نجفی | شهرآرانیوز؛ استرس، دلهره و ترس. خبر احتمال تصویب یک مصوبه قانونی عجیب و جنجالی باعث شد دانشجویان کارشناسی و خیلی از پشت کنکوریها به شدت نگران شوند. اصلا سؤال اینجاست که با وجود همه فشارهایی که دانشجویان و دانش آموزان در مدت همه گیری کرونا تحمل کردند و با وجود مراقبتهای فراوانی که سر جلسه امتحانات میرفتند و کسی هم به اعتراضشان گوش نکرد، انتشار چنین خبری معقولانه بود؟
مصوبه اخیر شورای سنجش و پذیرش کشور از این گفته بود که از سال ۱۴۰۱ سنجش و پذیرش داوطلبان در آزمون کارشناسی ارشد فقط از بین دانش آموختگان دوره کارشناسی رشتههای مرتبط امکان پذیر خواهد بود که در نتیجه امکان ادامه تحصیل در رشته غیرمرتبط در دوره فوق لیسانس دیگر میسر نمیشد. برخی از منتقدان این موضوع معتقدند که اغلب داوطلبان کنکور در انتخاب رشته تحت تأثیر راهنمایی و علائق غیرواقعی هستند و تازه بعد از ورود به دانشگاه و دانش آموختگی راه و علاقه واقعی خود را پیدا میکنند که با این ممنوعیت امکان تجربه دیگر از آنها گرفته میشود.
بعد از این خبر اغلب دانش آموختگان و دانشجویان به آن واکنشهای مختلفی نشان دادند. برخیها میگفتند این ممنوعیت حتی نباید برای کارشناسی ارشد به دکترا هم لحاظ شود، چون هرکسی در هر مرحله از زندگی اش ممکن است متوجه اشتباهش در انتخاب رشته شود یا اصلا علائقش تغییر کرده است. با تصویب این قانون یعنی یک دانشجو باید بابت انتخاب رشته اشتباه حداقل ۶ سال از عمرش را تباه کند.
یکی دیگر از کاربران فضای مجازی در این باره نوشته بود: «من خودم مهندسی شیمی خوندم و قصدم این بود که برای ارشد تاریخ بخونم، چون علاقه زیادی بهش دارم، اما الان با این قوانین خلق الساعه و یه شبه امثال من نمیتونیم تو رشته دلخواهمون شرکت کنیم.» البته عده زیادی از دانشجویان هم با این طرح موافق بودند. مثلا یکی از دانش آموختگان رشته دکتری رشته مهندسی کامپیوتر نوشت: «قطعا کار درستیه. به جرئت میتونم بگم هیچ رشتهای به اندازه رشته من از قانون من درآوردی گذشته آسیب ندیده بود. سال ۹۸ داوطلبی با کارشناسی پرستاری توی ارشد مهندسی کامپیوتر دانشگاه شریف قبول شد. به نظر من دانش آموخته هیچ رشتهای حتی ریاضی و مهندسی برق صلاحیت علمی پذیرفته شدن در ارشد مهندسی کامپیوتر رو نداره؛ چراکه بچههای کامپیوتر برای گرفتن مدرک کارشناسی به اندازه چندین برابر دیگر رشتههای فنی باید پروژههای سنگین برنامه نویسی تحویل استادان بدن.
واکنشهای منفی به این موضوع، به ویژه پیش از لغو آن که به صورت موقت اعلام شد و درواقع موکول شد به بررسیهای بیشتر، بیشتر از یکی دو توییت بود. کاربری نوشته بود: «به معنای واقعی همه امیدها و آروزهایم برای آینده با این قانون تمام شد.» و دیگری پرسیده بود: «چطور میتوانیم مخالفت رسمی خودمان را با این قانن جدید اعلام کنیم؟» کاربر دیگری هم از تجربه شخصی خود نوشته بود: «اینکه یک نفر بخواهد در مقطع کارشناسی ارشد یک رشته دیگر را بخواند حق طبیعی اوست. خود من از متالوژی رفتم صنایع و با این انتخاب درستترین کار را انجام دادم.»
اما چند درصد از دانشجویان کشور از انتخاب رشته تحصیلی شان در دانشگاه رضایت دارند؟ چندنفر بعد از گذشت سه چهارسال از تحصیل گمان میکنند که عمرشان را به باد داده اند، ولی به خاطر مدرک میخواهند تا آخرش بروند؟ چه تعدادی منتظرند تا در دوره کارشناسی ارشد رشته مورد علاقه شان را انتخاب کنند، چون تازه فهمیده اند به چه چیزی علاقه دارند؟ اصلا آمار شاغلینی که از شغل خود راضی اند چند درصد است؟ مگر نه اینکه انتخاب شغل باید تا حدودی ارتباطی با رشته تحصیلی داشته باشد؟
پس چرا خیلیها از شغل شان راضی نیستند؟ این موضوع حتی در دوره دبیرستان و موقع انتخاب رشته هم به وجود میآمد. هرکسی یک چیزی میگفت. معلم، مشاور، مدیر، ناظم و حتی پدر و مادر. ولی دست آخر با یک انتخاب سرسری به خودمان قول میدادیم که در دانشگاه بالاخره میتوانیم رشته موردعلاقه مان را انتخاب کنیم، اما به ندرت این اتفاق میافتاد. دلیلش هم روشن بود. خلاء نبودن مشاور تحصیلی درست و دلسوز و البته اصرارهای نابه جا برای انتخاب رشتههای پولساز و دهن پرکن باعث میشد که خیلیها بعد از گذشت چندسال از عمرشان تازه متوجه شوند باید کدام طرفی بروند و به چه رشتهای علاقه دارند، اما با شدت گرفتن احتمال اجرایی شدن این قانون خیلیها از آرزوها و علاقه شان باز میمانند و دچار مشکلات زیادی میشوند.
انجمن علمی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به همراه دیگر دانشجویان کشور هم به این قانون احتمالی در قالب انتشار یک بیانیه واکنش نشان دادند. آنها در بخشی از این بیانیه نوشتند: «این تصمیم اخیر و تمایل به مرزبندیهای سفت و سخت میان رشتههای تحصیلی با ضرورت مطالعات بینارشتهای در تناقض است. ضرورتی که امروز در دیگر دانشگاههای جهان نیز به خوبی درک شده است، اما تصمیم اخیر که در شورایی متشکل از وزرای علوم و بهداشت، نمایندگان رؤسای دانشگاههای کشور و نمایندگان کمیسیون آموزش مجلس اتخاذ شده است و دفتر برنامه ریزی آموزش عالی هم با قید «بررسیهای تخصصی و پیگیریهای مستمر» بر آن صحه گذاشته است گویا با ارتباط میان رشتههای مختلف و تبادل دانشجویان میان آنها مخالف بوده و اعتقادی بر اهمیت تأثیر علوم بر یکدیگر ندارد.»
حالا خبر رسیده است که دکتر محمدرضا آهنچیان، مدیرکل برنامه ریزی آموزش عالی، با ارسال نامهای به معاونان آموزشی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، درباره مصوبه تغییرات احتمالی آزمون کارشناسی ارشد در رشتههای مرتبط، اعلام کرده تصمیم گیری درباره تغییر در رشتههای مرتبط برای داوطلبان ورود به دوره کارشناسی ارشد، به انجام مطالعات و بررسیهای بیشتر موکول شده است. باید دید این مطالعات و بررسیهای بیشتر خودش را در آینده چظور نشان میدهد و اصلا سهم و خواسته دانشجوها و مردمی که هدفشان ادامه تحصیل است، چه میزان در آن دخیل خواهد بود.