زمانی که استفان دویل، طراح گرافیک آمریکایی، کودک بود، پرستارش بازی جدیدی خلق کرد. او روزنامهها را بهصورت افقی میخواند و برای سرگرمکردن خودش و استفان، با چسباندن جملات ستونهای عمودی بیربط، معنای جدیدی ایجاد میکرد. این بازی با روزنامهها، الهامبخش دویل برای ساختن مجسمههایی با استفاده از جملات مختلف کتابها بود.
عاطفه همایونی | شهرآرانیوز - زمانی که استفان دویل، طراح گرافیک آمریکایی، کودک بود، پرستارش بازی جدیدی خلق کرد. او روزنامهها را بهصورت افقی میخواند و برای سرگرمکردن خودش و استفان، با چسباندن جملات ستونهای عمودی بیربط، معنای جدیدی ایجاد میکرد. این بازی با روزنامهها، الهامبخش دویل برای ساختن مجسمههایی با استفاده از جملات مختلف کتابها بود. دویل میگوید: «با خودم فکر کردم چه میشود اگر جملاتی بیربط از بخشهای مختلف یک کتاب را به هم پیوند دهم؟» از همین نقطه ساخت مجسمههای کتابی او آغاز شد. برخی ممکن است این کار را توهینی به کتاب و ادبیات بدانند، اما دویل که همه کتابهای استفادهشده در آثارش را از پیش خوانده است، نظر دیگری دارد: «این مجسمهها گواه قدرت زبان هستند؛ من فکر میکنم آنها ایدههایی هستند که شکل فیزیکی دارند و این فرم باعث میشود که با شکلها و سایهها چیزی فراتر از متن ارائه دهند!»
رمان «مرد نامرئی» اثر اچجی ولز، نویسنده انگلیسی.
رمان «پیلهور، خیاط، سرباز، جاسوس» اثر جان لوکاره، نویسنده بریتانیایی.
رمان «یادداشتهای زیرزمینی» اثر فیودور داستایفسکی، نویسنده روس.
کتاب «مقدمهای بر روانکاوی» اثر زیگموند فروید، عصبشناس و روانشناس اتریشی.
رمان «در» اثر ماگدا سابو، نویسنده مجارستانی.