دستگیری زن جوان سارق و دو فرزند ۶ و ۱۰ ساله‌اش به جرم سرقت انتقام با سلاح سرد و آتش | ماجرای قتل فجیع جوان ۱۹ ساله به دست سه جوان دیگر در سبزوار صدور حکم برای شکارچی کودکان در تهران | دست‌درازی مرد شیطان‌صفت به ۳۰ کودک بی‌گناه درگیری مسلحانه در معدن طلای سقز با یک کشته و ۳ زخمی (۲۴ شهریور ۱۴۰۴) چگونه کودک را برای رفتن به مدرسه مشتاق کنیم؟ رونمایی از نخستین ربات وکیل ایران نایب‌رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس: کاهش موالید ناشی از کاهش جمعیت زنان دارای سن باروری است آزمون استخدامی وزارت بهداشت ۲۷ شهریورماه | استخدام ۲۷۰۰۰ نفر الزام سیاست‌گذاری دقیق برای کاشت یک میلیارد درخت آشنایی با انواع خرما، خواص، شیوه نگهداری و نکات مرتبط با خرید | جادوی سلامتی در نخلستان راه‌های افزایش «زباله‌نریزی» در شهر محکومیت ۱۸ میلیاردی قاچاقچیان سوخت در خراسان رضوی (۲۴ شهریور ۱۴۰۴) تأکید وزیر آموزش و پرورش بر بازنگری محتواهای درسی ۳۳ هزار و ۵۴۳ کلاس درس خراسان رضوی استانداردسازی شده است کشف ۶۵ هزار لیتر سوخت قاچاق در دریای عمان کشف ۸۳ گوشی مسروقه در مشهد | باند قاچاق به افغانستان متلاشی شد (۲۴ شهریور ۱۴۰۴) قلب نوجوان مرگ مغزی اهل تربت‌حیدریه در سینه‌ای دیگر تپیدن گرفت (۲۴ شهریور ۱۴۰۴) اعلام نتایج آزمون کارشناسی ارشد علوم پزشکی تا چهارشنبه (۲۶ شهریور ۱۴۰۴) سفر افراد زیر ۱۸ سال به این جزایر، بدون رضایت والدین، ممنوع شد چشم‌انداز تاریک باران پاییزی در خراسان رضوی | ذخایر آبی سد‌های مشهد تنها ۵ درصد! چالش‌های دفاتر خدمات مسافربری خراسان رضوی | رقابت سنگین دفاتر استان با پلتفرم‌های آنلاین تدبیر جدید سازمان محیط زیست برای حفاظت از گونه‌های درمعرض‌خطر | تجهیز مرال‌های مازندران به ردیاب‌های ویژه پشه آئدس دوباره خبرساز شد! نظارت بر نحوه فعالیت مدارس تا پایان سال تحصیلی ادامه دارد | ممانعت شدید از فعالیت مدارس بدون مجوز اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۴ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۴ شهریور ۱۴۰۴) پرواز‌های مستقیم کیش - اردبیل از دهه دوم مهر ۱۴۰۴ برقرار خواهد شد نابودی حدود ۱۰ هزار تن مواد مخرب لایه اوزون در کشور جزئیات بیمه‌پردازی معلمان مدارس غیردولتی | کارکرد مشمولان چطور محاسبه می‌شود؟ آیا ناترازی‌های برق در فصل‌های سرد سال ۱۴۰۴ تمام می‌شود؟
سرخط خبرها

مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت های شهری (٨٦)

  • کد خبر: ۷۴۳۹۸
  • ۲۴ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۷
مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت های شهری (٨٦)
محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی

شنبه| ترک موتورسیکلت نشسته‌ام و پشت چراغ قرمز منتظرم. پیش چشممان زنی میان سال به آهستگی از خط عابر می‌گذرد و درحالی که دارد با خودش حرف می‌زند، دستش را تکان می‌دهد. چراغ سبز می‌شود و ما راه می‌افتیم، اما خیالم دنبال اوست و مادرانگی‌های خسته اش و فقط خدا می‌داند چقدر درد‌های سنگین روی شانه‌های او نشسته است.


یکشنبه| در کوچه در جست وجوی پلاک ساختمانی هستم که برای جلسه‌ای در آنجا قرار داریم. مرد جوانی جلو می‌آید و سر صحبت را باز می‌کند. دنبال بهانه‌ای است که درددلش را بیرون بریزد. می‌گوید: «مدت هاست با زنم مشکل دارم و زندگی ام دارد ازهم می‌پاشد. از وقتی شاغل شده، حال وهوای دیگری پیدا کرده است و طلاق می‌خواهد!» فقط یک سؤال می‌پرسم: «بچه هم دارید؟» وقتی از یک پسر ده ساله و یک دختر هفت ساله حرف می‌زند، حالم بدتر می‌شود، دل آشوبه می‌گیرم و تصویر همه طلاق‌های سیاه جلو چشمم می‌آید. دستم خالی است و پایم ناتوان و کاری نمی‌توانم بکنم.


دوشنبه| راننده تاکسی سر صحبت را از قطعی برق و گرمی هوا باز می‌کند و به گرانی و ترافیک می‌رسد و می‌گوید سال‌ها پیش از شهرستان به تهران آمدیم، اما حالا حسرت می‌خوریم که به روستای پدریمان برگردیم، اما دیگر نمی‌شود. بعد قدری به مسئولان بدوبیراه می‌گوید و اضافه می‌کند: «ان شاءا... که اوضاع درست شود، ما که رأی دادیم!» تعجب می‌کنم، شاید اگر ۵ دقیقه پیش کسی به من می‌گفت این آدم در انتخابات شرکت کرده است، نمی‌توانستم باور کنم.


سه‌شنبه| دارم برای حل مشکل یک زوج جوان از مددجویان بهزیستی پول جمع می‌کنم. ده‌ها نفر همراهی کرده اند و از ۱۰۰۰ تومان و ۱۰ هزار تومان تا ۱۰۰ میلیون تومان سهیم شده اند. برای هماهنگی واریز بانکی رقم درشت کمک‌ها با کسی که ۱۰۰ میلیون تومان داده است، تلفنی حرف می‌زنم. اصرار می‌کند که هیچ نامی از او به میان نیاید و بعد شرط می‌گذارد که منتی در تقدیم هدیه به شخص دریافت کننده نگذاریم و قید مذهبی و اعتقادی به میان نیاوریم. می‌گوید: «من تو را خوب می‌شناسم و به تو کامل اطمینان دارم، اما این تأکید را لازم می‌دانم.» بعد پشت تلفن می‌زند زیر گریه و میان‌های های اشک ریختنش می‌گوید: «خدا به من بدون منت داده است، من که هستم که بخواهم منتی بر دیگران بگذارم؟»


چهارشنبه| در خیابان درحال رانندگی هستم و ترافیک ظهر گرم تابستان کلافه ام کرده است. برچسبی که پشت شیشه عقب پراید می‌بینم، توجهم را جلب می‌کند. با حروف انگلیسی چیزی نوشته اند. وقت خوب دقت می‌کنم، «امیرحسین» و نازنین زهرا را می‌خوانم.

ظاهرا راننده اسم بچه هایش را پشت شیشه نوشته است. ناخودآگاه به سرنشینان خودرو نگاه می‌کنم. زنی جلو کنار مرد راننده نشسته است و عقب هم یک دختر و پسر کوچک در خودرو نشسته اند و مشغول بالاپایین پریدن هستند. در دلم برای سلامت و عافیت امیرحسین و نازنین زهرا دعا می‌کنم. خدایا این خودرو دچار حادثه نشود. خدایا این جمع شاد از هم نپاشد. خدایا دل هایشان داغ نبیند. خدایا سفره شان آباد باشد.


پنجشنبه| خداوند رحمت کند استاد بزرگوارمان، فقیه و عالم بزرگ اخلاق و دین، مرحوم حاج آقا مجتبى تهرانی را که می‌فرمود از عصر پنجشنبه تا عصر جمعه ارواح مؤمنان به سراغ بازماندگانشان می‌آیند و دوروبر خانه و خانواده شان می‌گردند و چشم به راه خیرات و هدایای آنان هستند. آن تأکید‌ها و توصیه‌های او باعث شده است آخر هفته بیشتر به یاد پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها بیفتم. روحش شاد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->