مهدی حسینی | شهرآرانیوز - استودیوی انیمیشن «پیکسار» چندان نیازی به معرفی ندارد. همه مخاطبان سینما نام این استودیو را با آغاز انیمیشن سهبعدی قرین میدانند. مؤسس این کمپانی جان لسهتر است که سال۱۹۸۶ با ساخت انیمیشن کوتاه «لاکسو کوچولو» که همان چراغ مطالعه معروف در لوگوی این شرکت است، نشان داد چگونه میتوان با ذوق کافی و با کمترین امکانات بهترین نتایج را رقم زد. استیو جابز که استعداد بالای لسهتر را دید، با او شریک شد و امکانات سختافزاری این شرکت را ارتقا داد. تا جایی که سال۱۹۹۳ استودیوی کوچک پیکسار با دیزنی قرارداد تولید ۷فیلم بلند انیمیشن را امضا کرد و درنهایت سال۱۹۹۵ اولین انیمیشن بلند سهبعدی سینما با عنوان «داستان اسباببازی» راهی پرده سینماها شد و چهره انیمیشن را برای همیشه تغییر داد. این انیمیشن که با بودجه ۳۰میلیون دلاری تهیه شده بود، علاوه بر فروش ۳۹۴میلیون دلاری و سودآوری سرشار برای کمپانی، اسکار بهترین دستاورد سینمایی سال را هم از آن خود کرد و هنوز هم در رتبه۸۲ بهترین فیلمهای تاریخ سینما جای دارد.پس از این موفقیت، ساخت انیمیشنهای «زندگی یک حشره»، «داستان اسباببازی۲»، «شرکت هیولاها»، «در جستوجوی نمو»، «شگفتانگیزان» و «ماشینها» ثابت کرد این کمپانی تا سالها بهترین تولیدکننده انیمیشن در جهان از لحاظ محتوا و تکنیک باقی خواهد ماند. با پایانیافتن قرارداد تولید ۷فیلم، کمپانی دیزنی چارهای جز خرید امتیاز این کمپانی برای خود ندید؛ بنابراین با قیمت نجومی ۷میلیارد دلار، پیکسار را خرید و جان لسهتر را هم به مدیران کمپانی خود اضافه کرد. موفقیت پیکسار همچنان با تولید «راتاتویی»، «وال-ای»، «بالا»، «شجاع»، «درون-بیرون»، «داستان اسباببازی۳»، «شگفتانگیزان۲» و... ادامه پیدا کرد تا اینکه مشکلات اخلاقی جان لسهتر باعث اخراج او از کمپانی شد. با رفتن جان لسهتر، به نظر میرسد پیکسار هم تا حدود زیادی هویت خود را از دست داده و در تولید محتوا دچار اشکالات جدی شده است.آثار جدید این شرکت مثل «موآنا»، «داستان اسباببازی۴»، «کوکو»، «به پیش» و «روح» بهکلی از دنیای آرمانی پیکسار فاصله گرفتهاند. این فاصله را هم میتوان در محتوا و هم در مخاطبشناسی مشاهده کرد. زمانی شعار پیکسار «قصه، پادشاه است» بود، اما در آثار جدید پیکسار، نقطهضعف اصلی داستان و فیلمنامه است. حتی در انیمیشن «کوکو» شخصیت اصلی بهکلی منفی است، یا در «موآنا» شخصیت «ماوی» که نیمهخداست و بخش مهمی از قصه را به خود اختصاص داده است، هیچ نقشی در فرجام کار ندارد. انیمیشن «روح» هم مخاطبش بزرگسالان هستند و هیچ جذابیتی برای کودکان ندارد. جدیدترین اثر پیکسار هم از این آفات بینصیب نمانده است. با این مقدمه برویم سراغ معرفی فیلم «لوکا».
خلاصه داستان:
لوکا یک هیولای دریایی است که در نزدیکی شهری ساحلی به نام پورتوروسو در کشور ایتالیا زندگی میکند. اهالی شهر از وجود هیولاهای دریایی در نزدیکی شهر صحبت میکنند، اما هیچیک آنها را ندیدهاند. پدر و مادر لوکا مدام او را از رفتن به سطح آب بر حذر میدارند. تا اینکه لوکا روزی با پسرکی تنها به نام آلبرتو آشنا میشود که بهتنهایی بالای آب زندگی میکند. آلبرتو پسرکی بیپروا و آزاد است که هیچچیز مانع او از تصمیمش نمیشود. لوکا که شیفته زندگی او شده است و از سوی دیگر پدر و مادرش با پیداکردن اشیای مخفیشده تصمیم گرفتهاند او را همراه عمویش به اعماق تاریک دریا بفرستند، تصمیم به فرار میگیرد. او و آلبرتو به شهر آدمها میروند و سعی میکنند با پیروزی در یک مسابقه، موتور وسپا بخرند و با آن از آنجا فرار کنند و...