در چند سال گذشته استفاده از کلمه شهر هوشمند و مشتقات آن در جامعه افزایش چشمگیری یافته است و مدیران شهری در شهرهای مختلف به فراخور امکاناتشان برای دستیابی به شهر هوشمند اقداماتی انجام دادهاند.
فرض بر این است که این مدیران قرار است شهرهایی هوشمند بسازند که سطح کیفی ارائه خدمات را افزایش و محیط زیست را از آلودگیهای مختلف نجات دهد، حملونقل آسان و در دسترس را فراهم کند و در یک جمله «کیفیت زندگی شهروندان را افزایش دهد»؛ آرزویی که همه مدیران شهری در پی آن هستند تا نام خودشان را در شهرها ماندگار کنند.
اما آیا واقعا مدیران به مفهوم شهر هوشمند و چگونگی دستیابی به آن اشراف دارند؟ آیا روش انجام این کار و نحوه پیادهسازی را متناسب با شهرشان میدانند؟ آیا میدانند که یکتنه نمیتوانند یک شهر را هوشمند کنند یا تصور میکنند بدون حمایت و همکاری سایر دستگاهها و بهصرف انجام برخی پروژههای هوشمندسازی در یک دستگاه میتوان مدعی داشتن شهری هوشمند شد؟!
متأسفانه اگر این موضوع را بیاطلاعی و کماطلاعی مدیران نامگذاری نکنیم، باید عجله در رسیدن به شهر هوشمند به آن اتلاق کرد. جایی که بهصرف انجام برخی پروژههای دمدستی سعی میشود فشارها و انتقادهای مدیران بالادستی، رسانهها و مردم فروکش شود، اما زمانی به نداشتن کارایی این پروژهها میرسیم که سالها گذشته است و شهروندان عملا تأثیر این هوشمندسازی را در کیفیت زندگیشان ندیدهاند و آنجاست که نه خبری از این مدیران هست و نه جبرانی بر هزینههایی که در این سالیان شده است.
اما در شهرهایی که هماکنون به این مهم دست یافتهاند چه اتفاقی رخ داده است؟
در همه این شهرها نهادهایی برای وحدت فرماندهی در تصمیمگیریها حتی پیش از موضوع شهر هوشمند شکل گرفته است و تصمیمگیری در موضوع شهر هوشمند نیز در مسیر همین مدیریت واحد شهری اتفاق خواهد افتاد. در شهرهایی مثل شهرهای ایران که عملا مدیریت واحد شهری شکل نگرفته است، این موضوع صرفا میتواند از طریق هماهنگیهای بیندستگاهی انجام شود، هرچند که بهنظر میرسد کاری بسیار دشوار است.
این نهاد باید با نگاهی فرادستگاهی، هم هماهنگیهای عمودی (درونسازمانی) و هم هماهنگی افقی (بینسازمانی) را شکل دهد و بهسمتوسوی یک نتیجه واحد متمرکز کند. در کنار آن، این نهاد میتواند دیدگاههای مختلف در زمینه شهر را به بقیه دستگاهها نزدیک کند و درعمل بهجای اجرای پروژههای مقطعی و کوچک در سازمانهای مختلف، پروژههای بنیادیتری را برای شهر به ارمغان بیاورد. چنانکه استفاده از دادهها و اطلاعات دستگاههای مختلف در اداره شهر، عملا راه را برای جلوگیری از افزونگی دادهها و همچنین خدمات بهتر به شهروندان تسهیل میکند.
جایگاه این نهاد قطعا باید در سازمان متولی شهر هوشمند باشد که در تمام دنیا شهرداریها هستند. در بسیاری از این شهرداریها، سازمانهای فناوری اطلاعات و ارتباطات متولیگری بحث هوشمندسازی را بهعهده دارند، اما نباید جایگاه نهاد هوشمندسازی را با قراردادن در این سازمان تقلیل داد؛ زیرا باید به این نکته توجه کرد که این سازمانها بهاندازه کافی درگیر فرایندهای الکترونیکیکردن امور هستند و درعمل جایی برای تفکر و اقدامات هوشمندسازی برای آنها باقی نمیماند. همچنانکه موضوع هوشمندسازی صرفا به بهرهگیری حوزههای نرم ختم نمیشود و قطعا معاونتهای دیگر در شهرداریها نیز زمینههای بسیاری برای هوشمندسازی دارند که خارج از وظایف و اختیارات سازمانهای فناوری اطلاعات است.
بهعنوان نمونه هوشمندسازی در زمینه IOT در فضای محیط زیست شهری یا هوشمندسازیهای سختافزاری در زمینه حملونقل شهری تعدادی از این موارد است. بنابراین نمیتوان هوشمندسازی را صرفا براساس اقدامات سازمانی خلاصه کرد که خود در بیشتر مواقع درگیر امور جاری و روزمرهاش است. بلکه یک نهضت همهگیر در قالب تمام دستگاههای موجود در شهرداریها لازم است که در موضوع هوشمندسازی و در ابعاد مختلف آن متمرکز شود و امور مختلف را رصد و هماهنگ کند و خودش را از فضای اجرایی دور نگه دارد.
این نهاد باید با نگاه شهری و استفاده از تمام ظرفیتهای دستگاهها و سازمانهای دیگر و دخیل در نگهداری شهر فعالیت و سایر دستگاهها را نیز بهعنوان اعضای تصمیمساز و تصمیمگیر در خود تعریف کند.
دراینباره باید به این نکته توجه کرد که هماهنگی دستگاههای اجرایی متولی امر مدیریت شهری میتواند اقدامات مؤثرتری را در پیشبرد اهداف شهر باعث شود و سرعت دستیابی به شهر هوشمند را نیز افزایش دهد.
وجود این مرکز فرماندهی و یک نهاد ویژه در زمینه شهر هوشمند میتواند اطلاعات و دادههای مختلف تمام سازمانها و دستگاههای شهری را یکپارچه و منسجم کند و در کنار آن از همکاری سایر دستگاهها برای اجرای بهتر پروژهها نیز استفاده کند.
علاوه بر این مزایا، ایجاد این نهاد در زمینه شهر هوشمند میتواند ضمن تولید محتوای مطلوب، گامهای مؤثری نیز برای آگاهسازی شهروندان بردارد که بهنوعی نقطه اتکا و حرکت اصلی شهر هوشمند از ایشان آغاز میشود و با هماهنگی با رسانههای مختلف محلی، اقدامات لازم را در زمینه تبدیل شهروندان از شهروند سنتی به هوشمند نیز برای شهر به ارمغان آورد.