مصطفی توفیقی | شهرآرانیوز؛ رنگ اربعین، هوای اربعین، شوروحال اربعین.... گویی اربعین فصل پنجم سال که نه، فصل نخستین آن است. یک فصل جدا از همه فصل ها، خلاصه شده در یک روز، به رنگ قرمز و مشکی، با عطر چای و اسپند؛ و اربعین، از نجف شروع میشود تا برسد به کربلا، با پاهای پیاده زائران عاشق، در اجتماع عظیم سوگواران، پیاده روی اربعین؛ و اکنون اما، شیوع بیماری، جان عشاق را به لب آورده است. عدهای خود را از لابه لای صفهای بلیت و ممنوعیتهای تردد و محدودیتهای مرزی به بین الحرمین عشاق رسانده اند و عدهای بیشتر، جاماندگان قافله اند، سوگواران دل از کفداده، جاماندگان اشک به چشم آمده.
شهرداری مشهد، اما اربعین امسال، نیز همانند سالهای پیش و به کمک نهادهای دیگر، به ویژه نهادهای انتظامی، فاصله میدان فردوسی تا میدان شهدای مشهد را جای پای عشاق حرم سیدالشهدا (ع) کرده است: «جاماندگان پیاده روی اربعین». صبح اربعین را به این میعادگاه آمده ایم. عمود نخست، غرفه سبزپوش «منتظران مهدی» است، و دور میدان فردوسی، افراد و خانوادهها و گروههای عزادار که خودشان را به این خیابان میرسانند.
جواد عبداللهی، ۴۰ سال دارد، با همسر و فرزندانش خودش را به این راهپیمایی مردمی رسانده است. میگوید صبح زود امام حسین (ع) به دلش انداخته است با خانواده به اینجا بیاید. همسرش میگوید: «نوعی التیام زخم دوری است، برویم حرم به امام رضا (ع) گلایه کنیم که پدربزرگشان ما را نطلبیدند.»
و باقی تلفیق اشک و لبخند است. مسیر رسیدن به کربلا همه همین است، تلفیق اشک و لبخند، اشک حسرت و لبخند محبت امام (ع). بااین حال آنکه «جامانده» است اشک هایش بیشتر است، حسرتش بیشتر است. این جمله آخر را سمیه خانم سالارنیا میگوید. خودش را از قوچان به مشهد رسانده است. خودش میگوید میخواسته است اربعین را کربلا باشد. نشده و خودش را رسانده است به حرم؛ و حالا کنار اسلیمی هشت گوشه قرمز و مشکی که آدمی را یاد آن ضریح شش گوشه مظلوم میاندازد ایستاده، لبه چادرش را از دندان میاندازدکه به ما بگوید: مادرم هم آرزوی کربلا به دلش ماند. صدام که رفت مادرم مرده بود. انگار آرزوی کربلا را با خود کشاندن قسمت خانواده ماست.
میگویم: قسمت میشود ان شاءا...، از امام رئوف (ع) طلب کنید؛ و مسیر، یادآور نجف-کربلاست، یادآور عمودها و خیمهها و موکب ها. از واکسیهای صلواتی خیمه «شمیم وحدت» تا واکسیهای جوان صلواتی میدان شهدا. از عطر اسپند خیمه الزهرا چهاررراه ابوطالب تا موکب دلدادگان حضرت زینب (س)، تا عطر خوش چای امام حسین (ع) موکب قمره العشره میدان توحید. همه جا عطر پیاده روی اربعین به هوا خاسته است. از دستهای کوچک خادم الحسین (ع) هفت سالهای که چای نبات تعارف میکند تا صداقت لقمههای نان و پنیر و سبزی که مادری میان سال برای بچههای کم سن وسال مسیر گرفته است. در میان این همه عطر و رنگ و طعم، این همه آدم با فکرهای جوروجور و روزگار شکل به شکل، فقط یک پرچم بالاست، پرچم مشترک اباعبدا... (ع).
جمعیت «جاماندگان پیاده روی اربعین» در میدان شهدا به هم میرسند؛ جایی که توفق و وحدت کلمه موج میزند، شهرداری میدانگاه را به حرم شهدا تبدیل کرده است. سپاه و ارتش و مرزبانی و دیگر سربازان وطن هرجای میدانگاه بیرق شهادت بلند کرده اند؛ نمایشگاهی از رزمندگی ها، آیینه حضور شهدا در کنار ما، لابد از گذار هفته دفاع مقدس با اربعین حسینی. جمعیت پیادگان اربعین، از میان جبهه دفاع و مقاومت، به روبه رو سلام میدهند، به حرم امام رضا (ع). در این بین، اما گروه دیگری هم پرچم سیدالشهدا (ع) را بالا نگه داشته اند، موکبهایی از پزشکان و پرستاران و نهادهای سلامت که در کنار سپاه و ارتش و نهادهای دیگر، قرارگاه مبارزه با کرونا را به میدان آورده اند.
یکی از این پرستاران عرصه میدان شهدا به شهرآرا میگوید: «اصلا مگر هدف امام حسین (ع) غیر از این بوده است؟! تصاویر اطراف همین میدان را دیده اید؟ شهدای سلامت، مثل شهدای سپاه، مثل شهدای بسیج، شهدای ارتش و مرزبانی، مثل مدافعان حرم... همه اینها حرفشان یکی بوده است، حرف کربلا و امام حسین (ع). در لابه لای حرفهای اوست که چشمم به نوشتهای در گوشه میدان میافتد: «تکلیف ما را امام حسین (ع) تعیین کرده اند.».
محسن باقریان، کارشناس ارشد جامعه شناسی شهری در گفتگو با شهرآرا، ضمن بررسی و توضیح آثار و نتایج تجمعات فرهنگی و مذهبی بر روی جوامع شهری، کار شهرداری مشهد در ایجاد پیاده راهی برای جاماندگان اربعین را دارای نتایج مثبت اجتماعی میداند و میگوید: در سالهای اخیر پیاه روی اربعین نه تنها به یکی از مظاهر همبستگی اجتماعی ایرانیان، بلکه به نماد همبستگی جامعه شیعیان و فراتر از آن اجتماع حقیقت جویان و آزاد یخواهان تبدیل شده است.
از این رو در شرایطی که شیوع کرونا برگزاری همه جانبه این اجتماع را با مشکل روبه رو کرده است، ایجاد محیطی برای برقراری رابطه اجتماعی میان کسانی که بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی خود را در تعامل با اربعین تعریف میکنند، ضمن حفظ این همبستگی اجتماعی به کاهش برخی آسیبهای معنوی و اجتماعی نیز کمک میکند».
زائران پیاده جامانده از پیاده روی اربعین، با عبور از میدانگاه شهرداری مشهد، به بالاخیابان میرسند. رودخانههای سیاه پوش، دریای جمعیت میشوند و حسین حسین گویان به سمت حرم میروند؛ و بیرق ها، صداها، عطر چای و اسپند، همه یک حرف را تکرار میکنند، که پرچم اربعین و فرهنگ اربعین بالاست، و این حکایت ادامه دارد.