امیری | بهگزارش شهرآرانیوز، «هاوار» آوای اهالی کردستان، حلبچه، سردشت و اهالی غرب کشور است، وقتی فاجعهای بزرگ توأم با حسرت رخ میدهد.
موسی حاجینژاد، فیلمساز و مستندساز مشهدی، نیز به این دلیل اسم هاوار را برای فیلم کوتاه خود انتخاب کرده است که بتواند فاجعه بزرگ بمباران شیمیایی حلبچه را نشان دهد.
فیلم کوتاه هاوار که اسفندماه۹۹ در سینما هویزه مشهد اکران شد، ۵دقیقه قبل از بمباران حلبچه را روایت میکند. ایدهای که ۱۰سال در ذهن کارگردان این اثر لانه کرده بود و سرانجام در قالب یک فیلم کوتاه چهاردقیقهای اکران شد. حاجینژاد میگوید: ۲نکته همیشه در ذهن من وجود داشت؛ نخست اینکه چرا کمتر کسی سراغ این داستان میرود و دوم اینکه چطور میشود این داستان را برای جهان تعریف کرد. درعینحال، این ایده در ابتدا برای من یک فیلم بلند بود که خودش را در ذهن من خلاصه کرد و به فیلم کوتاه رسید.
فیلم کوتاه هاوار فیلمی است که برپایه ساختارهای فرمی تولید شده است؛ در این فیلم دیالوگی بیان نمیشود و تصاویر بهشکلی متفاوت با مخاطب ارتباط برقرار میکنند. حاجینژاد دراینباره میگوید: فیلم دیالوگ ندارد و شخصیتهای فیلم ۲بچهاند که حین بازی بالای سرشان بمباران شیمیایی میشود و این ۲کودک روی زمین میافتند.
حاجینژاد تأکید میکند که فیلم کاملا رئالیستی و با تکیه بر جلوههای بصری ساخته شده است که به تکنیکهای تصویری و سینمایی کشورهای خارجی مدعی سینما نزدیک است. ما بر نکات فنی و تصویربرداری تأکید داشتیم تا توانسته باشیم به زبان غربیها حرف خودمان را بزنیم.
حاجینژاد درباره بازخوردهای فیلم نیز میگوید: فیلم هاوار در همان ابتدای تولید توانست خیلیها را درگیر خودش کند. بهطورکلی ما قصد نداریم این فیلم را به جشنوارههای داخلی بفرستیم و اگر هم در جشنوارهای شرکت کنیم، برای بخش بینالمللی آن است، زیرا خودمان درباره این ماجرا اطلاعات داریم و این کشورهای دیگر هستند که باید بدانند چه بر سر حلبچه آمده است. دراینباره هم تاکنون بازخوردهای مثبتی گرفتیم. چه زمانی که فیلم در مشهد اکران شد و چه زمانی که فیلم را برای برخی دوستان و آشنایان در کشورهای دیگر فرستادیم، نظرهای مثبتی داشتند. الان هم که این فیلم در فهرست فینالیستهای جشنواره آسیایی قرار گرفته است، بازخورد خوبی است.
حاجینژاد درباره مراحل تولید سومین اثر داستانیاش، که سیامین اثر تولیدیاش در زمینه فیلم و مستند نیز محسوب میشود، میگوید: در ابتدا به ارگانهای مختلف برای دریافت کمک مراجعه کردیم، اما از آنجایی که پاسخ مثبتی نگرفتیم، منتظر نماندیم و خودمان دستبهکار شدیم. از آنجا که قصد داشتیم این فیلم را با ساختارها و تکنیکهای روز دنیا در زمینه صدا و تصویر و... بسازیم، هزینه زیادی هم برای ما داشت که خودمان تقبل کردیم. همسرم تهیهکنندگی کار را برعهده گرفت و کار را شروع کردیم. بااینحال، بازهم برایمان مقرونبهصرفه نبود که برای فیلمبرداری به غرب کشور و حوالی حلبچه و کوهستانهای آنجا برویم؛ نمیتوانستیم هزینه کنیم، برای همین لوکیشنی با همان فضا و کوهها در اطراف خراسان رضوی یافتیم و فیلم را در آنجا ساختیم.
بیشتر بخوانید:
گپی کوتاه با ۵ پادکستر مشهدی درباره تجربه تولید پادکست