محمود پاک‌نیت: تداوم فعالیت گروه‌های مسجدی ضامن آینده هنر ایران است پژمان جمشیدی به ترکیه رفت + علت (۶ آبان ۱۴۰۴) خوراکیان: رسالت هنر متعهد انعکاس حقیقت معارف اهل بیت (ع) است رسالت حوزه هنری پرورش هنرمندان اخلاق‌مدار و انقلابی است تلاش وزارت ارشاد برای تقویت ارتباطات فرهنگی در شرایط تحریم رادیو تئاتر پس از چند دوره غیبت به جشنواره تئاتر فجر بازمی‌گردد «تنهاتر از من» در مسیر جهانی | حضور فیلم فریبا نادری در سه جشنواره بین‌المللی از پلی‌استیشن به پلتفرم | کراش باندیکوت به نتفلیکس می‌آید شبکه نمایش با فیلم‌های ضداستکباری به استقبال ۱۳ آبان می‌رود دواین جانسون به دنیای زوتوپیا پیوست حمید لولایی با «قلب تصادفی» در راه سینما یک جایزه و یک نامزدی بین المللی برای «شال سیاه» نگاهی به قسمت سوم سریال «بامداد خمار» مارگو رابی در فیلم ترسناک «روانی آمریکایی» فروش ۵ میلیاردی فیلم‌های «غریزه» و «بچه مردم» جایزه طلایی جشنواره شیکاگو به مستند «روحت را دستت بگیر و راه برو» رسید پایان فیلمبرداری فیلم سینمایی «آخرین پیام» بازپخش سریال «هیس، هیچی نیس!» از شبکه امید
سرخط خبرها

کارتون | آتشی که دامن‌گیر است

  • کد خبر: ۸۱۶۴۵
  • ۰۱ مهر ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۱
کارتون | آتشی که دامن‌گیر است
آثار «واسکو گارگالو»، کارتونیست پرتغالی، در نشریات سابادو، گرون‌استردامر و برخی دیگر چاپ می‌شود و جوایز متعددی در زمینه کارتون دریافت کرده است، او دغدغه انسانیت دارد و با اینکه وطنش جای دیگری است و به‌ظاهر هیچ نوع دشمنی هم بین کشورش و آمریکا وجود ندارد، در اثرش مستقیم به ماهیت و اساس آمریکا یعنی پرچم این کشور، انتقاد می‌کند.

امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز - به خودمان بستگی دارد که هنر را چه چیزی تعریف بکنیم. اگر براساس منطق بخواهیم از آن تعریفی بیان کنیم، هنرمند به کسی گفته می‌شود که کاری را بلد باشد و انجام بدهد که بقیه از انجامش عاجز باشند و بابت همین ناتوانی در انجام دادن آن کار ویژه، هزینه‌ای بپردازند.

بیشتر این هنر‌ها هم اکتسابی و به سبک شاگرد‌واستادی هستند. با تمرین و آموزش هم امکان یاد گرفتن و یاد دادن آن‌ها وجود دارد. با این تعریف هرکسی که کاری را بلد باشد که بقیه نتوانند آن را انجام بدهند، هنرمند به‌حساب می‌آید. ولی هنرمند به تعریف دیگر، کسی است که درمورد مسائل روز جوامع بشری -به هر نحوی- دغدغه و نگرانی خاص خودش را داشته باشد.

کسی است که با کاری که بلد است و هنری که دارد، بتواند نگرانی‌های آدم‌های یک جامعه را بیان کند. به آن‌ها جهت بدهد و دنبال رفع آن‌ها باشد. با این تعریف، هنرمندان به دو یا چند دسته تقسیم نمی‌شوند، بلکه تنها شامل یک گروه می‌شوند؛ آن‌هایی که دغدغه انسانیت دارند. حالا این دغدغه می‌تواند کوتاه‌مدت یا بلندمدت باشد، ممکن است با یک اثر بتواند حرفش را بزند یا احتیاج به پروژه‌ای چندساله داشته باشد، می‌تواند دغدغه نان آدم‌ها باشد یا پرورش روح آن‌ها، نگرانی درمورد صلح یا تقبیح جنگ و کشتار باشد.

به‌نظر، وظیفه ذاتی هنر این است که به‌عنوان پیشرو و پرچمدار حرکت انسان‌ها، نظرش را درباره مسائل روز دنیا بدهد و نگرانی‌اش را مطرح بکند. با این‌حال بعضی‌وقت‌ها، حکومت‌ها و سردمداران ممالک در مقابل فهمیدن این نگرانی‌ها مقاومت می‌کنند. البته مثال در این‌باره زیاد است، ولی برای نمونه، به سیاستمداران آمریکا، در نیم‌قرن گذشته، فیلم‌سازها، نقاشان، کارتونیست‌ها و دیگر هنرمندان، بار‌ها انتقاد کرده‌اند و هشدار داد‌ه‌اند. هشدار درباره سیاست‌هایی که دربرابر دیگر کشور‌ها به‌کار گرفته‌اند.

انتقاد درباره نوع برخوردشان با دیگر آدم‌های جهان و هشدار درباره اینکه عواقب این‌طور رفتار‌ها در بین مردم خودشان چه می‌تواند باشد، با این حال سیاست مثل پیرمردی خرفت، گوش سنگینی دارد و به همین راحتی‌ها توجهش جلب نمی‌شود. اثر «واسکو گارگالو»، کارتونیست پرتغالی، هشدار دیگری به این نوع سیاست‌هاست. گارگالو که آثارش در نشریات سابادو، گرون‌استردامر و برخی دیگر چاپ می‌شود و جوایز متعددی در زمینه کارتون دریافت کرده است، هنرمندی است که دغدغه انسانیت دارد. او با اینکه وطنش جای دیگری است و به‌ظاهر هیچ نوع دشمنی هم بین کشورش و آمریکا وجود ندارد، در اثرش مستقیم به ماهیت و اساس آمریکا یعنی پرچم این کشور، انتقاد می‌کند.

گارگالو در اثری انتزاعی، یک تروریست را با لباس سیاه، حامل سلاح و با صورت پوشیده درحالی‌که نگاه خشمگینی دارد، درون پرچم ترسیم کرده است. درحالی‌که پرچم را پنجره‌ای نشان می‌دهد که خط‌های آن کرکره‌های افقی هستند و مرد خشمگین یکی از آن‌ها را پایین کشیده است تا بیرون و مخاطب را بهتر ببیند. کارتونیست با راحت‌ترین و صریح‌ترین شکل ممکن نظر خودش را بیان می‌کند.

سیاست کلی آمریکا -فارغ از اینکه رئیس‌جمهور و بقیه سیاستمدارانش چه کسانی باشند- تروریست‌پروری و ایجاد تروریسم سازمان‌یافته در جهان و ازجمله خود آمریکاست. طی نیم‌قرن گذشته و با پایان گرفتن جنگ سرد بین دو بلوک شرق و غرب، انگار یک نوع مسابقه در به‌هم ریختن صلح و نظم بین کشور‌های غربی به‌راه افتاده است. مسابقه‌ای که هرکدام، با تجهیز گروه‌های خرابکار و حمایت‌های پشت‌پرده از آن‌ها، برای برنده شدن در آن تلاش می‌کردند.

ولی مگر می‌شود در محیطی بسته مثل جهان امروز، آتشی بزرگ برپا کرد و خود دچارش نشد؟ این آتش، دامن برپاکنندگانش را خیلی زودتر از انتظار همان سیاستمداران خواهد گرفت؛ آتشی که متاسفانه اولین قربانی‌اش، مردم بی‌گناه و بی‌دفاع هستند.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->