محمد جواد ابوعطا | شهرآرانیوز؛ «یادم نمیآید از چه روزی و چه سالی، با دستان خودم موریانه به ریشه زندگی ام انداختم. فقط رفقای بی معرفتم را فراموش نمیکنم که این آتش را به دامنم انداختند و بعد هم که اعتیاد همه زندگی ام را سوزاند، مثل دستمال چرک دورم انداختند و دیگر به جمعشان راهم ندادند.
اعضای خانواده ام خیلی تلاش کردند تا نجاتم دهند، اما نشد. از موقعی که انگشت نما شده بودم و دیگر توی شهرمان کسی مرا تحویل نمیگرفت، فهمیدم آنجا دیگر محل ماندن نیست باید کاری میکردم، به خصوص که خانواده هم از من قطع امید کرده بود. بعد از آن دل به جاده زدم و راستش را بگویم از شهرم گریختم و به دامن مشهد پناه آوردم.
البته اینجا هم حال و روزم با شهر خودمان فرقی نمیکرد، فقط این شهر، چون بزرگ است، دیگر کسی به من کاری نداشت، البته از موقعی که به اینجا آمدم دیدم مانند من در این شهر کم نیستند. با کارتن خوابی زندگی میکردم و گاهی هم در پاتو قهای معتادان میخوابیدم، اما باید فکری برای پول موادم میکردم، همین شد که دست به سرقت زدم. اما آدمی با سر و شکل من خیلی زود لو میرفت و من دستگیر شدم. مدتی زندانی بودم و سه ماه قبل آزاد شدم.
کاری از دستم برنمی آمد، حالا که یک معتاد سابقه دار بودم چه باید میکردم. تنها کاری که بلد بودم سرقت بود و در سرقت آخر از یک خودرو فقط یک اسپری، یک فندک و کمی خرت و پرت برداشتم که مأموران دستگیرم کردند. البته میخواستم فرار کنم و فکر میکردم که میتوانم، اما ۵۰۰ متر جلوتر که از نفس افتادم، تازه فهمیدم با خودم چه کرده ام. از سبک زندگی ام پشیمانم، اما نمیدانم چه باید بکنم.»
افسر دایره سرقت کلانتری شفا تمام اعترافات متهم را مو به مو یادداشت و در پرونده اش وارد کرد. این پرونده در راستای اجرای طرح تشدید مقابله با سرقتهای خیابانی و با دستور ویژه سرهنگ حسین دهقان پور، فرمانده انتظامی مشهد، از سوی تیم تجسس کلانتری شفای مشهد اجرا شده بود.
مأموران با دردست داشتن سرنخهایی از سرقتهای خرد، با تحرکات سریالی سارقانی روبه رو بودند که پس از خالی کردن وسایل داخل خودروها در محدوده این کلانتری، از محل متواری میشدند. بررسیهای میدانی نشان میداد که بیشتر سرقتها در ساعات ابتدایی شب و پس از تاریک شدن هوا صورت میگیرد و خودروهای مدل پایین به واسطه ایمنی کمتر و نداشتن دزدگیر و. بیشتر مورد هدف قرار میگیرد.
افسران تجسس کلانتری شفای مشهد با کنار هم چیدن تمام این سرنخ ها، عملیات نامحسوس خود را در مکانهایی که بیشترین میزان سرقت رخ داده بود، آغاز کردند. ساعت ۷ شب بود و رفت و آمدهای خیابانی به اوج خود نزدیک میشد، درست موقعی که سارقان معمولا با سوءاستفاده از این شلوغی و ازدحام خیابانی، نقشههای شوم خود را اجرایی میکنند.
خودرو گشت کلانتری هنگام حرکت در بولوار هدایت، درست مقابل بوستان حجاب متوجه حرکت مشکوک مردی جوان میشود. مأموران با توجه به سروشکل این فرد که نشان میداد به اعتیاد شدیدی گرفتار است، بلافاصله به صورت نامحسوس، مراقبت از مظنون را آغاز کردند.
کمی که گذشت، مأموران متوجه شدند که مرد جوان مقابل یک پراید مدل پایین متوقف شده و اطراف را میپاید. لحظاتی بعد مرد جوان با دست کردن درون جیبش سوئیچی را بیرون آورد و به راحتی در خودرو پراید سفیدرنگ را باز کرد و درون آن نشست و خیلی زود در حالی که وسایلی را درون جیب هایش جاسازی میکرد از خودرو پیاده شد و بدون قفل کردن، با گامهای بلند از خودرو دور شد.
دیگر برای تیم گشت کلانتری شفا مسجل شده بود که با متهمی تیزدست روبه رو شده اند، که بلافاصله به سراغ او رفتند. متهم با دیدن مأموران پای پیاده از محل گریخت، اما ۵۰۰ متربالاتر دستگیر شد.
در بازرسی بدنی از متهم تعدادی وسایل سرقتی به همراه بسته مواد مخدری شبیه به هروئین کشف شد. با انتقال متهم به کلانتری مشخص شد که این فرد دارای ۴ سابقه کیفری و اهل یکی از شهرستانهای جنوبی استان است. او ۳ ماه قبل از زندان آزاد شده و اتهام قبلی او نیز سرقت وسایل درون خودرو بوده است.
این متهم ۳۴ ساله در ادامه اعترافاتش گفته است: دسته کلیدی دارم که میتوانم با آن در همه خودروهای مدل پایین را باز کنم. وسایل سرقتی را هم پشت خواجه ربیع به ساقیان موادمخدر میدهم و مواد میگیرم.
مرد جوان در ادامه بازجوییهای تخصصی تاکنون به ۵۰ فقره سرقت اعتراف کرده است و با دستور سرهنگ دهقان پور، رئیس پلیس مشهد، تحقیقات از متهم برای روشن شدن دیگر سرقتها و همدستان احتمالی اش ادامه دارد.