مریم شیعه زاده | شهرآرانیوز؛ در هفتهای که گذشت خبر درگذشت ۲ خبرنگار جوان در حادثه واژگونی اتوبوس و کشته شدن ۵ سرباز معلم در تصادف اتوبوس با تریلی، احساسات بسیاری را جریحهدار کرد. این ۲ حادثه تلخ و دردناک بازتاب گستردهای در رسانهها و مجامع داخلی و بینالمللی داشت و البته حاشیههایی که موجب ناراحتی و اعتراض عموم مردم شد. شامگاه روزی که اتوبوس حامل خبرنگاران در ارومیه دچار حادثه شد، عیسی کلانتری؛ رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست خودش را به این شهر رساند.
کلانتری به جمع خبرنگاران حادثه دیدهای رفت که همین چند ساعت پیش، ۲ تن از همکارانشان را بهطرز تأسفباری از دست داده بودند. چند ساعت بعد ویدیویی منتشر شد که در آن زینب رحیمی اشک میریخت و با صدایی لرزان از حادثه میگفت و کلانتری روی صندلی، درست روبهروی او نشسته بود و میشنید. طرز نشستن کلانتری درحالیکه برای همدردی به محل اقامت خبرنگاران رفته بود، سوژه بسیاری شد و خشم جامعه را در پی داشت. نوع نشستن او دور از ادب بود و اظهارات استاندار آذربایجان غربی که این حادثه را طبیعی خوانده بود، تیر خلاصی بود که به سمت افکار عمومی شلیک شد. پس از آن، اگرچه خبری مبنی بر آسیبدیدگی کمر عیسی کلانتری منتشر شد و علت نوع نشستن او در برابر خبرنگار را مشکلات پزشکی خواند، باز با این حال انتقادها به قوت خود باقی ماند.
ریشه بیاعتمادی مردم به آسیبدیدگی عیسی کلانتری را میشود در گرو بدگمانی عمومی دانست. جایی که اعتماد عمومی در گذر سالها دچار خدشه شده است و هیچ یک از مسئولان برای بهبود رابطه با مردم، قدم از قدم برنمیدارند. بیاحترامیهای رجل سیاسی به مردم که نمونهاش را همین چند روز پیش و در توییت کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت، دیدیم، تنها گوشهای از عوامل بیاعتمادی مردم نسبت به مسئولان است. از نبود شایستهسالاری، وعدههای پوچ، فساد، کارکرد دفاع ناپذیر، تبعیض، فقدان حس تعهد، رفتار نامناسب و... میتوان به عنوان دیگر عواملی نام برد که در گذر زمان اعتماد عمومی را خدشهدار میکنند و بنای اعتماد عمومی را از بین میبرند و قضاوتهای مردم در آینده را شکل میدهند.
کلانتری پیشتر هم در واکنش به آتشسوزی گسترده جنگلهای زاگرس و کشته شدن تعدادی از داوطلبان و دوستداران محیطزیست، این حوادث را طبیعی خوانده بود. علت نوع نشستن کلانتری روبهروی خبرنگاران، هرچه که بود؛ پیامهای ناامیدکنندهای برای مردم داشت و ضربهای دیگر بر تن رنجور اخلاق جمعی بود.