سرخط خبرها

اعتمادی؛ ورزشکاری از جنس معرفت+ عکس

  • کد خبر: ۶۷۴۹۷
  • ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۱
اعتمادی؛ ورزشکاری از جنس معرفت+ عکس
به بهانه تولد یکی از پیش‌قراولان ورزش مشهد که امروز هفتادوهفت‌ساله شد.

حسین نخعی شریف | شهرآرانیوز؛ شاید اگر قدر خودش را می‌دانست، پوشیدن پیراهن تیم‌ملی کمترین حقش بود! اما قهرمان داستان ما خراب رفاقت بود و سر تسلیم در برابر خیلی از مواردی که می‌دید، نداشت. فوتبال، کشتی، دوومیدانی، وزنه‌برداری و شنا، عجیب نیست اگر بگویم این‌ها همه برای جوان رعنای ما، چون مومی بودند که توانست در همه آن‌ها روی سکوی قهرمانی بایستد! ۲۸اردیبهشت ۱۳۲۴ در حوالی چهارراه لشکر متولد شد و پس از گذراندن ۶ سال اول تحصیل در دبستان فرهنگ پا به دبیرستان مستوفی و سپس شاهرضا، شریعتی فعلی، گذاشت. متقیان، دبیر ورزش دبیرستان، وقتی قدوبالای رعنای او را دید، مناسب فوتبال تشخیصش داد و او را در دفاع تیم به کار گرفت.

 

آن زمان حرف اول ورزش را آموزشگاه‌ها می‌زدند و رقابت‌های بین‌دبیرستانی، بالاترین سطح فوتبال هر شهری بود و منتخبان همین آموزشگاه‌ها بودند که راهی مسابقات کشوری می‌شدند. قدرت پای چپ او بی‌نظیر بود، ضمن اینکه در استفاده از پای راست هم دست‌کمی از پای تخصصی‌اش نداشت! دفاعی مستحکم که وقتی کنار حشمت مهاجرانی، زنده‌یاد فرامرز نهاوندی و زنده‌یاد ایرج مخته‌باز قرار می‌گرفت، چون ستونی بتونی، اجازه نفوذ به هیچ توپی را نمی‌داد و اگر توپ می‌رفت، مهاجم اجازه رفتن نداشت!

 

اصلی که به‌عنوان میراث آن‌ها در فوتبال خراسان، سال‌ها بعد به ابومسلم رسید. متقیان، دبیر ورزشش، وقتی قدرت بدنی او را دید، به ذهنش رسید که در رقابت‌های کشتی هم از او استفاده کند و ازاین‌رو هم‌زمان با فوتبال در رقابت‌های آموزشگاه‌ها روی تشک کشتی هم حاضر و مدال‌آور شد! این‌بار نوبت استاد صابری بود که سراغش بیاید و او را به‌سوی دوومیدانی بکشاند. سرعت این جوان چشمان استاد صابری را گرفته بود. پیامد این حضور در دوومیدانی، چندین عنوان کشوری شد در ۱۰۰ متر و ۲۰۰ متر و البته ۴ در ۱۰۰ متر تیمی با مهدی قیاسی، ایرج نجاران و... در اهواز. عشق و علاقه به بدن‌سازی و داشتن اندام ورزیده هم باعث حضور او در رقابت‌های وزنه‌برداری و شنا شد.

 

آن زمان خیابان ارگ پاتوق بود و کافه‌ها، سینما‌ها و حتی باشگاه‌های ورزشی در همین راسته قرار داشتند و معمولا عصرها، جوانان باهدف و بی‌هدف در این خیابان جولان می‌دادند و ورزشکاران جوان هم از این قاعده مستثنا نبودند، به‌ویژه عصر‌های پنجشنبه که دبیرستان‌ها تعطیل بود و فرصت پیاده‌روی‌های دسته‌جمعی و سینماروی فراهم بود و البته شاخ‌وشانه‌کشیدنی برای رقبا از شناس تا ناشناس. کیوان، جوان خوش‌تیپ و خوش‌هیکل، هم یکی از همین جوانان بود، وقتی در خیابان ارگ قدم می‌زد، همه گوی رقابت را به او می‌باختند و همین باعث شده بود دوستان زیادی داشته باشد که البته همه آن‌ها هم رفیق واقعی نبودند.


صحبت از کیوان امیراعتمادی است، مردی که پس از سال‌ها و در آستانه هفتادوهفت سالگی هنوز هم با همه زخم‌ها و سختی‌هایی که دیده، سرشار از معرفت و مرام است. وقتی با او هم‌کلام می‌شوی، صدایش به دل می‌نشیند و نشان می‌دهد که هرچه درباره او شنیده‌ای، بیراه نبوده است؛ بازیکنی که در شانزده‌سالگی یار ثابت تیم منتخب بزرگ‌سالان خراسان بوده، آن‌هم خراسان بزرگی که شمالش به بجنورد و جنوبش به بیرجند ختم می‌شده است. او در هفده‌سالگی توانست قهرمانی کشور را با این تیم در تبریز جشن بگیرد، آن‌هم در حضور تیم‌های قدرتمند تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و....


بازیکنی که در تیم شاهین مشهد، هواداران به‌خاطر او به استادیوم می‌آمدند؛ مدافع بود، اما از یک مهاجم بیشتر دوستش داشتند. فوتبال پولی برایش نداشت، اما داروندارش را خرج رفیق و رفاقت و مرام و معرفت می‌کرد. جلو او کسی نباید در جیبش دست می‌کرد، چون همه میهمان او بودند. سال ۱۳۴۴ در یک حادثه پایش آسیب دید تا آرزوی ملی‌پوش‌شدن برایش به رؤیا تبدیل شود!

 

اعتمادی؛ ورزشکاری از جنس معرفت

ایستاده از چپ: کاظم میلانیان (مربی)، حشمت مهاجرانی، ایرج مخته‌باز، فرامرز نهاوندی، کیوان اعتمادی، شاهرخ جوانشیر، احمد خادم‌زاده، محمد امینیان و حسین نواختی.

نشسته از چپ: سید مهدی قیاسی، محمد کابلی، رضا تاج‌بخش، فرخ هوشمند، اصغر رحیمی، سعید تجلی و عطا پژند.

 

او با پشتکار و همت دوباره به میدان برگشت، اما دیگر آن بازیکن سابق نشد و به همین دلیل لباس مقدس داوری بر تن کرد و هم‌زمان به مربیگری روی آورد و کمر همت به تربیت جوانان بست. سال۱۳۴۹ برای او نقطه‌عطفی شد در زندگی، سالی که با همسرش پیوند آسمانی بست و البته استخدام در دانشگاه فردوسی دریچه تازه‌ای برای او گشود تا با قشر خاصی از جامعه مراوده کند. عشق بی‌دریغ او در خدمت به جوانان ورزشکار هرچند باعث رشک و حسد برخی‌ها شد، ذره‌ای در اعتقادش به تلاش برای این قشر کم نکرد.

 

او سال‌های پایانی خدمت را در دانشگاه صنعتی شریف سپری کرد تا به افتخار بازنشستگی نائل شد، اما بازهم اهل نشستن نبود؛ این‌بار با تفسیر و تحلیل مسابقات فوتبال در مقام یک کارشناس به‌صورت افتخاری باب همکاری با مطبوعات را باز کرد. کیوان اعتمادی سال‌هاست به‌دلیل نامهربانی‌هایی که دیده است، دیگر در مشهد نیست، اما هنوز دل در گرو عشقش دارد و وقتی از مشهد صحبت می‌شود، ناخودآگاه تو را به سعدآباد می‌برد و خاطراتش؛ از هم‌بازی‌هایش در تیم فوتبال خراسان یا همان مشهد که در سال ۱۳۴۱ قهرمان کشور شد، عنوانی که دیگر تکرار نشد.

 

او با احترام از همه آن‌ها یاد می‌کند و با اینکه خودش یکی از نقش‌آفرینان اصلی این رویداد مهم بوده است، هنوز هم مرام لوطیگری‌اش اجازه نمی‌دهد به تعریف از خود بپردازد. کسانی که در دهه ۴۰ با عشق، تعصب و غیرت با دست خالی، پرچم خراسان را بالاتر از همه استان‌های کشور برافراشته‌اند. برای آنان که هستند عمر باعزت و برای آنان که رفته‌اندآمرزش الهی می‌طلبیم که ورزش خراسان همیشه مدیون این نام‌هاست و به‌طور ویژه در سالروز تولد کیوان اعتمادی به او تبریک می‌گوییم. تولدت مبارک بامرام اردیبهشتی.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->