محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ نمونههای این چنینی را در برنامههای استعدادیابی دیده بودیم؛ اینکه فرد مورد نظر معتقد است از یک استعداد منحصر به فرد برخوردار است و بعد یک قسمت از بدنش را نشان میدهد و هرچه جسم فلزی و آهنی به دستش میرسد، میچسباند به بدنش برای اینکه ثابت کند بدنش مثل یک آهن ربا هرچه شیء فلزی ببیند، به خودش جذب میکند.
ما هم کلی با خودمان کلنجار میرفتیم که خب یعنی چه اصلا؟ این واقعا به عینیت رسیدن کلمه و مفهوم استعداد است؟ به چه دردی میخورد؟ باید چشم هایمان از تماشای این اتفاق چهارتا شود، به به چه چه راه بیندازیم، فرد مورد نظر را تشویق کنیم و بگوییم چه جالب و چه خوب؟ اتفاقی که حالا چند روزی است با شدت و حدت زیادی در فضای مجازی به چشم میخورد با این تفاوت که خبری از عرصه استعدادیابی نیست و یکی دیگر از حاشیههایی است که این روزها به واسطه بحث درباره واکسن کرونا بر سر زبان افتاده است.
ویدئوها و عکسهایی در فضای مجازی دست به دست میشد و فردی در آن ادعا میکرد خودش یا یکی از اطرافیانش بعد از تزریق واکسن، بدنشان دچار خاصیت مغناطیسی شده است. بعد برای اثبات این ادعا، کلید و قاشق و چنگالی را برمی داشتند و به بدن خود میچسباندند و میچسبید! رفته رفته تعداد این ویدئوها بیشتر شد. در ساعتهای ابتدایی که توضیح روشنی هم از جانب مقام و مسئول یا متخصصی در این زمینه وجود نداشت، نتیجه این ماجرای همه گیر در فضای مجازی، تنها شد ترس و گریز بیشتر درباره واکسیناسیون. آن هم در شرایطی که خود موضوع واکسن هراسی مدتها بود ذهن بسیاری را آزرده کرده بود.
هشتگ نه به واکسن و ادعاهای بی پایه و اساسی که تلاش میکرد واکسن را خطرناک نشان بدهد یا آن را شیوهای برای تزریق مواد آسیب زننده به بدن، پیش از این جو روانی نامطلوبی را به وجود آورده بود و در مقابل، حرکت مؤثر و خوبی هم برای تلطیف این فضای ذهنی ایجاد نشده بود. ترس و تردیدی که حتی در کشوری مثل انگلستان که خود از کشورهای پیشرو در زمینه تزریق واکسن کرونا به مردمش بوده هم ریشه دارد و ظاهرا بحثی است که بسیاری را واداشته تا به هرچه علم و پیشرفت علمی و ثمرات منحصر به فرد آن، پشت پا بزنند.
لابه لای واکنشهایی که این موضوع دریافت میکرد، پای چهرههای معروفی مثل مهراب قاسم خانی و شهروز ابراهیمی هم به میان آمد. قاسم خانی مدعی شد بعد از تزریق واکسن به پدر و مادرش، بدن آنها هم خاصیت مغناطیسی پیدا کرده است.
ویدئویی هم برای اثبات حرفش منتشر کرد و در نهایت ضمن اینکه اشاره کرد خودش از طرف داران واکسیناسیون است و شایعات بی اساس را در این باره نمیپذیرد، اذعان کرد این مسئله به شدت ذهنش را درگیر کرده و خواهان این است که پاسخی برای آن پیدا کند. شهروز ابراهیمی هم در ویدئویی که از خود منتشر کرد از این گفت که در کانادا واکسن زده و حالا او هم به مسئله مشابهی دچار شده است. ویدئوهایی که هرچند مبتنی بر واقعیت بود، اما در هیاهوی ترس و تردیدی که بسیاری را با خود درگیر کرده، ذهن آشفته مردم را آشفتهتر کرد و دوباره این سؤال را در ذهن مردم پررنگ کرد که نکند واقعا واکسنها بهانهای شده تا از این طریق میکروچیپ در بدن آدمها کار بگذارند یا مادهای را به بدنشان تزریق کنند و عواقب بد و جبران ناپذیری برایشان داشته باشد؟
مطالبه گری مردم برای فهمیدن اصل ماجرا، پای متخصصان را به میدان باز کرد تا پاسخ گوی چرایی این سؤال باشند. سیما لاری، سخنگوی وزارت بهداشت، یکی از افرادی بود که به این داستانها واکنش نشان داد و در صحبت هایش که از صداوسیما پخش شد، ضمن بیان اینکه این اتفاق، نگران کننده نیست، گفت تیمی را برای تحقیقات بیشتر و روشنتر در نظر گرفته اند تا پاسخ گوی چرایی این حادثه باشند.
مسعود مردانی هم که این روزها به واسطه صحبت هایش درباره کرونا به پزشک شناخته شدهای تبدیل شده، در گفت وگوی خود با شبکه سوم سیما از این گفت که این اتفاق جدید نیست، قبلا هم وجود داشته است. او درباره علت بروز این پدیده چنین گفت: «در واکسن ها، مواد کمکی وجود دارد که نگهداری، پایایی و کارایی واکسن را بیشتر میکند. موادی که شامل ترکیباتی مثل جیوه، سدیم، گوگرد، کربن، هیدروژن آلومینیوم کلوراید و ... هستند.» مردانی همچنین از این گفت که این ترکیبات وقتی وارد بدن میشود یک حالت دیامغناطیسی ایجاد میکند که یک واکنش گذراست.
شاید این آخرین حاشیهای نباشد که کرونا و واکسیناسیون علیه آن برای ما ایجاد میکند. کمااینکه از همان روزهای آغازین این همه گیری هم بارها و بارها به شیوههای مختلف رخ نشان داده و هدف آن سوءاستفاده از ذهنهای ناآگاهی است که در انبوه خبرهای ضد و نقیض کلافه میشوند. یک روز از طریق تجویز راه حلهای عجیب و غریب و روزی دیگر با هشتگ زدن و اظهارنظرهایی که صحت آن جای سؤال و بررسی دارد. هیاهوی این روزها و تردید بین واکسن زدن یا نزدن، اتفاقی بود که دوباره به ما ثابت کرد علاج پدیدههایی مثل کرونا و هر ویروس و بیماری مشابهی، قبل از هر واکسن و پادتنی، ذهنهای آگاه است که راحت هرچیزی را نمیپذیرد. هرچند این سؤال هم باقی میماند که این آگاهی از کدام منبع و چه مرجعی باید به بدنه جامعه تزریق شود؟