باغ مشهور به «خونی» از باغهای دربسته! اما مهم و دیدنی مشهد در خیابان عنصری (در شرق خیابان امام رضا(ع) است که مشهدیها عموما نام آن را بسیار شنیدهاند، اما درباره هویت و وجهتسمیهاش یا چیزی نمیدانند، یا آنچه میدانند و میگویند، اشتباه است! اگر از مشهدیها درباره این باغ سؤال کنید، بیشترشان میگویند که چون روسها از این باغ حرم امام رضا(ع) را به توپ بستند و خون عده زیادی را در این حرم به زمین ریختند، به «باغ خونی» مشهور شد! حال اگر در ادامه از ایشان بپرسید که آن واقعه در چه سالی رخ داد، دیگر جواب روشنی ندارند و احتمالا مِن و مِنکنان پشت گوششان را میخارانند و از شما خداحافظی میکنند! واقع امر این است که روسها (به روایت منابع معتبر و چندگانه، ازجمله منتخبالتواریخ حاج ملاهاشم خراسانی، که خودش شاهد ماوقع بوده) ۶سال پس از انقلاب مشروطه ایران و در دوره بدکرداریهای محمدعلیشاه قاجار، به بهانه مقابله با 2گروه از اشرار (با سرکردگی «طالبالحق» و «یوسفخان هراتی») در ماه ربیعالثانی سال۱۳۳۰ قمری (برابر با فروردینماه ۱۲۹۱خورشیدی/ آوریل ۱۹۱۲میلادی)، یعنی حدود ۱۰۷سال پیش، از چهارسوی بالاخیابان و پایینخیابان و بانک شاهی و گلخطمی بهسوی حرم حضرت رضا(ع) گلوله توپ انداختند؛ درحالیکه باغخونی هم در اخبار و ظاهر اسناد، محل عملیات ایشان بود. این باغ دستکم از حدود 50سال قبل از بهتوپبستن حرم، به نام «خونی» (باغ چشمهدار) مشهور بوده است. چون به روایت «علینقی حکیمالملک» در «روزنامه سفر خراسان»، ناصرالدینشاه در سفر به مشهد (سفر اولش در سال ۱۲۸۴ قمری)، روزی به قصد تفرج باغ خلج در جنوب شهر سوار شد و در میان راه از کنار باغ خونی که یکی از باغهای معروف مشهد بود، گذشت (ص ۲۶۵). 8سال بعد از سفر ناصرالدینشاه قاجار، «کلنل مک گرگر انگلیسی» به مشهد آمد (در سال ۱۲۹۲قمری) و در کتاب سفرنامه سیاسیاش (شرح سفری به ایالت خراسان) نوشته که در عمارت شاهانه همین باغ زیبای خونی اقامت گزیده، اما از نام نازیبای آن متعجب شده، درنتیجه مرقوم فرموده است: «نام باغ تاحدی برایم نفرتآور بود. باغ خونی، یا باغ خون! نتوانستم بفهمم چرا اینجور نامی بر آن نهادهاند؟!» (ج ۲، ص ۴۴). کاش کسی به جناب کلنل انگلیسی میگفت که «خون» و «خین» و «خانی» همگی واژگان همریشه و پهلوی بهمعنی «چشمه» هستند؛ کمااینکه هنوز کردها وکرمانجهای خراسان چشمه را خانی یا گانی میخوانند. همچنین 2روستای کنار کشفرود در نزدیکی مشهد و شهر توس که دارای چشمه بودهاند، به نامهای «خینعرب» و «خینچماقی» مشهورند. آنوقت جناب کلنل از نام زیبای «باغ خونی» (یعنی باغی که در آن چشمه بوده) با تنفر یاد نمیکرد. خب، حالا اگر بازهم از یک مشهدی متفکر و دانا! شنیدید که وجهتسمیه «باغ خونی» همان است که وی میفرماید! باور میکنید؟بیشتر وجهتسمیهها و اطلاعات عامیانه مردم نیز به قول ابوالفضل بیهقی، از همین لون است؛ که بازهم خواهیم دید...