الهه توانا | شهرآرانیوز؛ در روزهای گذشته اخبار عجیبوغریبی از بازار ارزهای دیجیتال به گوش رسید. ابتدا خبر آمد که میزان پذیرش ارزهای دیجیتال درحال افزایش است. گفته میشد ماجرا زیر سر ایلان ماسک است که هشتگ «بیتکوین» در توئیتهایش ارزش این رمزارز را ۲۰ درصد بالا برده، در کمپانی «تسلا» میلیاردها دلار روی بیتکوین سرمایهگذاری کردهاست و ماشینهایش را در ازای بیتکوین میفروشد. چندروز بعد خبرگزاریها نوشتند قیمت بیتکوین در عرض ۲۴ ساعت ۱۰ درصد افت کردهاست و آن را به تصمیم ایلان ماسک ربط دادند که اعلام کردهبود تسلا پذیرفتن بیتکوین را بهدلیل مصرف بالای انرژی به حالت تعلیق درآوردهاست.
ایلان ماسک پیش از این هم توانستهبود با یک اظهارنظر کوتاه، تأثیر خارقالعادهای روی مارکت فناوری بگذارد. وقتی در حساب توئیترش از ناکارآمدبودن سیاستهای حریم شخصی واتساپ انتقاد و بهطور غیرمستقیم اپلیکیشن «سیگنال» را بهعنوان جایگزین پیشنهاد کرد، سهام سیگنال ۱۱۰۰ درصد رشد کرد. آقای ماسک این نفوذ و قدرت را چطور بهدست آوردهاست؟ برای جوابدادن به این سؤال، سرکی میکشیم در زندگی مرد پرحاشیه دنیای فناوری.
یک نفر گوشی ایلان را از دستش بگیرد!
وقتی بنیانگذار شرکت تولیدکننده محصولات تجاری صنعت هواوفضا (اسپیسایکس) و مؤسس شناختهشدهترین برند جهان در حوزه پرداخت آنلاین (پیپال) و مدیرعامل کمپانی تولید خودروهای الکتریکی (تسلا) باشی، بعید نیست که چشم خیلیها به دهان (در دنیای امروز، به توئیتهای) تو باشد. شهرت این شرکتها که هرکدام غول حوزه کاری خودشان محسوب میشوند، هر حرف و اظهارنظر ایلان ماسک را به حکمی تخطیناپذیر تبدیل میکند. این اعتبار را بگذارید کنار رقم درخور توجه ۵۴ میلیون فالوئر که هر روز منتظرند ببینند آقای کاریزماتیک چه توئیتی میزند تا با جان و دل بپذیرند.
البته این میزان نفوذ هیچ بعید نیست که کار دست ایلان بدهد. در پی اتفاقات بازار ارز، کارشناسان اقتصادی ایلان را به دستکاری عامدانه در بازار متهم کردهاند و متخصصان حقوقی هشدار دادهاند که ممکن است اتهام دخالت در روند بازار، جدیجدی جرم فرض شود و کار بیخ پیدا کند، اما بهنظر نمیرسد گوش ایلان به این حرفها بدهکار باشد. سال گذشته ماسک در توئیتی نوشت که بهنظرش قیمت سهام تسلا زیادی بالاست.
فکر میکنید چه اتفاقی افتاد؟ ۱۴ میلیارد دلار از ارزش این شرکت کاسته شد. وقتی ماسک به شرکت خودش هم رحم نمیکند، عجیب نیست که هشدارهای کارشناسان را جدی نگیرد. او همچنین در سال۲۰۱۸ بهدلیل یک توئیت اشتباه درباره تغییر مالکیت تسلا محکوم و مجبور شد تعهد بدهد که بعد از این بدون هماهنگی با بخش حقوقی تسلا، درباره سهام شرکت توئیت نکند. البته توئیتهای ماسک همیشه هم به خرابکاری منجر نمیشود. مدتی پیش شرکت لهستانی «سیدیپروجکت» که بزرگترین تولیدکننده بازیهای ویدئویی دنیاست، اعلام کرد سهام این شرکت درعرض ۲۴ ساعت بیشتر از ۱۲ درصد رشد کردهاست.
کارشناسان این قضیه را بودار احساس کردند و همانطور که حدس میزنید، سرنخ رسید به توئیتهای جنجالبرانگیز ماسک. تمجید ماسک از یکی از بازیهای این کمپانی و توضیحاتش درباره تجهیز ماشینهای تسلا به بازیهای کامپیوتری در توئیتر، ارزش سیدیپروجکت را بهطرزی باورنکردنی بالا بردهبود. با اینحال از آنجا که هر توئیت آقای ماسک میتواند دنیای فناوری و زندگی عدهای را زیرورو کند، پیشنهاد میکنیم یک نفر گوشی را از دست ایلان بگیرد!
امپراتور مریخ روی زمین چه میکند؟
اینهمه از توئیتر حاشیهساز ایلان گفتیم، نمیشود از «بیو» مختصر و متواضعانه اش بگذریم: «تکنیسین تسلا، امپراتور مریخ»! اگر قرار بود آقای ماسک بهشیوه اینفلوئنسرهای وطنی خودش را معرفی کند، احتمالا باید چنین چیزی مینوشت: کارآفرین، مهندس، مبتکر، مخترع، طراح صنعتی و یکی از ۱۰ شخصیت تأثیرگذار حوزه فناوری. اما حتی این فهرست هم برای بیان استعداد، جسارت و بلندپروازیهای ایلان کافی نیست؛ ویژگیهایی که خیلی زود بروز کردند و بهسرعت شکوفا شدند. ایلان وقتی پسربچهای دهساله بود، برنامهنویسی را بهصورت خودآموز یادگرفت و ۲ سال بعد اولین بازی ویدئوییاش را ساخت.
قضیه وقتی جالبتر میشود که بفهمیم او توانست این بازی را ۵۰۰ دلار بفروشد. در نوزدهسالگی مثل خیلی از همسنوسالهایش وارد دانشگاه شد و ۵ سال بعد با ۲ مدرک کارشناسی فیزیک و اقتصاد فارغالتحصیل شد. بعد از آن داشت آماده میشد که در «استنفورد» و در رشته فیزیک ادامه تحصیل بدهد، اما فقط ۲ روز در دانشگاه دوام آورد. ماسک جوان ترجیح داد بهجای تحصیل، زمانش را برای کارکردن روی ایدههای فراوانش در حوزههای فناوریهای فضایی، اینترنت و انرژیهای تجدیدپذیر صرف کند.
تصمیمی که حالا خودش و همه ما میدانیم بهترین انتخاب ممکن بودهاست. از این پس بود که ایلان کمکم در مسیر قله قرار گرفت و سخت کار کرد. او واقعا بهمعنی دقیق کلمه «سخت» کار کرد. چون هوش و استعداد بهتنهایی نمیتوانست کمکش کند؛ بهویژه آنکه زندگی روزمرهاش هم خالی از مشکل نبود. ابتلای ایلان به سندرم آسپرگر (نوعی اختلال رشد که در طیف اوتیسم طبقهبندی میشود)، جدایی والدینش در زمان کودکی او و تجربه بیپولی شدید در ابتدای جوانی، موانعی بود که میتوانست ایلان را متوقف کند. تازه اگر این را درنظر نگیریم که ایدههایش در ابتدا چقدر جاهطلبانه و نشدنی بهنظر میآمدند. اما حالا ماشینهای برقی خودران از فیلمهای علمیتخیلی بیرون زدهاند و در شرکت تسلا تولید میشوند، هرچند ماسک برای صنعت حملونقل فکرهای جنونآمیزتری در سر دارد، مثل راهاندازی قطارهای فوقسریعی که در تونلهای زیرزمینی بدون هوا حرکت میکنند.
رؤیای سکونت انسان در مریخ هم یکی دیگر از آن ایدههای عجیب ایلان است که در اسپیسایکس برای تحققش تلاش میکند. اسپیسایکس، اولین شرکت خصوصی که موفق شده است یک فضاپیما را با موفقیت از مدار زمین پرتاب کند و به زمین برگرداند، در مسیر رسیدن به مریخ باید هزینه سفرهای فضایی را کاهش بدهد. ماسک در علوم فضایی تحصیل نکرده، ولی راهکاری برای این منظور پیدا کردهاست؛ ساخت موشکهایی با قابلیت استفاده مجدد! حالا دیگر ماسک آنقدر در صنعت فضایی اسمورسم پیدا کرده است که نهتنها طرحهای بلندپروازانهاش با تعجب و تمسخر همراه نمیشود، بلکه ناسا شرکت او را بهعنوان مبدأ سفر انسان به ماه انتخاب کرده و ساخت فضاپیمایی را که بتواند انسان را برای دومینبار به ماه ببرد، به او سفارش دادهاست.
آقای ماسک بیپول میشود؟
همه فعالیتها و دستاوردهایی که تا اینجا برشمردیم که البته بخش کوچکی از کارهای ماسک هستند، برای او ثروت شایانتوجهی رقم زدهاند. حساب بانکی ایلان درنتیجه ریسکهایش مدام در نوسان است. یک روز تا حدود ۲۰۰ میلیارد دلار میرسد و روز دیگر تا کمتر از ۱۵۰ میلیارد دلار افت میکند. بههمین دلیل جایگاهش در رقابت با جف بزوس مدیرعامل آمازون و بیل گیتس و از اولین تا سومین مرد ثروتمند مرتب درحال تغییر است، اما خودش نقش فعالی در این رقابت ندارد. چون اصلا مسئلهاش پول نیست. همه هموغم اینروزهای ماسک، طرح اقامت در مریخ است و خودش میگوید بعید نیست همه ثروتش را در این راه خرج کند.
با توجه به تجربههای قبلی ایلان، این حرفش را نباید بهحساب گندهگویی گذاشت. چون پیش از این هم نشان داده است که برای رسیدن به اهدافش کار میکند، نه برای جمعکردن ثروت. حدود ۲۰ سال پیش، ماسک با راهاندازی شرکتهای «زیپ» که در زمینه خدمات و پرداختهای آنلاین فعالیت میکردند، اولین اندوخته میلیوندلاریاش را تجربه کرد. بعد یک بحران مالی پیش آمد و ماسک باید تصمیم میگرفت که یا پولش را حفظ کند یا همه داراییاش را سرمایهگذاری کند و حرفهاش را نجات بدهد. واضح است که گزینه دوم را انتخاب کرد. تا خرخره زیر بدهی رفت، آنقدر که برای خرج زندگی از دوستانش پول قرض میکرد، ولی دست از کارکردن و ریسک برنداشت و از قرار معلوم حالاحالا هم دست برنخواهدداشت. ایلان ماسک حالا پنجاهساله است، ولی با شور و حرارت یک جوان بیستساله خیالپردازی میکند، از ریسکپذیری ترسی ندارد، کار و کار و کار میکند و البته توئیت میزند!