فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) + زمان پخش مدیر پخش شبکه یک صداوسیما عزل شد| اعلام جرم علیه ۸ نفر چهره ماندگار | درباره جلال‌الدین معیریان، بنیان‌گذار چهره‌پردازی کلاسیک ایران سایه مات خندوانه | نگاهی به برنامه ۱۰۰۱ و انتظارات برآورده نشده آن گفت‌وگو با استادان دانشگاه‌های مشهد به‌مناسبت روز ملی معماری پرورده آفتاب ایران | مختصری در احوال و آثار شیخ بهایی روایتی سینمایی از یک قهرمان | گفتگو با عوامل فیلم سینمایی صیاد انتشار فراخوان جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان تفلیس آغاز اکران انیمیشن رویاشهر در سینما آیا نویسندگان پرفروش آینده دنیا باید ستاره فضای مجازی باشند؟ جایزه یک عمر دستاورد موسسه فیلم آمریکا برای فرانسیس فورد کوپولا فیلم کوتاه داستانی «جای خالی» در جشنواره ایتالیایی برنامه‌های رادیو به مناسبت سالروز شهادت امام‌جعفرصادق(ع) + زمان پخش اکران سیار انیمیشن «رؤیاشهر» در شهر‌های فاقد سینما درگذشت پاپ تماشاگران «مجمع کاردینال‌ها» را چند برابر کرد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ حضور دیوید کراننبرگ در فیلم «آماده یا نه ۲» آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (۳ اردیبهشت ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

کارتون | سرعت‌گیر‌هایی در راه زندگی ماشین

  • کد خبر: ۷۰۰۸۵
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۴
کارتون | سرعت‌گیر‌هایی در راه زندگی ماشین
هنر و اندیشه در مقابل ماشین و تفکر ماشینی و زیاده‌خواهی‌های آن. تقابل این دو، دست‌مایه اثری از «گریف‌باسروف»، کارتونیست فقید روس، است. او در اثری مینی‌مال و ساده، تقابل اندیشه و ماشین را نشان می‌دهد.

امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز - به نظرم نسبت دادن کلمه خلق کردن به آدمیزاد، اشتباه است؛ چون خلق کردن یک فرایند طولانی نیست. خلق کردن به صاعقه می‌ماند. مثل نوری است که در ظلمات و تاریکی نیستی، به‌یک‌باره در آسمان می‌دود و اطراف خودش را روشن می‌کند. خلق کردن، دویدن از نیستی به عرصه وجود است. چیزی را بدون هیچ عقبه‌ای از تفکر و نیاز، ساختن و در لحظه ساختن است. خلق به معجزه می‌ماند و کاری است که فقط از خالق برمی‌آید.

 

قصدم از این همه زیاده‌گویی و فلسفه‌بافی این بود که بگویم انسان یک مخلوق به‌حساب می‌آید و خلق کردن از او ساخته نیست، بلکه به‌صورت منطقی، آدمیزاد سرنوشتش به تاریخش چسبیده است و با این عقبه، فقط می‌تواند تولید کند. آدمیزاد در طول اعصار گذشته، خلق را رها کرده و خالق را باور کرده است. از همان زمان هم با عقبه‌ای از دانش گذشتگان یا تجربیات شخصی‌اش و همچنین احساس نیاز به تفکری یا چیزی، به وسیله ابزار‌های مختلف، دست به تولید زده است.

 

حالا این تولیدات می‌توانسته است ابزار و ماشین و هزار نوع وسیله دیگر یا کتاب و فلسفه و هنر باشد. اندیشه، اولین، کم‌خرج‌ترین و پربارترین محصول آدم است و حاصلش می‌شود تولیدات بعدی که هنر و فلسفه و ابزار و ماشین و از این قبیل چیزهاست. ازآنجایی‌که هنرمند هم قبل از هرچیز مثل همه هم‌نوعانش انسان است، شامل این قانون کلی می‌شود. با این تعاریف، یک اثر هنری خلق نمی‌شود، بلکه تولید می‌شود. هنرمندان طی عصر‌ها با مطالعه تجربیات گذشتگان و دانش آن‌ها و به‌کارگیری تجربیاتی که در زندگی شخصی خودشان رخ داده است، کم‌کم یاد می‌گیرند که اثر هنری تولید کنند.

 

مثل همه آدم‌های دیگر که با دانش گذشتگان و تجربه زیسته آن‌ها، وسیله و ماشین‌آلات و هزار نوع چیز دیگر تولید می‌کنند. تقابل این تولیدات، مسئله بعدی است. تفاوت مخلوق با محصول در این است که در کل جهان، مخلوقی نیست که بی‌حاصل باشد و چرخ‌دنده‌ای کوچک از ساعت دقیق خلقت نباشد، حال آنکه در بیشتر مواقع، تولیدات بشر در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند و سد راه یکدیگر می‌شوند. هنر و اندیشه در مقابل ماشین و تفکر ماشینی و زیاده‌خواهی‌های آن. تقابل این دو، دست‌مایه اثری از «گریف‌باسروف»، کارتونیست فقید روس، است. او در اثری مینی‌مال و ساده، تقابل اندیشه و ماشین را نشان می‌دهد.

 

در یک سوی تصویر غلتکی (نوعی ماشین راه‌سازی) سیاه و سنگین، درحال صاف کردن خطی است. در سوی دیگر، خط صاف تبدیل به برآمدگی صورت یک انسان می‌شود. ماشین درحال جلو رفتن به‌سمت ناهمواری است و هنرمند ادامه ماجرا را برعهده خودمان گذاشته است. اولین چیزی که باسروف اصرار به دیده شدنش دارد، برآمدگی خطی است که مانع پیشروی ماشین است. برآمدگی‌ای که شبیه به نیم‌رخ تندیس داوود، ساخته میکل‌آنژ است. او غلتک را هم شکل ماشین‌های بخار قدیمی تصویر کرده است.

 

وی در یک قاب، تعریف اولیه هنر و اندیشه را (مجسمه داوود، میکل‌آنژ) در مقابل تعریف سنتی ماشین بخار، قرار داده است. هنرمند، این اثر را از زاویه پهلو با بزرگ‌نمایی سر تندیس دیده است. غلتک را هم با هاشور‌های فراوان به نشانه سنگینی، هم از نظر تصویری هم از نظر وزن جرمی‌اش، نشان داده است. ولی نکته اصلی اینجاست که برای ماشین حجم کوچک‌تر به نشانه محصول کم‌اهمیت‌تر را انتخاب کرده است. موضوع آن‌قدر‌ها هم که به نظر می‌رسد، پیچیده نیست. اندیشه و هنر، جاده پیشرفت بشر است و سرعت‌گیر مناسبی برای لگام زدن به بی‌خردی ماشین‌هاست. ماشین‌هایی که اگر جلوی راهشان سدی نبینند، آدمیزاد را با خود به قعر دره مصرف گرایی و نابودی می‌کشانند.

 

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->