دکتر سلمان ساکت - آرامگاه فردوسی مقبرهای است ماندگار در توس خراسان که در فاصله سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳ خورشیدی ساخته و در سال ۱۳۴۷ بازسازی شد. بنا برآنچه نظامی عروضی نوشته، هنگامی که فردوسی در سال ۳۹۹ خورشیدی درگذشت، پیشوای مذهبی شهر از دفن او در گورستان مسلمانان توس جلوگیری کرد و شاعر در باغ خود که درون شهر طابران، نزدیک دروازه رزان بود، به خاک سپرده شد. همچنین بنا بر گزارشی تاریخی در مقدمه نسخهای مختصر از شاهنامه که در برلین نگهداری میشود، «ابوالحارث ارسلان جاذب»، حاکم توس در روزگار غزنویان «بر مرقد فردوسی قبهای ساخت». نظامی عروضی در سال ۴۹۵ خورشیدی مرقد فردوسی را زیارت کرده است. دولتشاه سمرقندی نیز در سال ۸۶۵ خورشیدی گزارش میکند که «الیوم مرقد شریف او متعین است و زوار را بدان مرقد التجاست».
باید گفت برخلاف ویرانیهای مکرر توس به دست ترکان، مغولان، ازبکان و تیموریان، مرقد فردوسی همچون مکانی درخور احترام باقی ماند. در حدود سال ۹۷۰ خورشیدی قاضی نورا... شوشتری نوشته است: «الیوم مرقد او [..]مشخص و معین است و جمهور انام مخصوصا شیعه امامیه زیارت او بجا میآورند، و راقم حروف نیز به شرف زیارت او مشرف و فائز شده» در سال ۱۲۰۱ خورشیدی گنبدی کوچک که آن را با کاشی تزئین کرده بودند، همچنان پابرجا بوده است، اما این گنبد هم تا سال ۱۲۶۲ خورشیدی از بین رفت.
در این سال «عبدالوهاب خان آصف الدوله شیرازی»، حاکم خراسان، مقبره فردوسی را کشف و ساخت بنایی آجری را به دور آن آغاز کرد، اما نتوانست کار خود را به سرانجام برساند.
در اوایل این سده، افزایش روحیه ملی گرایی در ایران، پژوهندگان و بزرگان را بر آن داشت تا دولت را به ساخت آرامگاهی در خور شأن شاعری که همه تلاش خود را در حفظ تاریخ و هویت ایران به کار بسته است، تشویق کنند. محمد تقی بهار چندین مقاله درباره ضرورت انجام این طرح نوشت و رضاخان را واداشت تا ملی گرایی خود را با ساخت آرامگاه فردوسی اثبات کند. او در مقالهای نوشت: «در غیر این صورت، ما مردم خراسان خود آن بنا را خواهیم ساخت.»
به ابتکار «ارباب کیخسرو شاهرخ»، نماینده ملی گرای زرتشتیان در مجلس، انجمن آثار ملی که به تازگی تأسیس شده بود، اعلامیهای منتشر کرد که مردم را به مشارکت در بخت آزمایی مربوط به ساخت آرامگاه فردوسی دعوت میکرد. در این دعوت آمده است که: «ساخت آرامگاه کسی که هیچ کس از هیچ طبقه از بزرگان ایران از او بالاتر نیست و کسی که بانی آن، کاخ بلند پایداری است که یکی از ارکان ملیت ما بر آن قرار گرفته است.»
شاهرخ مأموریت یافت تا از توس دیدن کند و محل مقبره فردوسی را مشخص نماید. او توانست با مراجعه به منابع ادبی، بررسی ویرانههای توس و گفتگو با افراد محلی و مسنِ آنجا که هنوز بنای آصف الدوله را به یاد داشتند، محل مقبره فردوسی را بیابد. ساخت آرامگاه در همان سال زیر نظر شاهرخ آغاز شد و در سال ۱۳۱۳ خورشیدی هم زمان با برگزاری جشن هزاره فردوسی به پایان رسید. کریم طاهرزاده بهزاد نقشه معماری آرامگاه را فراهم کرد. او این نقشه را در پی پیشنهاد وزیر دربار، «عبدالحسین تیمور تاش» تهیه کرد، اما این طرح عملی نبود، درنتیجه ساخت آرامگاه بر مبنای نقشه و مدل مینیاتوری گچی «آندره گودار» آغاز شد. پس از ساخت این بنا، خیلی زود سقف هرمی پیش بینی شده برای آن شکاف برداشت و فرو ریخت و سقفی هرمی- پلکانی که بهزاد آن را طراحی کرده بود، جایگزین شد. این بنا در باغی به مساحت ۲۵ هزار و ۲۴۸ مترمربع قرار گرفته بود که آن را صاحبش، نایب التولیه قائم مقامی وقف کرد و بعدها تا حدود ۳۰ هزار مترمربع افزایش یافت. بنای آرامگاه از سوی «حسین حجار باشی زنجانی» و «حسین آقا لرزاده» ساخته شد. سنگهای لازم برای بنا از معدن سنگ مرمر خلج، در نزدیکی مشهد آورده شد. این بنا و ظاهر ساختمان یادآور بناهای پرسپولیس و مقبره کوروش بزرگ در پاسارگاد بود.
آرامگاه از ۳ قسمت تشکیل میشد:
میانیترین بخش که سنگ قبری است از سنگ مرمر، به ابعاد ۱۵۰! ۱۰۰ سانتی متر و حدود نیم متر ارتفاع که در مرکز دو سکوی مرمری قرار گرفته است.
تالاری مربعی شکل (۱۶! ۱۶ متر) که از سنگ مرمر ساخته شده و داخل آن با کاشی تزئین گشته است. ۴ ستون بلند با ۲ سرستون بزرگ در چهارگوشه این تالار وجود دارد که تکیه گاه گچ بریهای پلهای بلند و زیبای آن است. هر دیوار با یک جفت ستون مشابه، اما کوتاهتر تزئین شده اند که با نعل درگاههایی پلهای به هم میرسند و سردری مصنوعی را شکل میدهند. افزون بر این، تصویر مردی بالدار (این تصویر در هنر هخامنشی نشانة فرّه کیانی است، اما اغلب به عنوان نماد فروهر شناخته میشود.) که در بالای ضلع جنوبی بنای اصلی مقبره حک شده است، ویژگیهای پرسپولیس را بیشتر به یاد میآورد. گچ بری به طرف داخل کشیده شده و با قسمت بالایی ستون حمایت شده است تا پایهای مربعی شکل برای دیواری به ارتفاع یک متر فراهم سازد. این قسمت خود به سمت داخل باریک میشود تا مربعی کوچکتر به منظور تکیه گاه دیوار بالایی ایجاد کند، که آن هم ارتفاعی یک متری دارد و سقف بر آن استوار است. هشت ستونی که در اطراف اتاق وجود دارند، تا نیمه دیوار بالا رفته اند تا تکیه گاه یک سقف باشند و دو راهرو بالایی و پایینی را در تالار شکل دهند.
محوطه پلکانی پوشیده از سنگ مرمر که اتاق روی آن قرار گرفته است. نوشتهها که به خط «حسن زرین خط» است و حجاریها که کار «شعبان پور جعفری» است، آرامگاه را زینت بخشیده اند. تعداد زیادی از ابیات شاهنامه روی دیوار کنده کاری شده است. روی سنگ قبر نوشته شده است: «به نام خداوند جان و خرد. این مکان فرخنده، آرامگاه استاد گویندگان فارسی زبان و سراینده داستانهای ملی ایران «حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی» است که سخنان او زنده کننده کشور ایران و مزار او در دل مردم این سرزمین جاویدان است. تاریخ تولد ۳۲۳ هجری قمری– تاریخ وفات ۴۱۱ هجری قمری – تاریخ بنای آرامگاه ۱۳۵۳ هجری قمری.»
۳۰ سال پس از برپا داشتن این بنا، ضرورت جلوگیری از نفوذ رطوبت و فراهم آوردن فضای کافی احساس میشد؛ بنابراین وزارت فرهنگ و هنر تحت نظر «هوشنگ سیحون»، آرامگاه را به شرح زیر گسترش داد: «کف سخت تالار اصلی گودبرداری شد و فضای زیرین از همه طرف گسترش یافت تا در نهایت تالاری به وسعت ۹۰۰ مترمربع، با یک در ورودی در سمت غربی به دست آمد. دیوارهای این تالار با کاشیهای مناسب و لوحههای کنده کاری شده که نشان دهنده داستانهایی از شاهنامه اند، تزیین شد. هم زمان باغ نیز از هر سو گسترش پیدا کرد و محوطهای به وسعت ۵۶ هزار و ۷۵۳ مترمربع را در بر گرفت و برای آن چند رستوران، هتل و یک کتابخانه ساخته شد. تندیس شاعر نیز در قسمت جنوب شرقی آرامگاه برپا گردید.» تمام این مجموعه به طور رسمی در اردیبهشت ۱۳۴۷ خورشیدی مقارن با نخستین همایش سالیانه توس که ویژه مطالعات فردوسی پژوهی و شاهنامه شناسی بود، بازگشایی شد.
کتاب شناسی:
اداره کل حفاظت آثار باستانی و بناهای تاریخی ایران، «آرامگاه حماسه سرای بزرگ ایران، فردوسی»، محمد تقی بهار، «قبر فردوسی»، نوبهار هفتگی، مجالس المؤمنین از قاضی نورا... شوشتری، «یک نماد هخامنشی» اثر شاپور شهبازی، «فردوسی و شاهنامه او»، به کوشش حبیب یغمایی.