردوی پیام شایعه شده بود که آرفی پیشنهاد جدی از این تیم دارد و حتی توافقات اولیه را هم با مسئولان این تیم کرده است. آرفی از کسانی بود که در ماجرای اعتصاب بازیکنان هم موضعی بیطرف داشت؛ همین هم شک بقیه را به او دوچندان کرده بود. بهطوریکه در روز بازی با استقلال چند بازیکن پیام آشکار از پاسدادن به آرفی خودداری میکردند تا او آقای گل نشود!
این البته همه ماجرا نبود و از آنطرف هم برخی بازیکنان پیام بعد از بازی ادعا میکردند آرفی بهعمد از دروازه استقلال دور بازی میکرده است تا به تیم سابق خودش گل نزند! درهرحال، آرفی در آن بازی گل نزد، ولی سال بعدش هم به استقلال نرفت و پیراهن پرسپولیس را پوشید.