لباس را در نگاه اول شاید ساده بگیریم و بیآنکه درباره آن تأمل کنیم، بگذاریم و بگذریم، اما ظریف اندیشان اهل تأمل میدانند که لباس پرچم است برای لشکری از مفاهیم که در اندیشه افراد شکل گرفته است. به قرائت اهل بازار نیز ویترین است؛ نمایی از همه هنرمندی و توان و کالاهای فاخری که برای عرضه در مغازه وجود دارد.
اهل ادب و صاحبان خرد اجتماعی هم لباس را راه برقراری ارتباط سازنده با جامعه میدانند و اهل ایمان هم به زیباپوشی و عطر و پاکیزه جامگی باوری شکوهمند دارند؛ چنان که در بهترین حالت که نماز است، خود را به زیبی چنین میآرایند و سرمه چشم ملائک میشوند. مؤمنان این نگاه را از نماز به گستره زندگی توسعه میبخشند و با همان باور به جامعه پا میگذارند.
بنا بر همین است که در سیره معصومان (ع) به منش زیباپوشی میرسیم و در کلام امام رضا (ع) نیز میخوانیم: «لباس مظهر خارجی انسان است و نمیتوان به آن بی توجه بود. حرمت مؤمن ایجاب میکند که انسان در ملاقات با او، شئون خود و وی را رعایت کند و مقید باشد که پاکیزه و خوش لباس باشد.» ۱ امام به این کلام، پاکیزه و منظم پوشی را نه تنها یک بایستگی شخصی، که یک حق اجتماعی میدانند. فرد تنها برای خودش زندگی نمیکند که یله و رها باشد.
قاعدهمند زندگی کردن یک تکلیف اجتماعی است که باید بدان پایبند بود. بر این اساس میتوان گفت از جمله دلایلی که امام رضا (ع) نزد مردم لباس خوب میپوشیدند، این بود که اگر ظاهر انسان تمیز و پاکیزه باشد، دیگران نه تنها به دیدارش رغبت میکنند، که به باورها و بیاناتش هم توجه نشان میدهند و از آن تأثیر میپذیرند. این نسبت در دیدن فرد آلوده پوش برعکس میشود و رغبت جایش را به نفرت میدهد و کلامش ناشنیده میماند، چون مردم به برداشتن کالا از سطل زباله هیچ رغبتی ندارند.
این را ما همه تجربه کرده ایم و به یاد داریم که لباس اولین زبان ارتباط است که، چون «الکن» باشد -بخوانید نامناسب- نخواهد توانست ارتباط شایسته برقرار کند و چه بسا که امکان ارتباط را نیز از دست بدهد؛ فرصتی که شاید همان لحظه رقم خوردن تقدیر یک نفر باشد. دنیای تجارت از این نگاه به صنعت بسته بندی و تزیین کالا رسیده و بازار جهان را تصاحب کرده است؛ تا جایی که زعفران خراسان ما را به نام اسپانیا میفروشند و سودش را میبرند، اما ما تولیدکنندگان غافل از این هنر، بازنده میدان رقابتیم. حال آنکه باید از امام خویش زیباپوشیدن و زیباعرضه کردن و زیباتعامل کردن را بیاموزیم.
این چندگانه زیبایی پیامدی، چون زندگی زیبا هم دارد. ما اگر همین تک جلوه رفتاری امام رضا (ع) را در نظر داشته باشیم، میتوانیم راهمان را به موفقیت برسانیم. امام برای خود لباس زیبا -و نه فاخر- و پاکیزه میپوشیدند تا مردم با دیدن ایشان درس نظم و پاکیزگی را در کنار ساده زیستی بیاموزند و زبان اولیه شان در برقراری ارتباط، رسا و بی لکنت باشد. باری، لباس فقط یک پوشش نیست، بلکه میتواند یک مدرسه باشد و درس بهترزیستن بدهد.
۱- باقر شریف، قرشی، «پژوهشی دقیق در زندگی علیبنموسیالرضا (ع)»، سیدمحمد صالحی، تهران، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۲، ص ۵۹-۶۰.