سهیل دیبا - ۲۲ بهار را بیشتر ندید، تنها سرمای ۲۲ زمستان را درک کرد. عمرش به دنیا نبود که پاییز و زمستان بیست وسومین فصل زندگیاش را ببیند. یک حادثه بهار عمرش را به خزان رساند. پزشکان بیمارستان امام زمان (عج) مشهد تلاش زیادی برای بازگرداندنش به زندگی انجام دادند، اما دیگر کار از کار گذشته بود و به تشخیص متخصصان مهدیهدایت بیستودوساله، به جرگه بیماران مرگی مغزی پیوسته بود. بیمارانی که تنها بین چند ساعت تا چند روز میتوانند زندگی نباتی داشته باشند و با توقف قلبشان، برای همیشه زندگیشان متوقف میشود. با وجود تاکید همیشگی پزشکان بر اینکه تاکنون حتی یک بیمار مرگ مغزی به زندگی بازنگشته، هنوز خانوادههایی هستند که تا لحظههای آخر امیدوارند بیمارشان چشم باز کند، بیماری که دیگر مغزی برایش نمانده تا دستور بیدارباش را صادر کند. این خانوادهها به همین راحتی فرصت طلایی اهدای عضو را از دست میدهند و چندین عضو پیوندشدنی به بیماران نیازمند را به همراه پیکر عزیزشان به خاک میسپارند.
اما خانواده مرحوم مهدی هدایت، وقتی با پاسخ قاطع پزشکان روبهرو شدند و فهمیدند که مهدی دیگر نمیتواند از جا بلند شود، سختترین تصمیم زندگیشان را گرفتند و اعلام کردند که حاضرند برای رضایت خداوند و آمرزش پسرشان، اعضای پیوندشدنی او را به بیماران نیازمند اهدا کنند.
با اعلام رضایت این خانواده و پس از پر کردن فرمهای مربوط، پیکر این جوان بیستودو ساله از بیمارستان امام زمان (عج) مشهد به بیمارستان منتصریه، مرکز پیوند عضو دانشگاه علومپزشکی مشهد منتقل شد.
در پی این عمل خداپسندانه، کلیههای زندهیاد مهدی هدایت به مردی سیوچهار ساله ساکن مشهد و مردی بیستوسه ساله ساکن سبزوار که سالها از نارسایی کلیه رنج میبردند و با دیالیز تحت درمان بودند به صورت رایگان اهدا و پیوند شد. کبد او نیز به مردی پنجاهوهشت ساله ساکن مشهد پیوند شد و به بیمار زندگی دوباره بخشید.
همچنین قسمتی از پوست مرحوم هدایت، برای پیوند به بیماران نیازمند در بخش سوختگی بیمارستان امام رضا (ع) ارسال شد تا یکبار دیگر زندگی در زیر پوست این بیماران جان تازهای بگیرد.