فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ سروصدای دو نفر از مسافران خط بی آرتی، نگاه دیگر مسافران داخل اتوبوس را به سمت خود جلب کرده است. هر دو، خانمهایی مسن هستند. یکی با صدای آهسته، جملههایی کوتاه میگوید که از این فاصله، شنیده نمیشود و آن یکی، برافروخته و با صدای بلند، جوابش را میدهد. مشخص میشود که بحثشان درباره ماسک است.
اولی با وجود شلوغی نسبیِ جمعیت در داخل اتوبوس، از زدن ماسک پرهیز میکند و دیگری به این بی خیالی اعتراض دارد؛ «کی گفته به خودت مربوطه؟ ماسک نزدن شما به همه مربوطه. بقیه رو هم مریض میکنی.» فضای اتوبوس به نفع بانوی معترض غلبه دارد. صدای «آفرین»، «خب راست میگه»، «دلم خنک شد» و «کاش همه این جوری بودن» را از میان واکنشها میشنویم. اینکه ادبیات تذکردهنده میتوانست بهتر باشد یا نه، اکنون به کنار؛ اگر همه آ نهایی که به بایدهای بهداشتی کرونا پایبند هستند، به رفتار آدمهای خودسر، واکنش نشان میدادند، وضعیت امروز مشهد این بود؟
با اینکه چند ماه از فوت دو نفر از بستگانش میگذرد، غم ازدست دادنشان برایش تازه است. این را از اشکی که به چشم هایش دویده است و بغضی آشکار در صدای زنانه اش، میتوان فهمید. میگوید که هیچ کدام از دو عزیزش با کووید ۱۹ از دنیا نرفتند، با این حال خوب میدانسته مراسم ترحیم میتواند کانون شیوع کرونای فامیلی و مصیبتهای بعدی باشد؛ «روزای سختی رو گذروندم. منم مثل بقیه فامیل، از این مرگها به هم ریخته بودم. علاوه بر غصه این دو عزیز که با فاصله کمتر از یک ماه فوت شدن، فکر و ذکرم این بود که مبادا کسی توی مراسم تدفین و ترحیم، کرونا بگیرد. من با همه وجودم نگران بودم. اگه به من بود، جلو مراسم هفتم و چهلم رو میگرفتم، اما این اختیار رو نداشتم.
بازم بیکار ننشستم و از هر راهی که میتونستم، جوری که دلخوری پیش نیاد، نکات بهداشتی رو به زبون خوش برای صاحبان عزا یادآوری میکردم. اینکه به تهویه فضای مراسم دقت کنن، تعداد مهمونهایی که دعوت میکنن، حداقل ممکن باشه، حتما ماسک بزنن، وقت همدردی همدیگه رو بغل نکنن و از این جور چیزا. مثلا اگه با ناراحتی میگفتن چرا فلانی نیومد مراسم، دلداری شون میدادم که حق داشته، کروناست و خلاصه راضی شون میکردم. تسلیت گفتن تلفنی به جای حضوری رو بین دوست و آشنا جا انداختم. خودمم مراسم رو به هر بهونهای بود، خط در میون میرفتم. مطمئنم که درگذشتگانمون راضی به بیماری هیچ کس نبودن. خدا رو شکر که تونستم مؤثر باشم. توانم همین قدر بود.»
حمیده از وضعیت کرونایی این روزها کلافه است، از خبرهایی که از دوست و آشنا و همکار میشنود؛ اینکه فلانی علائم کرونا دارد، تست آن یکی مثبت شده، حال فلان کس بد است، فلانی را بستری کرده اند و.... او در محیطی اداری کار میکند، در فضایی سرپوشیده که اگر یکی دو نفر هم شیوه نامهها را رعایت نکنند، میتواند به قیمت سلامتی و جان بقیه کارکنان تمام شود. آن طورکه تعریف میکند، بیشتر همکارانش جوان و تحصیل کرده اند، از آن گوشی به دستهایی که برای هم خبر میخوانند و میفرستند و به عبارتی از همه چیزآگاهند.
باوجوداین، موقع خوش وبشهای کاری که میشود، ماسک و فاصله گذاری یادشان میرود؛ «همین دیروز به دو نفری که ماسکشون رو داده بودن پایین، تشر زدم که چرا این طوری میکنید؟» این را درحالی میگوید که پیداست هنوز بر سر درست بودن رفتارش، کشمکشی درونی دارد؛ «بعد از اینکه با همکارام برخورد کردم، از رفتارم ناراحت شدم. خودم رو سرزنش کردم و گفتم تو چکار داری؟ راستش رو بخواید، وضعیت جوریه که نه میشه بی تفاوت بود، نه کسی تحمل شنیدن تذکر رو داره.»
یکی از همکارانش به موقع سر میرسد و با تأیید رفتار حمیده، به این سرزنش خاتمه میدهد؛ «خوب کردی گفتی. مشکل ما بی تفاوتی به همدیگه ست. نه حالا؛ همیشه همین بوده ایم. هر کی هر کاری میکنه میگیم به ما چه، ما چکار میتونیم بکنیم. الانم میبینیم یکی ماسک نداره و رعایت نمیکنه، بی تفاوت رد میشیم و به خودمون میگیم عوضش خودم رعایت میکنم. ما فقط به فکر خودمون و سالم نگهداشتن خودمون بودیم و حالا هم داریم چوب فراموش کردن بقیه رو میخوریم.»
بررسیهای میدانی ما نشان میدهد کسانی که مثل حمیده و همکارش فکر میکنند و میگویند دربرابر خطای بقیه نباید سکوت کرد، چندان پرتعداد نیستند.
برای تهیه این گزارش با افراد مختلفی صحبت کردیم که سن، جنسیت، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی شان متفاوت بود. مصاحبه شوندههای ما کسانی بودند که به درست بودن رعایت شیوه نامههای بهداشتی کرونا اذعان داشتند؛ این را هم زبانی میگفتند، هم از ماسکی که به صورت داشتند پیدا بود که اهل مراعات حداقلها هستند. با این حال وقتی از آنها پرسیدیم «با دیگرانی که شیوه نامهها را رعایت نمیکنند، چه رفتاری میکنید؟» - بیشوکم-همگی گفتند که کاری به کار بقیه ندارند. برخی همچنان رفتارهای اجتماعی مثل سفر نرفتن، ماسک زدن و مواردی از این دست را موضوعی شخصی و نه یک مسئولیت اجتماعی و اخلاقی در قبال دیگران، تصور میکنند.
مثل عرفان بیست ساله که گفت در حلقه دوستانی که با آنها ورزش میکند، هستند کسانی که با توهم عضلههای قوی و تغذیه سالم، پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند. او این نکته را هم گفت که به آنها تذکر نمیدهد، چون «دیگه الان همه در جریان خبرا هستن. میدونن اوضاع چه جوریه. وقتی خودشون میدونن من بهشون چی بگم؟ به نظرم باید خودشون به این درک برسن.» مایلیم بدانیم آیا حاضر است بهای کوتاهی دوستانش در رعایت موازین بهداشتی را با ابتلای خودش یا خانواده اش به کرونا بدهد؟ تردیدش نشان میدهد که به این قسمت ماجرا فکر نکرده است.
شیوع پیاپی موجهای کرونا، میگوید که باید برای ترویج ما به همدیگر ربط داریم فکر اساسی کرد. همین یکی دو هفته پیش بود که ماجرای رعایت نکردن شیوه نامه ها، به خطبههای نماز جمعه مشهد هم رسید. آیت ا... علم الهدی گفت که امر به معروف و نهی از منکر بسته به شرایط فرق میکند و امروز با وضعیتی که کرونا ایجاد کرده، رعایت نکردن شیوه نامههای بهداشتی، منکر است و حرمت شرعی دارد؛ نباید بی تفاوت باشیم و حداقلش این است که ناخرسندی مان را بیان کنیم.
از سوی دیگر آماری که دبیر سابق ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر خراسان رضوی، در آخرین گفت وگویمان بیان کرد، آن قدر تأمل برانگیز بود که هنوز هم آن را به یاد داریم. علی اکبر افراسیابی، با استناد به نظرسنجی سال ۹۸، گفت که ۸۴ درصد مردم به دلایلی مثل ترس از پیامدهای احتمالی، به ما ربطی نداره، اثر نداره و... به امر به معروف و نهی از منکر بی تفاوت هستند.
او این نکته را هم گفته بود که ما در آموزش شیوههای تذکردادن ضعف داریم؛ «ما به مردم آموزش نداده ایم و سطح آگاهی شان را بالا نبرده ایم. شیوههای امر به معروف و نهی از منکر ما اشکال دارد. باید با رفتارمان، با زبان نرم، دلسوزی و خیرخواهی را به طرف مقابل نشان بدهیم. کسی که بداند طرف مقابلش از روی دلسوزی حرفی میزند، کمتر واکنش منفی نشان میدهد.»
دکتر احمد پدرام، روان شناس، نیز توصیههایی دارد که برای مؤثر واقع شدن تذکرها مفید است. چکیده سخنان او از این قرار است: در زمان تذکر به افرادی که موازین بهداشتی را رعایت نمیکنند، با مهارتهای ارتباطی مانند لبخند زدن، بیان موضوع به شکل دلپذیر و دوستانه و گفتن جملاتی مثل «مراقب خودت باش» موارد را مطرح کنیم.