هنوز یادآوری روزهایی که اجازه نداشتیم تا پشت شیشه آیسییو بیمارستان برویم و تنها دلمان را به دیدن نمای ساختمان بیمارستان از توی خیابان خوش میکردیم دردناک است. چه شب و روزهایی که در دنیای واقعی و مجازی از همه کسانی که میشناختیم و نمیشناختیم، «التماس دعا» میخواستیم تا شاید معجزهای شود و بیمار کروناییمان شفا یابد.
تصویر دختر خردسالش وقتی بهانه مادرش را میگرفت، احوال پریشان مادرش وقتی جوانی دخترش آتش به قلبش میانداخت یا اضطراب و پریشانی همسر، خانواده و دوستانش که یکی از آنها خود من بودم، هیچگاه از ذهنم پاک نمیشود.
روزها گذشت به تعداد دستگاههایی که وصل میشد به ندا تا ریههایش نفسی تازه کنند. بهجرئت میتوان گفت به سرعت نور، پیری شگفت انگیزی در ظاهر پدر و مادرش نمایان میشد. سرانجام در روزهایی که خبرها به آمار افزایشی مبتلایان و فوتشدگان ویروس کرونا اشاره میکردند، ناگهان خبر رسید، ندا به هوش آمده و از آیسییو خارج شده است. اکنون میتوانست تصویری و با ایما و اشاره با دخترش و نزدیکترین افرادی که انتظار چنین روزی را داشتند ارتباط برقرار کند.
روزها گذشت و به لطف پروردگار، ندا تا اندازهای سلامتی ازدسترفتهاش را پیدا کرد. ۳ ماه از آن ماجرا میگذرد. خیلی خوشحالم که وقتی به فعالیتهای مجازیاش سر میزنم، با تصاویر و دلنوشتههایی روبهرو میشوم که گواهی میدهد دردهایی که کرونا به مبتلایانش و اطرافیان آنهایی که نتوانستهاند آن را شکست دهند وارد میکند، همیشگی نیستند.
این روزها ندا با فعالیتهای جدیدی که در اینستاگرام و کانال تلگرامیاش به راه انداخته است، از مخاطبانش میخواهد عادت به افکار منفی در روزهای سخت کرونایی را با عادتهای طلایی برای شاد زندگی کردن جایگزین کنند.
در آخرین بارگذاریاش در فضای مجازی، ۱۰ درخواست با تصاویر انگیزشی دنبالکنندههایش را ترغیب میکرد که کرونا پایان زندگی نیست: قدرتمندانه شکستش دهید و از تمرین این ۱۰ عادت طلایی غافل نشوید:
همیشه لبخند بزنید.
به سلامتی بدنتان اهمیت بدهید و ورزش کنید حتی در خانه.
خواب کافی داشته باشید.
وقایع ناراحتکننده گذشته را بپذیرید.
از استرس فرار نکنید.
با اطرافیان و آشنایان رفتوآمد کنید.
اطراف خود را تمیز نگه دارید و برای طول هفته برنامه داشته باشید.
برای استفاده از فناوری و تلفن همراه زمان اختصاص بدهید.
تا میتوانید سفر کنید و به طبیعت بروید.
خودخواه نباشید.